سایت مرجع دانلود پایان نامه - تحقیق - پروژه

۱۰ مطلب در آبان ۱۳۹۹ ثبت شده است

۲-۴-۱-۱. ریشه‌های فیزیولوژیکی مفهوم استرس   ۴۶
۲-۴-۱-۲. تعاریف استرس   ۴۷
۲-۴-۱-۳. منابع و عوامل استرس   ۴۸
۲-۴-۱-۴. اندازه‌گیری استرس   ۴۹
۲-۴-۱-۶. مدل‌های استرس   ۴۹
۲-۴-۲. استرس شغلی   ۵۱
۲-۴-۲-۱. تعریف استرس شغلی   ۵۱
۲-۴-۲-۲. مدل‌های استرس شغلی   ۵۲
۲-۴-۲-۳. عوامل ایجاد استرس شغلی   ۵۳
۲-۴-۲-۴. استرس شغلی در کتابداران   ۵۵
۲-۵. پیشینه پژوهش   ۵۶
۲-۵-۱. روش جستجوی پیشینه‌ها   ۵۶
۲-۵-۲. نتایج حاصل از جستجوی پیشینه‌ها   ۵۹
۲-۵-۳. پیشینه در داخل   ۶۰
۲-۵-۴. پیشینه در خارج   ۶۴
۲-۶. جمع‌بندی فصل   ۷۱
فصل سوم: روش پژوهش   ۷۳
۳-۱. مقدمه   ۷۳
۳-۲. روش پژوهش   ۷۳
۳-۳. جامعه و نمونه آماری   ۷۴
۳-۴. نمونه‌گیری   ۷۴
۳-۵. ابزارهای گردآوری اطلاعات   ۷۴
۳-۵-۱. پرسشنامه کیفیت زندگی کاری (QWL)   ۷۵
۳-۵-۲. پرسشنامه رضایت شغلی   ۷۶
۳-۵-۳. پرسشنامه استرس شغلی   ۷۷
۳-۶. روایی و پایایی ابزارهای پژوهش   ۷۷
۳-۶-۱. روایی ابزار پژوهش   ۷۸
۳-۶-۲. پایایی ابزار پژوهش   ۷۸
۳-۷. توزیع پرسشنامه   ۷۹
۳-۷-۱. کتابخانه‌های وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران   ۸۰
۳-۷-۲. کتابخانه‌های وابسته به نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور   ۸۰
۳-۷-۳. پرسشنامه‌های تکمیل‌نشده و نسبت پاسخ‌ها   ۸۰
۳-۸. ابزار پرسشنامه برخط   ۸۱
۳-۸-۱. مزایای استفاده از پرسشنامه‌های برخط   ۸۱
۳-۸-۲. معایب استفاده از پرسشنامه‌های برخط   ۸۱
۳-۸-۳. ارزیابی و انتخاب ابزار پرسشنامه برخط   ۸۲
۳-۹. ملاحظات اخلاقی   ۸۳
۳-۱۰. روش‌های تجزیه و تحلیل اطلاعات   ۸۳
۳-۱۱. جمع‌بندی فصل   ۸۴
فصل چهارم: یافته‌های پژوهش   ۸۶
۴-۱. مقدمه   ۸۶
۴-۲. اطلاعات جمعیت‌شناختی   ۸۶
۴-۲-۱. اطلاعات جمعیت‌شناختی: وابستگی سازمانی   ۸۶
۴-۲-۲. اطلاعات جمعیت‌شناختی: جنسیت   ۸۷
۴-۲-۳. اطلاعات جمعیت‌شناختی: رشته تحصیلی   ۸۸
۴-۲-۴. اطلاعات جمعیت‌شناختی: سطح تحصیلات   ۸۹
۴-۲-۵. اطلاعات جمعیت‌شناختی: تجربه یا سابقه کاری   ۸۹
۴-۲-۶. اطلاعات جمعیت‌شناختی: بخش یا محل خدمت   ۹۱
۴-۳. آمار توصیفی   ۹۲
۴-۳-۱. اطلاعات توصیفی مرتبط با کیفیت زندگی کاری کتابداران   ۹۳
۴-۳-۲. اطلاعات توصیفی مرتبط با رضایت شغلی کتابداران   ۹۴
۴-۳-۲. اطلاعات توصیفی مرتبط با استرس شغلی کتابداران   ۹۵
۴-۴. آمار استنباطی   ۹۶
۴-۴-۱. آزمون فرضیه‌های تحقیق   ۹۷
۴-۴-۱-۱. آزمون فرضیه‌ی اول   ۹۷
۴-۴-۱-۲. آزمون فرضیه‌ی دوم   ۱۰۱
۴-۴-۲. بررسی سؤالات پژوهش   ۱۰۶
۴-۴-۲-۱. بررسی سؤال کلی اول   ۱۰۷
۴-۴-۲-۲. بررسی سؤال کلی دوم   ۱۰۹
۴-۵. جمع‌بندی فصل   ۱۱۱
فصل پنجم: تجزیه و تحلیل نتایج   ۱۱۳
۵-۱. خلاصه‌ی پژوهش   ۱۱۳
۵-۲. نتیجه‌گیری در مورد فرضیه‌های تحقیق   ۱۱۴
۵-۳-۱. فرضیه‌ی اول   ۱۱۴
۵-۳-۲. فرضیه‌ی دوم   ۱۱۷
۵-۴. نتیجه‌گیری در مورد سؤالات پژوهش   ۱۲۰
۵-۴-۱. سؤال کلی اول   ۱۲۰
۵-۴-۲. سؤال کلی دوم   ۱۲۱
۵-۴-۳. سؤال کلی سوم   ۱۲۲
۵-۴-۴. سؤال کلی چهارم   ۱۲۳
۵-۵. پیشنهادهای کاربردی پژوهش   ۱۲۳
۵-۶. محدودیت‌های تحقیق   ۱۲۵
۵-۷. پیشنهادهای پژوهشی   ۱۲۶
۵-۸. جمع‌بندی فصل   ۱۲۷
فهرست منابع و مآخذ   ۱۲۹
بخش اول: منابع فارسی   ۱۲۹
بخش دوم: منابع انگلیسی   ۱۳۳
پیوست‌ها   ۱۴۳
پیوست شماره ۱: نمونه نامه ارسالشده برای کتابخانههای مورد بررسی از طریق نظام اتوماسیون اداری   ۱۴۳
پیوست شماره ۲: نمونه نامهی یادآوری ارسالشده از طریق پست الکترونیک   ۱۴۴
پیوست  شماره ۳: نمونه پرسشنامه مورد استفاده برای گردآوری داده ها   ۱۴۵
پیوست شماره ۴: ابزارهای پرسشنامه برخط   ۱۵۳
پیوست شماره ۵. کتابخانه‌های مورد مطالعه   ۱۵۴
الف) کتابخانه‌های وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران   ۱۵۴
ب) کتابخانه‌های عمومی وابسته به نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور   ۱۵۵

 

برای دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت  jemo.ir  مراجعه نمایید.

کلیات پژوهش

 

در این فصل به علل و انگیزه­های پژوهش حاضر پرداخته خواهد شد. ابتدا با ذکر مقدمه­ای، دلایل انتخاب این موضوع مشخص می­شود، و ذکر انگیزه­ها و آشکار شدن مبانی تحقیق متن را به سمت بیان مسئله تحقیق هدایت خواهد کرد. سؤالات پژوهش، فرضیه ­ها، توضیحاتی در مورد تحقیق و روند اجرای آن و همچنین تعاریف عملیاتی و قلمرو تحقیق از مسائل دیگری هستند که در این فصل مورد بحث قرار خواهند گرفت. در نهایت نیز چارچوب کلی پایان نامه به طور مختصر تشریح می­شود.

 

۱-۱. مقدمه

 

امروزه منابع انسانی به عنوان رکن اساسی بقاء، دوام، و پیشرفت یک سازمان در نظر گرفته می­شوند که شکست یا موفقیت سازمان در دستیابی به اهدافش تا حد زیادی وابسته به این فاکتور است. همچنین، انسان به عنوان رکن اساسی توسعه، در چارچوب فعالیت­های گروهی و سازمانی خود ایفاگر نقش مهمی است، امروزه رشد و توسعه سازمان­ها در گرو برگماری صحیح منابع انسانی است. از لحاظ تاریخی، توجه به عامل نیروی انسانی در کارایی بیشتری سازمان­ها و شرکت­ها از اواخر نیمه دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم شدت گرفته است. از آن زمان تا کنون مدیران همیشه به دنبال راه­هایی برای بهبود عملکرد کارکنان و در نتیجه کارایی بیشتر سازمان بوده ­اند. کیفیت زندگی کاری، به عنوان عاملی مهم و تأثیرگذار در افزایش کارایی کارکنان، مفهومی است که نیمه دوم قرن بیستم پا به عرصه مدیریت و سازمان گذاشته است.
مفهوم کیفیت زندگی کاری[۱] مفهومی است که در دهه­های اخیر توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است و امروزه این مفهوم به موضوع اجتماعی عمده­ای در سراسر دنیا تبدیل شده است. این نظریه در جستجوی شیوه ­های جدید جهت کمک به برقراری تعادل بین زندگی کاری و زندگی شخصی کارکنان است (میرکمالی و نارنجی ثانی، ۱۳۸۷). کیفیت زندگی کاری به عنوان هر نوع فعالیتی تعریف می­شود که در سطوح سازمان انجام می­شود و به دنبال اثربخشی سازمانی بیشتر از طریق رشد و ارتقاء منزلت انسانی می­باشد. کیفیت زندگی کاری فرایندی است که در طی آن گروه­های ذی­نفع در سازمان یاد خواهند گرفت که چگونه بهتر با یکدیگر کار کنند، چگونه برای خود مشخص کنند که چه فعالیت­ها، تغییرات و بهبودهایی مطلوب و مؤثر است تا سازمان به بهره­وری بیشتر بهتر دست یابد. کیفیت زندگی کاری می ­تواند به عنوان کیفیت ارتباط میان کارمندان و سراسر محیط کار تعریف شود. این عبارت جهت توصیف شرایط و انتظارهای کاری اکثر کارکنان در زندگی کاری­شان نیز بکار برده می­شود (عبدالعزیز[۲] و دیگران، ۲۰۱۱). والتون[۳]، الگویی نظری را برای تبیین کیفیت زندگی کاری تنظیم کرده و هشت مؤلفه (پرداخت منصفانه و کافی، محیط کار ایمن و بهداشتی، تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم، قانون گرایی در سازمان، وابستگی اجتماعی زندگی کاری، فضای کلی زندگی، یکپارچگی و انسجام اجتماعی در سازمان کار و توسعه قابلیت‌های انسانی) را برای آن تعریف کرده است (موورد و ریچی[۴]، ۱۹۹۸، ۵۵۰).
از سوی دیگر، موضوع رضایت شغلی و استرس شغلی نیز از مباحثی هستند که در دنیای پر تکاپوی امروز از مباحث مورد توجه پژوهشگران حوزه مدیریت و سازمان از یک طرف و روانشناسان از طرف دیگر می­باشند. رضایت شغلی به برداشتی که شخص از کار خود دارد اشاره می­ کند که دارای عوامل زمینه­ساز و ایجادکننده فراوانی از قبیل جنبه­ های درونی (مانند ویژگی­های شخصیتی، احساسات عاطفی، و حالت­های هیجانی) و جنبه­ های بیرونی (شامل شرایط و ویژگی­های سازمانی، اجتماعی، و فرهنگی) است. این مسئله یکی از عوامل مؤثر در موفقیت شغلی است که باعث افزایش کارایی کارکنان و احساس رضایت فرد می­گردد (هارت[۵]، ۲۰۱۰). همچنین، مطالعات صورت گرفته نشان داده است که تقریباً در تمام مشاغل استرس وجود دارد. اما میزان و تأثیر آن به لحاظ نوع و ماهیت استرس و خصوصیات شخصی افراد، در مشاغل گوناگون متفاوت است. شیوع و گسترش استرس در محل کار محققان را بر آن داشته است که به تحلیل گسترده این موضوع در سازمان و تأثیر آن بر عملکرد کارکنان بپردازند. تحقیقات یرکز-دادسن نشان می­دهد که با افزایش استرس تا یک حد معین عملکرد افراد افزایش می­یابد، و سپس با افزایش این میزان استرس عملکرد آنان کاهش خواهد یافت. در نتیجه مؤثرترین عملکرد در وضعیت استرس زمانی است که میزان استرس در حد متوسط باشد (جاهد بزرگان، ۱۳۸۴).
بررسی و مطالعه ارتباطات میان کیفیت زندگی کاری و رضایت و استرس شغلی در کتابداران می ­تواند نتایجی را بدست دهد که متعاقباً بر روی عملکرد کتابداران و کیفیت ارائه خدمات در انواع مختلف کتابخانه­ها اثرگذار باشد. همچنین شناسایی و اولویت‌بندی مؤلفه­ هایی که تأثیرشان بر میزان رضایت و استرس شغلی کتابداران بیشتر است، چشم­اندازهای جدیدی را می ­تواند فرا روی مدیران و سیاست­گذاران قرار دهد تا نسبت به این مسئله توجه نشان دهند.

 

۱-۱-۱.‌ هدف از انجام پژوهش

 

این پژوهش در پی آن است که رابطه میان مؤلفه‌های کیفیت زندگی کاری با میزان رضایت شغلی و همچنین استرس شغلی در کتابدارانی که در کتابخانه‌های عمومی وابسته به نهاد کتابخانه‌های کشور در شهر تهران و کتابخانه‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران مشغول به کار هستند را به منظور شناخت مؤلفه­ های تأثیرگذار بر میزان رضایت و استرس شغلی آن‌ها و در نتیجه بهبود عملکرد آن‌ها در محیط کار و افزایش کیفیت خدمات کتابخانه‌ای بررسی کند.

 

۱-۲. بیان مسئله

 

اطلاعات، در دنیای امروز، به یک منبع حیاتی و عاملی با ارزش و یک منبع قدرت برای توسعه­های اجتماعی تبدیل شده است. محور اصلی جوامع آینده، بجای ارزش­های مواد، بر مبنای ارزش­های اطلاعاتی خواهد بود، و سرمایه­ های مادی جای خودشان را به سرمایه­ های دانشی در اقتصاد ملی خواهند داد. در نتیجه صنایع اطلاعاتی و دانشی نقش مهم‌تری در اقتصاد ملت­ها ایفا خواهند کرد. اگر کتابخانه­ها و مراکز اطلاع­رسانی را از نخستین مراکز ذخیره، سازماندهی، و بازیابی اطلاعات در جوامع مدرن به شمار آوریم، بنابراین می­توان ادعا کرد که نقش این مراکز در انتقال دانش و اطلاعات و متعاقباً توسعه­های اجتماعی انکار ناپذیر است. انواع مختلف کتابخانه­ها و مراکز اطلاع­رسانی، بر اساس نیازهای موجود، شکل گرفته­اند و هرکدام از آن‌ها اهداف خاص خود را دنبال می­ کنند. در این میان کتابخانه­های عمومی به عنوان عاملی تأثیرگذار در دستیابی به توسعه­ی اطلاعاتی و اجتماعی نقش مهم‌تری نسبت به سایر انواع کتابخانه­ها دارد.
کتابخانه‌ها، و به خصوص کتابخانه‌های عمومی، امروزه دارای یک نقش کلیدی در توسعه اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی جوامع بشری هستند. کتابخانه­های عمومی به عنوان محیطی پویا، یکی از ابزارهای اصلی توسعه فرهنگی-اجتماعی در جوامع امروزی شناخته شده ­اند (اشرفی‌ریزی و کاظم‌پور، ۱۳۸۸).
از طرف دیگر، منابع و نیروهای انسانی از اجزاء جدایی ناپذیر و مهم برای پیشبرد اهداف سازمان‌ها می‌باشند و مطالعه و پژوهش در رابطه با این منابع در محیط کار به نسبت سایر منابع درون سازمانی اهمیت ویژه‌ای دارد (هارت، ۲۰۱۰). نهادهای فرهنگی و آموزشی در شرایط پیچیده و دشوار امروز بدون داشتن نیروی انسانی متعهد و متخصص قادر به پاسخگویی به نیازهای متعدد و روزافزون جامعه و کاربران خود نخواهند بود.
کتابداران کتابخانه‌های عمومی، سرمایه‌ی انسانی مهمی هستند که دارای نقش اساسی برای موفقیت این نهادها در انجام مأموریت‌ها و دستیابی به اهدافشان خواهند بود، در نتیجه مطالعه موضوعات مرتبط با این گروه جهت افزایش کارایی آن‌ها امری گریزناپذیر است (کونتز و گوبین[۶]، ۲۰۱۰). با توجه به این که دو عامل بسیار مهم رضایت شغلی (اشرفی‌ریزی و کاظم‌پور، ۱۳۸۸) و استرس شغلی (باب‌الحوائجی و پاشازاده، ۱۳۸۹) بر عملکرد کارکنان و کتابداران در کتابخانه‌ها تأثیر بسیار زیادی دارد، شناخت و مطالعه عوامل و مؤلفه‌های مرتبط و تأثیرگذار بر این دو عامل جهت بهبود عملکرد کتابداران و پیشبرد اهداف سازمانی کتابخانه‌ها مسئله‌ای با اهمیت به نظر می‌رسد.
بسیاری از محققان بر این باورند که توفیق سازمان­ها در استفاده مؤثر از منابع انسانی به طور مستقیم متکی به علوم رفتاری کاربردی است. رفتار و نگرش­های کارکنان، عملکرد آن‌ها را در محیط کار کنترل می­ کند و تمام عواملی که این رفتارها و نگرش­ها را دست‌خوش تغییر می­ کنند باید به نوعی مدیریت شوند تا منابع انسانی سازمان در کارهایشان موفق باشند (هرسی و بلانچارد، ۱۳۷۸). از این رو، توجه به عامل انسانی در سازمان‌ها در علم مدیریت در دهه‌های اخیر بیشتر مورد توجه واقع شده است و انجام پژوهش-های مرتبط در این زمینه امری مهم در رشد کیفیت و کارایی سازمان‌ها محسوب می‌شود. در پی تلاش‌های صورت گرفته توسط هاثورن[۷] و پژوهشگران پس از او، مشکلات ناشی از عامل پیچیده انسان با عنوان کیفیت زندگی کاری مورد توجه واقع شده است که به بررسی شرایط واقعی مرتبط با کار و محیط کاری یک سازمان می‌پردازد (میرکمالی و نارنجی ثانی، ۱۳۸۷). کیفیت زندگی کاری، برنامه­ای جامع و گسترده است که مناسب بودن آن باعث بهبود وضعیت کارکنان و تقویت یادگیری آن‌ها در محیط می‌شود و پایین بودن کیفیت زندگی کاری آن‌ها تقریباً به همه کارمندان آسیب خواهند رساند.
رضایت شغلی و همچنین استرس شغلی از مهم­ترین متغیرهای سازمانی تأثیرگذار- چه به طور مستقیم و چه به طور غیر مستقیم- بر عملکرد و رفتار کارکنان در محیط کار می­باشند. در وصف میزان اهمیت این متغیرها، همین بس که به تعداد فراوان تحقیقات، مطالعات، و نوشته­های مرتبط با رضایت و استرس شغلی اشاره شود. محیط کتابخانه­ها- و مخصوصاً کتابخانه­های عمومی- با وجود اشتراکات بسیار با فضاهای کاری دیگر شغل­ها، تفاوت­های متعددی با آن‌ها دارد (بانگ[۸]، ۱۹۸۹). به علاوه، کین­مان[۹] (۱۹۹۸) اظهار می­دارد که استرس شغلی در میان پنج عامل اصلی مسائل بهداشتی مرتبط با کار در ایالات متحده قرار دارد؛ همچنین، حرفه­ی کتابداری و اطلاع­رسانی اکنون به یکی از حرفه­های پراسترس تبدیل شده است (آجالا، ۲۰۱۱). می­توان استنباط کرد که این مسئله نمی ­تواند تفاوت زیادی در مورد کشور ایران داشته باشد؛ از این رو پرداختن به مسائل و عواملی که بر این دو متغیر سازمانی تأثیرگذار هستند حائز اهمیت خاصی برای مدیران منابع انسانی در این سازمان­هاست. بنابراین، این پژوهش در صدد است تا تأثیر کیفیت زندگی کاری، به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار سازمانی، بر روی این دو متغیر سازمانی را بررسی کند.

 

۱-۳. سؤالات پژوهش

 

۱-۳-۱. سؤالات کلی

 

 

 

 

  1. آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفه‌‌‌‌های کیفیت زندگی کاری با میزان رضایت شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
  2. آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفه‌‌‌‌های کیفیت زندگی کاری با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
  3. کدام یک از مؤلفه­ های کیفیت زندگی کاری از طریق رگرسیون چندگانه قادر به پیش ­بینی رضایت شغلی کتابداران کتابخانه­های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور می­باشند؟
  4. کدام یک از مؤلفه­ های کیفیت زندگی کاری از طریق رگرسیون چندگانه قادر به پیش ­بینی استرس شغلی کتابداران کتابخانه­های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور می­باشند؟

 

۱-۳-۲. سؤالات جزئی

  • milad milad

ارزشیابی مستمر و رابطه آن با بهبود فرایند یاددهی یادگیری۳۱
آموزش و یادگیری فرایند مدار۳۱
مزایای آموزش و یادگیری فرایند مدار.۳۲
ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در آموزش و یادگیری فرایند مدار۳۲
ضرورت تغییر تظام ارزشیابی در ایران۳۳
ارزشیابی توصیفی۳۵
تاریخچه الگوی ارزشیابی توصیفی۳۶
اهداف ارزشیابی توصیفی۳۷
۱- ۱- بهبود کیفیت فرایند یاددهی – یادگیری۳۷
۱-۲- فراهم نمودن زمینه مناسب براین حذف فرهنگ بیست­گرایی.۳۸
۱-۳ – تاکید بر اهداف آموزش و پرورش از طریق توجه به فرایند یادگیری به جای تاکید بر محتوا۳۹
۱-۴- فراهم نمودن زمینه مناسب برای حذف حاکمیت مطلق امتحانات پایانی در تعیین سرنوشت تحصیلی.۳۹
۱-۵- افزایش بهداشت روانی محیط یاددهی- یادگیری با کاهش اعتبار نمره۴۰
ویژگی های ارزشیابی توصیفی۴۱
۱- پویایی .۴۱
۲- بازخورد۴۱
۳- کیفی ۴۱
۴- فرایندی.۴۲
خلاقیت در بستر ارزشیابی توصیفی۴۲
ابزارهای ارزشیابی توصیفی۴۴
الف- آزمونها ۴۴
ب- بازخورد توصیفی۴۵
ج- کارنامه توصیفی.۴۵
د- پوشه کار۴۵
ه- برگه ثبت مشاهده ۴۶
ی- فهرست وارسی ( چک لیست یا سیاهه­ی رفتار).۴۶
پیشینه پژوهش در ایران۴۷
پیشینه پژوهش در خارج از ایران.۵۱
فصل سوم:روش­شناسی پژوهش۵۵
مقدمه.۵۶
روش انجام تحقیق.۵۶
جامعه آماری.۵۷
حجم نمونه و روش نمونه گیری.۵۷
ابزار جمع­آوری اطلاعات۵۹
روش اجرا.۶۰
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات۶۱ روایی.۶۲
پایایی یا اعتبار پرسشنامه۶۲
فصل چهارم:تجزیه و تحلیل داده­ ها.۶۴
مقدمه .۶۵
تحلیل توصیفی۶۵
تحلیل استنباطی.۷۴
سؤالهای اصلی پژوهش.۷۴
سؤالات فرعی پژوهش.۸۰
فصل پنجم:بحث و نتیجه ­گیری۸۳
مقدمه.۸۴
بحث و نتیجه ­گیری۸۴
کاربردها و رهنمودهای آموزشی.۸۹
پیشنهادهایی برای پژوهش­های آتی۸۹
محدودیت­های تحقیق۸۹
مقدمه
تغییر و پیشرفت در هر جامعه­ای مستلزم ایجاد تغییر وسیع و جامع نظام آموزشی آن جامعه است.
در توسعه آموزش و پرورش، ملاک­ها و عوامل متعددی نقش دارند. از مهم­ترین آن­ها می­توان به نظامی جامع و هدفمند در آموزش اشاره نمود. آموزش را می­توان به ­عنوان فرایند کنش متقابل معلم و دانش­آموز تعریف نمود که به موجب آن تجارب یادگیری برای نیل دانش­ آموزان به اهداف کلان آموزش و پرورش فراهم می­شود. در آموزش و پرورش سنتی، ارزشیابی به عنوان آخرین حلقه­های یاددهی- یادگیری تلقی می­شود که در پایان دوره آموزشی برای جدا نمودن دانش­ آموزان با توانایی یادگیری متفاوت به­کار می­رود(جعفری،۱۳۸۴).
امروزه ما نیازمند آن نوع سنجش و ارزشیابی هستیم که به هر دانش­آموز به دیده حرمت نظاره نماید، موهبت­های طبیعی و انسانی او را بسیار بیشتر از آزمون­های سنتی نشان داده، بازخوردی مثبت و تکالیفی رشددهنده به او ارائه دهد و باور داشته باشد که هر  دانش­آموز قابلیت رشد و پیشرفت مداوم را داردر)رستگار،۱۳۸۲). ولیکن آنچه که می­توان از آن به عنوان مهم­ترین تغییر دنیای امروز در عرصه تعلیم و تربیت قلمداد نمود، تفاوتی است که در نوع نگرش به ارزشیابی تحصیلی رخ داده است.تغییری که در آن، حافظه­مداری و حفظ کردن صرف مطالب درسی از سوی دانش­ آموزان رنگ باخته و جای خود را به سنجش مستمر و گام به گام می­دهد. سنجش و ارزشیابی معتبر، دانش­ آموزان را برمی­انگیزد تا بیاموزند که چگونه یاد بگیرند.
در چنین رویکردی یادگیرنده، تبدیل به فردی فعال، ریسک­پذیر و محقق می­شود که به­طور دائم از تدریس بهره می­گیرد. در این سیستم “توالی، آموزش- ارزشیابی- آموزش” موجب می­شود که شایستگی فرد رشد نموده­، اعتماد به نفس او افزایش یافته و فراگیر به­خوبی یاد بگیرد که چگونه آموخته­ها را در وضعیت­های دشوار و ناآشنا به­کار گیرد. این امر توان تصمیم ­گیری و تشخیص وضعیت را در فرد رشد می­دهد و این مهم­، غایت آموزش است(رستگار،۱۳۸۲).
در چنین سیستمی، ارزشیابی در خدمت آموزش قرار گرفته و جزء لاینفک آن به شمار می­رود و همواره در فرایند آموزش جاری است و این معنای ارزشیابی رشددهنده، پویا و مستمر است که از آن با عنوان ارزشیابی توصیفی یاد می­شود. در این طرح، معلم باید ارزشیابی مستمر را جزئی اساسی در فرایند یادگیری بداند که به­طور مداوم از ابتدای سال تحصیلی تا پایان سال ادامه دارد(بنی اسد،۱۳۸۴).

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

بیان مساله
امروزه فرایند جهانی­شدن، راه را به سوی جامعه­ دانش­مدار می­گشاید که در آن دانش و اطلاعات محور رشد و توسعه هر جامعه خواهد  بود. بدیهی است رویارویی با چالش­های جوامع دانش­مدار، نیازمند بازنگری و طراحی مجدد نظام­های آموزشی و فرایند آموزش است (بازرگان، ۱۳۸۴).
در سال­های اخیر بحث­های فراوانی درباره اصلاحات آموزشی و بهبود کیفیت آموزش مدارس مطرح شده است. ارزشیابی دانش­ آموزان در سطح ملی، یک اهرم و عنصر کلیدی برای اصلاح مدارس و بهبود آموزش و یادگیری در نظر گرفته می­شود (سیف، ۱۳۸۲). انتظار می­رود ارزشیابی درست، مقدمات اصلاحات آموزشی را فراهم کند.
ارزشیابی باید جزئی از فرایند یاددهی ـ یادگیری محسوب شود. زیرا هدف آن صرفاً تعیین میزان موفقیت در پیشرفت تحصیلی نیست. بلکه می­توان اذعان داشت بهبود بخشیدن و اصلاح کردن آموزش هدف ارزشیابی است. ارزشیابی اگر در مسیر فرایند آموزشی انجام گیرد، تعیین می کند که چه چیزی به چه کسی، در چه زمانی، به چه منظوری و چگونه باید آموزش داده شود تا رفتارهای مطلوب و منطبق با اهداف فرا گرفته شوند (رستگار، ۱۳۸۲). بسنده­کردن به شیوه ارزشیابی (پایانی) در عصری که یادگیری کلید رویارویی با مسائل فراصنعتی و فراتخصصی است، راه به جایی نبرده و نخواهد برد. عصر کنونی نیازمند بازنگری عمیق در این فرایند است. زیرا دانش­ آموزان تنها نیازمند این نیستند که بدانند چه نمی­دانند­، بلکه خواهان این مساله هستند که بدانند چرا نمی­توانند از دانسته ­های خود عملاً در زندگی واقعی بهره گیرند. آن­ها دوست دارند موانعی که بر سر راه یادگیری و به­کارگیری دانسته­هایشان است، شناسایی و از میان برداشته شود. آن­ها محتاج این هستند که بدانند در کجا قرار گرفته اند و کجا می­توانند بروند. احتیاجی نیست که بگوییم پایان خط رقابت و مسابقه حافظه­پروری کجاست و آن­ها با حفظ و اندوخته کردن دانش چگونه می­توانند بر رقبای خود غلبه نموده یا به کلاس بالاتر ارتقاء یابند. کافی است شیوه یادگرفتن و به کارگیری اندوخته­های علمی را فرا گیرند. آن­گاه قادر خواهند بود تا به کمک ابزارهای الکترونیکی کلیه ساختار دانش پیچیده را بدون آن­که متحمل حفظ طوطی وار آن­ها شوند به تصویر کشانند.
دانش­آموز می ­تواند خود تولید کننده فن و دانش جدید باشد و آمادگی زیستن در عصر دانایی را بیابد. برقراری شیوه ارزشیابی سنتی و نتیجه­ – مدار، دانش آموزان را به گروه­های قوی و ضعیف، تیزهوش و کندذهن، فعال و غیر فعال تقسیم بندی می­ کند. در حالی­که شیوه ارزشیابی توصیفی و رشددهنده در پی بارز­کردن قوت یا ضعف دانش­ آموزان و در نتیجه ارتقاء یا عدم ارتقای آنان به پایه­ های بالاتر نیست، بلکه در پی پاسخگویی به این پرسش است که دانش­آموز در کجا قرار دارد و من برای پیشرفت او چه می­توانم بکنم؟  (فرج الهی،حقیقی،۸۵).
شیوه ­های سنتی ارزشیابی که عمدتاً به صورت تراکمی و در غالب آزمون­های کتبی و شفاهی صورت می گیرد، با توجه به دو اصل پاسخگویی و ارتقای تحصیلی ضروری به­نظر می­رسد. اما برای هدایت و شکل­دهی به آموزش و یادگیری ناکافی و نارساست. می­توان نتیجه گرفت که در فرایند ارزشیابی دو اصل بسیار مهم است:
الف. عملکرد دانش­ آموزان مستقیماً مورد بررسی قرار گیرد.
ب. در خدمت آموزش باشد و نه بالعکس (خوش خلق، ۱۳۸۳).
این اصول بیانگر هم­زمانی طول دوره ارزشیابی و فرایند آموزش است. ارزشیابی از عملکرد نیز می تواند انگیزه­ای مؤثر در بهبود آموزش باشد و ادراک دانش آموزان را از مطالبی که باید بدانند و چیزهایی که باید انجام دهند، افزایش دهد (سلیمی زاده، ۱۳۸۲). بنابراین ارزشیابی، جزئی از آموزش تلقی می­شود و جهت آموزش را تعیین می­ کند؛ به عبارتی دیگر ارزشیابی به عمل می آید تا آموزش بهتر صورت گیرد­، نه این که آموزش انجام می­گیرد تا ارزشیابی به عمل آید. مقایسه ویژگی­های ارزشیابی نتیجه مدار و فرایند مدار، بازنگری در سیستم ارزشیابی را در سطوح متفاوت اهداف، روش­ها و ابزارها ضروری و روی آوردن به رویکردهای نوین ارزشیابی را در سطوح متفاوت اهداف­، روش­ها و ابزارها ضروری و مضافاً روی آوردن به رویکردهای نوین ارزشیابی را چه به صورت پایانی و چه به صورت مستمر (کمی ،کیفی و ترکیبی) اجتناب ناپذیر می کند(خوش خلق،۱۳۸۵).
تغییرات نظام ارزشیابی کلاس برای بهبود وضعیت یادگیری دانش­ آموزان، پدیده­ای است که امروزه در اکثر کشورهای جهان مشاهده می­شود (سیف، ۱۳۸۲).
در سال­های اخیر در کشور ما نیز همگام با سایر کشورها، اقداماتی در این زمینه صورت گرفته است. برای مثال شورای عالی آموزش و پرورش در ششصد و هفتاد و نهمین جلسه در مورخه ۳۰/۸/۱۳۸۱­، به معاونت آموزش عمومی و امور تربیتی وزارت آموزش و پرورش مأموریت داد تا نسبت به تغییر مقیاس کمی (۲۰-۰) به مقیاس کیفی  (توصیفی) در ارزشیابی دانش­ آموزان اقدام نموده و آن را از سال تحصیلی ۸۲-۱۳۸۱ به­صورت آزمایشی در تعدادی از مدارس دوره ابتدایی، که از نظر نیروی انسانی و امکانات، ویژگی­های لازم را دارند اجرا نمایند (رضایی،۱۳۸۶). در دویست و نود و ششمین جلسه کمیسیون معین شورای عالی آموزش و پرورش در مورخه ۱۲/۶/۱۳۸۲ نیز اهدافی در جهت طرح آزمایشی ارزشیابی توصیفی پیشرفت تحصیلی دانش­ آموزان دوره ابتدایی تصویب گردید که یکی از آن­ها اصلاح روند آموزش و یادگیری در کلاس درس بود. افزایش ماندگاری ذهنی (دوام و پایداری یادگیری)، توجه به اهداف سطوح بالاتر حوزه و یا حیط
ه شناختی، تعمیق یادگیری از طریق افزایش درگیری با تکالیف یادگیری، افزایش علاقه به یادگیری، توجه به اهداف حیطه­های غیر شناختی از جمله خرده اهداف بوده ­اند. راهکارهای مورد توجه در طرح ارزشیابی توصیفی برای رسیدن به اهداف فوق، عبارتند از : ارزشیابی تکوینی، ارزشیابی عملکردی، باز خورد و کارنامه توصیفی (حسنی و کاظمی،۱۳۸۳).
طرح ارزشیابی کیفی توصیفی علی رغم مشکلات زیاد توانست نتایج قابل قبولی از اهداف آموزش و پرورش و مضافاً کاهش اضطراب امتحان را به­دست آورد. لذا شورای عالی آموزش و پرورش بر اساس رای ۷۶۹ تاریخ ۱۸/۴/۱۳۸۷، اجرای طرح را به­صورت نهایی تصویب نمود (حسنی،۱۳۸۷؛ به نقل از باطبی، ۱۳۸۷). این طرح بر ابعاد شناختی و رفتاری­(ویژگی­های شخصیتی) دانش­ آموزان از جمله: مشارکت و همکاری، رابطه دوستانه با معلمان، توجه به مسائل و مشکلات محیط زیست، اعتماد به نفس، مهارت های اجتماعی، دفاع از حق و نظر خود، روحیه تحمل کردن و پذیرفتن افکار مخالف، برقراری ارتباط میان مسائل گوناگون، انجام دادن تکالیف درسی، علاقه به یادگیری و مدرسه، ایجاد روحیه پرسشگری و مشارکت در فرایند یادگیری تاثیر مطلوب داشته است و میزان تاثیر طرح بر ابعاد رفتاری از میزان تاثیر آن بر ابعاد شناختی و درسی بیشتر است. در مجموع دانش­ آموزان طرح در زمینه ­های شهامت، اعتماد به نفس، قدرت دفاع از نظرها و ایده­های خود، مهارت­های اجتماعی، مسئولیت­ پذیری، نوع دوستی، رعایت نظم، توجه به محیط زیست، بهداشت محیط و مشارکت در فرایند یادگیری با دانش­ آموزان دیگر تفاوت بارز دارند (حامدی، ۱۳۸۸).
در مدارس شامل برنامه طرح ارزشیابی توصیفی­، پیش ­بینی شده بود بازخوردهای مربوط به پیشرفت تحصیلی دانش­ آموزان فقط از طریق کارنامه توصیفی (گزارش عملکرد) به اطلاع آنان برسد. کارنامه توصیفی شامل اهداف کلی درس­های فارسی، ریاضی، علوم ، هنر، تربیت بدنی، هدیه­های آسمانی و نیز توصیف کلی ویژگی­های جسمانی، اجتماعی، عاطفی و فعالیت های برجسته دانش آموزان است(سبحانی،۱۳۸۴).طبق دستورالعمل اجرای طرح، اولیای مدارس موظف بودند با کارنامه توصیفی که مقیاس آن به­صورت درجه بندی است، عملکرد دانش­ آموزان را در درس­ها با عبارت­های کاملاً تحقق­یافته، تحقق­یافته­، نسبتاً تحقق­یافته و نیز تلاش بیشتری باید بنماید­، مشخص و توصیف کنند(حسنی،۱۳۸۲).
در ارزشیابی توصیفی همه­ی­ داده­ ها و توانایی­های دانش­ آموزان در نظر گرفته می شوند. معلمان شناخت بیشتری نسبت به دانش­ آموزان پیدا نموده، دیدگاه­ها عمق بیشتری یافته و والدین نیز توانایی­ها و میزان تلاش دانش­آموز را دریافته و بر اساس آن قضاوت می کنند(حبیبی، ۱۳۸۷).
طرح ارزشیابی توصیفی دو هدف عمده داشت که عبارت بودند از:
الف. بهبود کیفیت فرایند یاددهی- یادگیری: با این الگوی ارزشیابی، فرایند یاددهی- یادگیری بهبود می یابد. یعنی ماهیت درمانی دارد و این به واسطه آن است که توجه به فرایند از یک نظر به معنی حذف موانع یادگیری است. به تبع حذف موانع، نتایج مورد انتظار آموزشی بهتر و بیشتر محقق گردیده و مضافاً یادگیری عمیق و پایدار صورت می­گیرد(حسنی،احمدی۱۳۸۸).
ب. افزایش بهداشت روانی محیط یاددهی- یادگیری : از آن جایی که در این الگو بازپرسی­های پیوسته، مکرر و استرس­زا وجود نداشته و­ارزشیابی به­صورت امتحان مکرر دیده نمی­ شود، بهداشت روانی محیط یاددهی-یادگیری بهبود می­یابد(حسنی،احمدی۱۳۸۸).
فرایند یاددهی- یادگیری ابعاد گوناگونی را در بر می­گیرد که شامل فرایند ناظر به عمل    دانش­آموز(تلاش و کوشش برای یادگیری، علاقه­مندی به فعالیت و درس،کمک گرفتن از همکلاسی­ها و .)، فرایند ناظر به اعمال یاددهی معلم(ارائه بازخوردهای مناسب، اصلاح روش­های تدریس در جریان یاددهی- یادگیری بر اساس نتایج ارزشیابی­ها و.) می­شود.
در این پژوهش سعی بر­آن است که تاثیر الگوی ارزشیابی توصیفی در بهبود فرایند یاددهی-یادگیری(فرایند ناظر به عمل دانش­آموز، فرایند ناظر به عمل یاددهی معلم) دانش­ آموزان کلاس سوم ابتدایی مورد مطالعه قرار گیرد.

 

هدف کلی
بررسی تأثیر الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی در بهبود فرایند یاددهی- یادگیری دانش­ آموزان کلاس سوم ابتدایی استان هرمزگان از دیدگاه معلمان.
اهداف جزئی
۱- بررسی میزان تأثیر الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی بر بهبود فرایند یاددهی- یادگیری ناظر به عمل یاددهی معلم.
۲- بررسی میزان تأثیر الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی بر بهبود فرایند یاددهی- یادگیری ناظر به عمل یادگیری دانش­آموز.
سوال­های پژوهش
۱- به­کارگیری الگوی ارزشیابی توصیفی به چه میزان بر بهبود فرایند یاددهی- یادگیری ناظر به عمل یاددهی معلم  تأثیر داشته است؟
۲- به­کارگیری الگوی ارزشیابی توصیفی به چه میزان بر بهبود فرایند یاددهی- یادگیری ناظر به عمل یادگیری دانش­آموز تأثیر داشته است؟
۳- آیا بین فرایندهای ناظر به عمل یاددهی معلم از دیدگاه معلمان مجری الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی و معلمان مجری ارزشیابی کمی تفاوت معناداری  وجود دارد؟
۴- آیا بین فرایندهای ناظر به عمل یادگیری دانش­آموز از دیدگاه معلمان مجری الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی و معلمان مجری ارزشیابی کمی تفاوت معناداری  وجود دارد؟
۵-آیا بین فرایندهای یاددهی ناظر به عمل معلم از دیدگاه معلمان مجری الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی بر اساس جنسیت، میزان تحصیلات، رشته تحصیلی و  سابقه خدمت، تفاوت معناداری وجود دارد؟

 

استفاده کنندگان از نتیجه پایان ­نامه
سیاست­گذاران آموزش­ و پرورش، متخصصان تعلیم و تربیت، مدیران، معلمان، مربیان و کلیه کسانی که به نحوی در امر آموزش و پرورش دخیل می­باشند­، می­توانند از نتایج این تحقیق استفاده نمایند.

 

اهمیت و ضرورت پژوهش
ارزشیابی به­طور غیر قابل تردیدی بیشترین نظم­آفرینی بنیادی را در جامعه دارد و جهت­گیری آن برای سنجیدن و کمک­کردن به بهبود همه­ی جنبه­ های اجتماع است و یکی از عناصر مورد نیاز برای تضمین کیفیت و بهبود خدمات را فراهم می­آورد (استافل بیم[۱] ، به نقل از محقق معین، ۱۳۸۸). بازرگان (۱۳۸۰) بیان می­دارد که ارزشیابی آموزشی آیینه­ای فراهم می­آورد تا تصمیم­گیران و دست­اندرکاران فعالیت­های آموزشی، تصویری از چگونگی فعالیت­ها به دست آورده و بدون استفاده از آن، فعالیت­های آموزشی صرفاً رها­ نمودن تیر در تاریکی خواهد بود!
از آن­جایی که الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی در کشور ما سابقه چندانی ندارد و به تمامی ابعاد آن تا به حال پرداخته نشده است، نیاز است که تحقیقات گسترده­ای در این راستا صورت گیرد. یکی از مهم­ترین اهداف این الگو، تأثیر آن در بهبود فرایند یاددهی- یادگیری دانش­ آموزان است که تا به حال در این زمینه تحقیقات کافی انجام نشده است.
این پژوهش درصدد فراهم آوردن اطلاعاتی در زمینه تأثیر الگوی ارزشیابی توصیفی در بهبود فرایند یاددهی-یادگیری دانش­ آموزان پایه سوم ابتدایی و شناخت میزان دستیابی به اهداف این الگو است.

  • milad milad

۳-۵ ابزار تحقیق. ۵۳
۳-۶ روایی و پایایی آزمون ۵۴
۳-۶-۱ روایی آزمون. ۵۴
۳-۶-۲ پایایی آزمون ۵۵
۳-۷ شیوه اجرا. ۵۵
۳-۸ روش تجزیه و تحلیل داده ها. ۵۶
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده های آماری
۴-۱مقدمه.۵۹
۴-۲شاخصه های آماری.۵۹
۴-۲-۱ آمار توصیفی.۵۹
۴-۲-۲آمار استنباطی۶۲
۴-۳فرضیه های تحقیق۶۲
۴-۳-۱فرضیه اصلی۶۲
۴-۳-۲فرضیه های فرعی.۶۵
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
۵-۱مقدمه.۶۹
۵-۲یافته های پژوهشی۷۰
۵-۲-۱نتایج فرضیه اصلی۷۰
۵-۲-۲نتایج یافته فرعی اول.۷۲
۵-۲-۳نتایج یافته فرعی دوم۷۳
۵-۲-۴نتایج فرضیه فرعی سوم.۷۴
۵-۳محدودیت های پژوهش۷۵
۵-۴پیشنهادهای پژوهشی.۷۶
۵-۵پیشنهادهای کاربردی.۷۶
 منابع و ضمایم۷۸
چکیده
هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر طراحی آموزش کارگاهی تعهد سازمانی در کاهش فرسودگی شغلی کارکنان ادارات دخانیات استان یزد و کرمان است. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود  و نمونه آماری ۳۰ نفر به صورت نمونه گیری جایگزینی تصادفی انتخاب شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه کارکنان ادارات دخانیات استان های یزد و کرمان در سال ۱۳۹۳ حدود ۱۰۲ نفر می باشد. متغیر مستقل به شکل آموزش کارگاهی با موضوع تعهد سازمانی برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه کنترل و آزمایش اجرا شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی مثل میانگین ، انحراف معیار  و نمودار و همچنین از روش های آمار استنباطی آزمون تحلیل کواریانس برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شد. تحلیل داده های آماری نشان داد که بین میانگین نمرات فرسودگی شغلی گروه آزمایش و گواه بعد از اعمال متغیر مستقل تفاوت معنی داری به وجود آمد.یعنی اعمال متغیر مستقل آموزش کارگاهی تعهد سازمانی میزان فرسودگی گروه آزمایش را کاهش داد. با در نظر گرفتن محدودیت های پژوهش نتایج نشان داد که آموزش تعهد سازمانی موجب کاهش هر سه بعد فرسودگی شغلی یعنی خستگی عاطفی، شخصیت زدایی و فقدان موفقیت فردی کارکنان دخانیات استان یزد می شود.
واژگان کلیدی: تعهد سازمانی، فرسودگی شغلی، آموزش کارگاهی، کارکنان ادارات دخانیات
۱-۱ مقدمه
هر یک از افراد جامعه بخش زیادی از زمان زندگی خود را صرف کار می کنند. با توجه به اینکه امروزه انجام هر نوع کار عموما با بهره گرفتن از انواع متنوعی از ابزارها و تکنولوژی­ها همراه گشته، عدم استفاده از آنها به منزله عدم توانایی انجام کار، دشوارتر شدن انجام کار و به دنبال آن زدگی از کار و موارد نظیر آن خواهد بود. بنابر این استفاده از تکنولوژی­ها و ارتباط با دیگران در بسیاری از فعالیت­ها به ویژه فعالیتهای شغلی در محیط های سازمانی جزء جدایی ناپذیر  هر کاری است.
شرایط کار در سازمان می ­تواند انگیزش، عملکرد و رفتار کارکنان را به کلی تحت تاثیر قرار دهد. طبق تحقیقات انجام شده رفتار کارکنان در سازمان می تواند متأثر از نگرش­هایشان باشد، از این رو، آگاهی از آنها برای مدیران سازمانها ضروری به نظر می رسد. با وجود این، بایستی اذعان کرد، آگاهی از همه نگرشهای کارکنان برای مدیران سازمان اهمیت چندانی نداشته و مدیران نیز علاقه ای به دانستن همه این نگرشها ندارند. درواقع مدیران بیشتر علاقه مند به دانستن آن دسته از نگرشهایی هستند که با کار و سازمان مرتبط است. طبق تحقیقات انجام گرفته در این مورد سه نگرش عمده بیشترین توجه و تحقیق را از سوی محققان به خود جلب کرده اند. این سه نگرش عبارتند از: ۱ – رضایت شغلی۲ – وابستگی شغلی و ۳ – تعهد سازمانی (فرهنگی، ۱۳۹۱).
به اعتقاد مسلچ (۲۰۰۱) زمانی که نگرش افراد به عنوان کارکنان یک سازمان در هر سه حیطه رضایت شغلی، وابستگی شغلی و تعهد سازمانی کاهش پبدا کند، فرسودگی شغلی شکل می­گیرد. تحقیقات بسیاری در رابطه با تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی انجام شده و رابطه بین این دو مفهوم را به شکل­های مختلف کشف کرده اند. در این تحقیق محقق تاثیر آموزش کارگاهی تعهد سازمانی را بر کاهش فرسودگی شغلی کارکنان استانهای یزد و کرمان را به آزمایش گذاشته است که در ادامه بدان پرداخته می­شود.
۱-۲ بیان مسئله
در گذشته صاحب نظران تصور می­کردند سندرم فرسودگی شغلی بیشتر در مشاغل خدمات اجتماعی از قبیل پزشکان، معلمان، پرستاران، کارگران اجتماعی، مشاوران و مأموران رایج است (شیروم و دیگران، ۲۰۰۴). واژه فرسودگی شغلی برای اولین بار در اواخر دهه ۱۹۶۰ توسط فرودنبرگر زمانی که وی علائم خستگی را در کارکنان خود مشاهده کرد تعریف شده، او این پدیده را سندرم تحلیل قوای جسمی و روانی نامید که در افراد شاغل در حرفه های کمک رسان بوجود می آید.
اما امروزه این تصور وجود دارد که فرسودگی شغلی ممکن است در هر شغلی ایجاد شود. شواهد بیانگر آن است که این سندرم برای همه افرادی که در انواع مشاغل فعالیت می کنند، می تواند تهدید بزرگی به شمار آید.  به طوری که اخیرا مشاغل دیگری مانند کارکنان بخشهای اداری و خدماتی نیز در معرض خطر فرسودگی شغلی قلمداد شده اند. همچنین برخی صاحبنظران معتقدند فرسودگی شغلی بدون در نظر گرفتن نوع شغل در میان افرادی که با مردم کار می کنند به میزان های متفاوت اتفاق می افتد (هاکانه و دیگران، ۲۰۰۶). بنابراین می­توان گفت فرسودگی شغلی مشکلی بالقوه در تم

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت  fotka.ir  مراجعه نمایید.

ام مشاغل به ویژه مشاغل خدماتی از جمله سازمانهای اداری که کارکنان آن با مشتریان، ارباب رجوع و سر وکار دارند به شمار می آید.
در رابطه با فرسودگی شغلی هزینه های مستقیم و غیر مستقیم آن مطرح است. فرسودگی شغلی باعث غیبت کارکنان از محل کار، کاهش کیفیت کار، تعارضات بین فردی با همکاران، مشکلات جسمی- روانی، تغییر شغل و سرانجام ترک خدمت می شود.
بنابراین توجه مدیریت کارکنان به موضوع فرسودگی شغلی سبب ارتقای سلامت  روانی، بهبود روابط بین فردی، افزایش کیفیت ارائه خدمات و کاهش هزینه های ناشی از غیبت، بازنشستگی پیش از موعد و ترک شغل می شود.
نتایج تحقیقات نشان داده است، فرسودگی شغلی موجب تباهی در کیفیت کار و خدمات می گردد که به وسیله کارکنان ارائه می شود و می ­تواند عاملی برای ترک کار ، غیبت ، کاهش روحیه و مسئولیت پذیری گردد. علاوه بر این فرسودگی شغلی با نگرانی های شخصی مثل خستگی جسمی، بی خوابی، افزایش مصرف دارو و مسایل پدیده فرسودگی شغلی دامن گیر افراد مختلف در مشاغل گوناگون می گردد که فرد را متحمل فشار کاری زیاد و رضایت کم می نماید و کنش متقابل بین شرایط کار و ویژگی های فردی شاغل می تواند بر بهداشت روانی افراد شاغل تاثیر بگذارد و موجب کاهش بهره وری نیروی انسانی و تولید و توسعه گردد.  فرسودگی شغلی واژه­ای برای توصیف دگرگونی های نگرش، روحیه، و رفتار در جهت منفی و رویارویی با فشارهای روانی مربوط به کار است. فرسودگی معمولاً در مشاغلی پدید می آید که افراد بیشترین ساعات کاری خود را در ارتباط نزدیک با مردم می گذرانند. فرسودگی شغلی می تواند باعث افت کیفیت ارائه خدمات شود و عاملی برای دست کشیدن از شغل، عیب جویی از کار یا ضعیف روحیه باشد. نشانگان فرسودگی شغلی، یک اختلال روانی نیست ولی طی زمان، به آهستگی گسترش می یابد و می تواند به یک ناتوانی روانی تبدیل شود ) شافلی، مزلج و مارک، ۱۹۹۴).
اغلب متخصصان فرسایش شغلی و آسیب­های مختلف آن را با تعهد سازمانی در ارتباط می­دانند. تعهد سازمانی یک نگرش مهم شغلی و سازمانی است که در طول سال‌های گذشته موردعلاقه بسیاری از محققان رشته های رفتار سازمانی و روان‌شناسی خصوصاً روان‌شناسی اجتماعی بوده است (رکنی نژاد، ۱۳۸۶). این نگرش در طول سه دهه گذشته دستخوش تغییراتی شده است که شاید عمده ترین این تغییر در قلمرو مربوط به نگرش چند بعدی به این مفهوم تا نگرش یک بعدی به آن بوده است.( همان) همچنین باتوجه به تحولات اخیر در حیطه کسب و کار از جمله کوچک سازی‌ها و ادغام‌های شرکت‌ها در یک‌دیگر عده ای از صاحب‌نظران را بر آن داشته تا اظهار کنند که اثر تعهد سازمانی بر دیگر متغیرهای مهم در حوزه مدیریت از جمله ترک شغل، غیبت و عملکرد کاهش یافته است و به همین جهت بــررسی آن بی مورد است (ساقروانی ،۱۳۸۸). اما عده ای دیگر از محققان این دیدگاه را نپذیرفته و معتقدند که تعهد سازمانی اهمیت خود را از دست نداده است و همچنان می تواند مورد توجه قرار گیرد (فرهنگی ،۱۳۸۴).
درتحقیقات انجام شده درباره سازمان، سه نگرش عمده بیشترین توجه را از سوی محققان به خود جلب کرده است. این سه نگرش عبارتند از: ۱ –رضایت شغلی[۱] ۲ – وابستگی شغلی[۲] ۳ – تعهد سازمانی[۳] (رکنی نژاد ، ۱۳۸۶). این تحقیقات به خوبی نشان می­دهد که ارکان یک سازمان بر نیروی انسانی آن استوار است. عوامل تعهد سازمانی و فرسایش شغلی کارکنان از جمله موضوعاتی هستند که اکثر سازمانها را با چالش مواجه کرده است.
در این زمینه تحقیقات بسیاری انجام گرفته است. اگر چه تحقیقات در زمینه رابطه بین تعهد سازمانی و فرسایش شغلی انجام شده است، در رابطه با آموزش تعهد سازمانی و تاثیر آن برکاهش فرسودگی شغلی در ایران تحقیق انجام نشده است. بدین منظور پژوهش حاضر درصدد است که تعیین کند آیا کارگاه آموزشی تعهد سازمانی بر کاهش فرسودگی شغلی کارکنان ادارات دخانیات یزد و کرمان اثر بخش است؟
۱-۳ اهمیت و ضرورت تحقیق
نگهداری نیروی انسانی و مقابله با بازنشستگی زودرس به عنوان پدیدهای محسوب می­شود که در صنایع سخت حائز اهمیت است و همواره نیروی انسانی که دارای شرایط سختی کار می­باشند در معرض بروز آسیب- های جسمانی و روانی قرار می­گیرند. با توجه به اهمیت پیشگیری که در سه حیطه پیشگیری اولیه، ثانویه و ثالث انجام می گیرد باید با استناد به اصول و فنون مدیریت منابع انسانی تلاش نمود تا مدیریت فشارآورهای شغلی در زمینه های متفاوت اعمال گردیده و بتوان فشارآورهای نامطلوب را حذف نموده و فشارآورهای مطلوب را به سوی چالش­های شغلی سوق داد. از آنجایی که مقابله با فشار شغلی و مدیریت فشارآورهای شغلی در صنعت نوین حائز اهمیت است و به عنوان یکی از محورهای اصلی مدیریت منابع انسانی شناخته می شود شرکت حفاری ایران بر این دیدگاه تأکید دارد تا بتواند اقدامات سودمندی را در راستای مدیریت فشارآورهای شغلی انجام دهد. اینگونه اقدامات زمانی حاصل می شود که مرزبندی واضح و دقیقی بین تحقیقات بنیادی و کاربردی حذف شده و بتوان با برنامه ریزیهای استراتژیک از یافته های پژوهشی به عنوان سند علمی و پژوهشی در توسعه منابع انسانی بهره گرفت و اقدامات سودمند مدیریتی را مبتنی بر پژوهش، استوار نمود. اجرای اینگونه تحقیقات که از یک سو به توصیف و از سویی دیگر به تبیین فرسودگی شغلی معطوف است می تواند داده های ضروری را برای اقدامات پیشگیری فراهم سازد و از این طریق مدیریت فشارآورهای شغلی را در سطح خرد و کلان مدیری
ت منابع انسانی استوار نموده و بازدهی نیروی انسانی را به حداکثر امکان ارتقاء داد. بنابراین، بررسی فشارآورهای شغلی و بروز فرسودگی شغلی یکی از مهمترین اولویتهای پژوهشی محسوب می­گردد؛ زیرا فقدان اطلاعات و یافته های پژوهشی در زمینه نوع و میزان فرسودگی شغلی باعث می­شود تا برنامه ریزان نیروی انسانی در هاله­ای از ابهام فرو رفته و نتوانند اقدامات پیشگیری را صورت دهند. از اینرو، نگهداری نیروی انسانی و مقابله با بازنشستگی زودرس به ­عنوان پدیدهای محسوب می­شود که در صنایع سخت حائز اهمیت است و همواره نیروی انسانی که دارای شرایط سختی کار می­باشند در معرض بروز آسیب­های جسمانی و روانی قرار می گیرند. با توجه به اهمیت پیشگیری که در سه حیطه پیشگیری اولیه، ثانویه و ثالث انجام می­گیرد باید با استناد به اصول و فنون مدیریت منابع انسانی تلاش نمود تا مدیریت فشارآورهای شغلی در زمینه های متفاوت اعمال گردیده و بتوان فشارآورهای نامطلوب را حذف نموده و فشارآورهای مطلوب را به سوی چالش­های شغلی سوق داد.
به طور خلاصه اغلب تحقیقات در این زمینه رابطه بین فرسودگی شغلی را با دیگر متغییرها مورد بررسی قرار داده اند. ولی از آنجا که طراحی و اجرای کارگاه­های آموزشی بر خلاف

  • milad milad

۵-۳-۱پیشنهادات حاصل تحقیق ۱۰۰
۵-۳-۲پیشنهادات برای تحقیقات بعدی ۱۰۰
فهرست منابع و مآخذ ۱۰۲
چکیده انگلیسی  ۱۰۷
بیان مسئله :
یکی از مسائل مهمی که تعلیم و تربیت معاصر با آن رو به‏روست، مسئله تربیت اخلاقی است. اهمیت تربیت اخلاقی در نظام‌های آموزشی و پرورش، امری بدیهی و غیر قابل انکار است. اصولاً اخلاق و تربیت اخلاقی، یکی از ارکان اساسی فرهنگ بشری را تشکیل می‏دهد. به همین دلیل، این موضوع از دیرباز مورد توجه بوده و امروزه نیز در بسیاری از کشورها مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. سازندگی درونی انسان و اصلاح و تهذیب نفس او در سعادت فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی او نقش بسزایی دارد، به طوری که اگر انسان تمامی علوم را تحصیل کند و کلیه نیروهای طبیعت را به تسخیر خویش در آورد، اما از تسخیر درون و تسلط بر نفس خود ناتوان باشد، از رسیدن به سعادت و نیل به کمال باز می‌ماند. تمامی پیشرفت‌های علمی و صنعتی در صورتی که با اصلاح درون انسان همراه نباشد، کاخ‌های سر به فلک کشیده‏ای را می‌مانند که بر فراز قله آتشفشان بنا شده باشد. از این‌رو، تربیت روحی و اخلاقی انسان برای هر جامعه‌ای امری حیاتی است. با وجود این، نگاهی به اوضاع جوامع بشری نشان می‌دهد آنچه قبل از همه به دست فراموشی سپرده شده، تربیت اخلاقی و معنوی انسان است.(نوروزی ،عاطفت دوست ،۵۳:۱۹۳۰)
در حوزه ی اخلاقیات ، یکی از مباحثی که مطرح است و به ویژه مربیان اخلاقی و فیلسوفان اخلاقی بدان توجه داشته اند ، تربیت اخلاقی[۱]است.در اینجا باید به تمایز میان دو واژه ی اتیکز[۲] و مورال[۳]  اشاره کرد.   واژۀ اتیکز به معنای اخلاق و از واژۀ یونانی Ethiko به معنای شخص گرفته شده و با واژۀ Ethos به معنای خلق و منش مرتبط و هم معنا است و گاه به معنای عرف و عادت [۴] یا کاربرد[۵] و کارکرد ترجمه و استعمال می‌شود. واژۀ Morality نیز از واژۀ لاتین Moralize گرفته شد و با افعالی که بدون لحاظ ویژگی‌ها و شخصیت فردی درست یا نادرست‌اند مرتبط است.(حسینی ۱۳۸۷)
در ارتباط با اهمیت تربیت اخلاقی ، بیان خاستگاه های فلسفی به ما کمک میکند به صورت روشن تری به تربیت خلاقی بپردازیم.از جمله ی این موارد روشن کردن مبانی فلسفی هرکدام از دیدگاه ها و رویکردهای فلسفی است.در دیدگاه ها و رویکردهای تربیت اخلاقی ، ۲ رویکرد عمده وجود دارد : رویکرد اثبات گرایانه [۶] که در فلسفه با کار فیلسوفانی چون برتراند راسل و جورج ادوارد مور ، به ویژه با تولد فلسفه ی تحلیلی به اوج میرسد . رویکرد دوم ، رویکرد طبیعت گرا [۷] که به نوعی مقابل رویکرد اثبات گرا بوده و با کار روسو و کانت در قردن هفدهم ادامه پیدا میکند.باید گفت که روش های کمّی در مباحث مربوط به اخلاقیات از رویکرد اثباتگرایی و روش های کیفی از طبیعت گرایی نشات میگیرد.
در این پژوهش ،هدفمان این است که این دو رویکرد را از دیدگاه نمایندگان برجسته ی آنها یعنی ژان ژاک روسو و جورج ادوارد مور، به مقابله بکشیم تا مفهوم تربیت اخلاقی بیشتر و بهتر مشخص شود و از این طریق دریابیم که در عصر حاضر ، در زمینه ی تربیت اخلاقی ، با مشخص کردن نقاط قوت و ضعف هر دو دیدگاه ، کدام یک می تواند بیشتر کمک کند. مهمترین دلیل انتخاب این موضوع و به مقابله کشیدن این دو دیدگاه ، این مسئله است که دیدگاه اثبات گرایی به نوعی نماینده ی روش های کمیت گرا در مباحث اخلاقی است و دیدگاه طبیعت گرایی نماینده ی روش های کیفیت گرا است. در واقع به طور کلی نمایندگان اثبات گرا اخلاق را امری کمی و نمایندگان طبیعت گرا اخلاق را امری کیفی میدانند. به عبارت دیگر ، این دو دیدگاه ، دو قطب یک طیف را تشکیل میدهند.در این بین ، نگاهی به پژوهش های انجام شده در این زمینه ، نشان میدهد که تاکنون پژوهش دقیقی در زمینه ی مقایسه این دو دیدگاه درباره ی مبانی اخلاق و تربیت اخلاقی انجام نشده است.در حالی که دو رویکرد مزبور و به ویژه نمایندگان آن از صاحبنظران برجسته ی اخلاق و تربیت اخلاقی می باشند.در مورد تربیت اخلاقی از منظر روسو پژوهش های بسیار اندکی انجام شده است که عمده ی آن شامل موارد زیر می باشد: تحول اندیشه تربیت منفی و نقش آن در نظریه ژان ژاک روسو ، کانت و فروبل (سراوانی ، ۱۳۸۳).نتیجه ی این تحقیق نشان میدهد که هر چند روسو نخستین کسی است که بحث تربیت منفی را مطرح کرد و آن را رویاروی روش مرسوم تعلیم و تربیت قرار داد اما کانت زیاده روی های روسو در تربیت منفی را کنار گذاشت و فروبل نیز بر تربیت واگذارنده تاکید کرد .در تحقیق دیگری تحت عنوان اخلاق از دیدگاه روسو و ولتر(جوانبخت ، ۱۳۸۷) روسو از این ایده دفاع می کند که در حالت طبیعی، بدی کردن غیر ممکن است. طبق این نظر، در جامعه باید با ایجاد عدالتی قابل قبول که محکوم و جبران کند به اخلاق پرداخت . با این شیوه می توان انسانها را به مبارزه برضد خودخواهی و تمایلاتشان هدایت کرد. در مورد تربیت یک نوجوان، روسو استدلال می کند که برای غیرطبیعی نکردن ذهنیات نوجوان درباره اخلق، ایده آل آن است که شناخت او را به حسیات محدود کنیم تا او فردی قابل قبول برای اجتماع شود.در مورد اندیشه های اخلاقی و تربیت اخلاقی جورج ادوارد مور نیز ، پژوهشها بسیار اندک و محدود به ترجمه ی آثار و نقد آنها می باشد. پایان نامه ای با عنوان مبانی اخلاق (شهلایی مقدم ،۱۳۷۸)صرفا به ترجمه ی کتاب مبانی اخلاق جورج ادوارد مور پرداخته و در مقدمه ی کتاب ، تحلیلی مختصر درباره ی محتوای کلی کتاب ، فلسفه ی تحلیلی ، نگاه مور نسبت به اخلاق و ارا

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

ئه شده است .از این رو در این پژوهش تلاشمان بر این است که به این سوال پاسخ دهیم که نقاط افتراق و اشتراک اندیشه های طبیعت گرایی و اثبات گرایی در مورد مبانی اخلاق و تربیت اخلاقی از دیدگاه روسو و مور ، چیست؟ این دو رویکرد چه نگاهی به مبانی اخلاق و تربیت اخلاقی دارند ؟
۱-۲ اهداف تحقیق :
هدف کلی :
بررسی و تعیین نقاط افتراق و اشتراک دو نظریه ی اخلاقی اثبات گرا ( از دیدگاه مور ) و طبیعت گرا ( از دیدگاه روسو ) در خصوص تربیت اخلاقی
اهداف جزئی:
-تعیین دلالت های مربوط به اخلاق از دیدگاه روسو
-تعیین دلالت های مربوط به اخلاق از دیدگاه مور
-تعیین دلالت های مربوط به تربیت اخلاقی از دیدگاه مور
-تعیین دلالت های مربوط به تربیت اخلاقی از دیدگاه روسو
-احصاء نکات افتراق این دو دیدگاه در  خصوص تربیت اخلاقی
-احصاء نکات اشتراک این دو دیدگاه درخصوص تربیت اخلاقی
۱-۳ اهمیت و ضرورت تحقیق :
۱-۳-۱اهمیت و ضرورت نظری :
الف ) بسط و گسترش دامنه ی نظری مربوط به اخلاق و تربیت خلاقی
ب) کمک فکری نظری جهت حل چالشها و تنگناهای نظری در حوزه ی مفهوم سازی اخلاق و تربیت اخلاقی
۱-۳-۲  اهمیت و ضرورت عملی  :
الف ) کمک و مساعدت به معلمان به ویژه معلمان دینی ، اخلاق و الهیات در خصوص روشنگری بیشتر مفاهیم تربیت اخلاقی
ب) کمک به برنامه ریزان آموزشی و درسی در حوزه کیفیت بخشی به برنامه های آموزش دینی و اخلاقی

  • milad milad

فصل اول
 مقدمه:
 
حیات طیبه یکی از مقولات بنیادی در اندیشه‌ی بشر معاصر است. مسلمان و غیرمسلمان از منظر خاص خود این موضوع را موردمطالعه قرار داده‌اند و با توجه به دیدگاه‌های مکتبشان از آن تعریفی ارائه داده‌اند.
اصطلاح حیات طیبه برگرفته از قرآن کریم (آیه‌ی ۹۷ سوره نحل) است. حیات پاک در اصطلاح اسلامی نوعی زندگی است که انسان در ارتباط باخدا به آن دست می‌یابد و با دست یافتن به آن در همه‌ی ابعاد وجودی خود از پلیدی برکنار خواهد ماند. این ابعاد شامل جسم، اندیشه و اعتقاد، میل، اراده و عمل است. (باقری،۱۳۸۹)
قرآن حیات طیبه را به‌عنوان حیات واقعی بیان نموده است. حیات طیبه اثر خاص و محصول نوعی زندگی است که در آن التزام و پای بندی به احکام و معارف دین، تحقق عینی و عملی یافته است. در حیات طیبه طهارت و پاکی، جمیع شئون انسان‌ها را در برگرفته و اعتقادات و اخلاقیات و اعمال و رفتار مردم تطهیر شده و معارف و مسائل اخلاقی و احکام الهی، مطهر و پاک‌کننده‌ی زندگی انسان‌هاست. (علی‌اکبری،۱۳۹۰)
در مبانی نظری تحول بنیادین نظام تعلیم و تربیت ایران نیز حیات طیبه به‌عنوان وضع مطلوب زندگی بشر بر اساس نظام معیار ربوبی است که با انتخاب و التزام آگاهانه و اختیاری این نظام معیار در همین زندگی دنیایی و در جهت تعالی آن از سوی خداوند به انسان اعطا می‌شود و تحقق آن باعث دستیابی به‌غایت اصیل زندگی انسان یعنی قرب الی الله خواهد شد.
از مفهوم تربیت تعاریف متعددی ارائه‌شده است ولی در مبانی نظری سند تحول بنیادین تعلیم و تربیت ایران به‌عنوان مهم‌ترین سند اجرایی در حوزه آموزش‌وپرورش تربیت عبارت است از:”فرایند تعاملی زمینه‌ساز تکوین و تعالی پیوسته هویت متر بیان، به صورتی یکپارچه و مبتنی بر نظام معیار اسلامی به‌منظور هدایت ایشان در مسیر آماده شدن جهت تحقق آگاهانه و اختیاری مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد”(مبانی نظری سند تحول بنیادین تعلیم و تربیت)
با توجه به اینکه هدف همه‌ی فعالیت‌های تربیتی نیل به قرب الی الله بیان‌شده است و راه رسیدن به این هدف متعالی نیز در تحقق مراتب حیات طیبه عنوان‌شده است و با عنایت به نقش کلیدی آموزش‌وپرورش در تربیت نیروی انسانی موردنیاز جامعه، بررسی جایگاه حیات طیبه در مبانی نظری سند تحول بنیادین تعلیم و تربیت و شناسایی نقش آموزش‌وپرورش در فراهم آوردن زمینه‌ی تحقق حیات طیبه اهمیت زیادی دارد.
در این فصل ضمن بیان مسئله و بیان اهمیت و ضرورت تحقیق ازلحاظ عملی و نظری و بیان اهداف و سؤالات پژوهش به تعریف واژگان و مفاهیم خواهیم پرداخت.
۱ ـ ۱ بیان مسئله:
تعلیم و تربیت همواره از دغدغه‌های مصلحان و متفکران بوده و تعاریف متعددی از آن ارائه داده‌اند. طبق تعریفی که از تربیت در فلسفه تربیت در ایران (سند تحول بنیادین آمورش و پرورش) بیان‌شده است تربیت عبارت است از “فرایند تعاملی زمینه‌ساز تکوین و تعالی پیوسته هویت متر بیان، به صورتی یکپارچه و مبتنی بر نظام معیار اسلامی به‌منظور هدایت ایشان در مسیر آماده شدن جهت تحقق آگاهانه و اختیاری مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد. (مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران،۱۳۹:۱۳۹۱)
اگر تعلیم و تربیت را صیرورت و تحول آدمی از وضع موجود به وضع مطلوب تلقی کنیم، بدون شک این تحول، نیازمند به آگاهی از هدف و مجموعه اهدافی است که جهت و مسیر حرکت و سرانجام، منزل نهایی آن را مشخص می‌سازد. آنچه به نام فلسفه آموزش‌وپرورش و یا فلسفه و اصول آموزش‌وپرورش نامیده می‌شود، بیشتر جنبه‌ای است از فلسفه که به

  • milad milad

۲-۱۱-۱ الگوی مراحل شش گانه ارلی و موساکوفسکی   ۳۷
۲-۱۱-۲ الگوی قواعد مشارکت تومای و اینکسون ۳۸
۲-۱۱-۳ الگوی حلقه های سه گانه باووک و همکاران ۳۹
۲-۱۲ ویژگی های مؤثر در هوش فرهنگی   ۴۰
۲-۱۳ پیشینه تحقیق   . ۴۰
۲-۱۳-۱ تحقیقات داخلی   ۴۰
۲-۱۳-۲ تحقیقات خارجی . ۴۵
۲-۱۴ سند برنامه درسی ملی ایران   ۴۸
۲-۱۵ سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ۵۱
۲-۱۶ چارچوب مفهومی پژوهش ۵۳
فصل سوم : روش شناسی تحقیق .  ۵۴
مقدمه  ۵۵
۳-۱ روش پژوهش .  ۵۷
۳-۲ جامعه آماری .  ۵۸
۳-۳ نمونه و روش نمونه گیری  ۵۸
۳-۴ ابزار پژوهش . ۵۸
۳-۵ روایی و پایایی ۵۸
۳-۶ روش اجرا و جمع آوری اطلاعات پژوهش . ۵۹
۳-۷ روش تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش . ۶۰
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش . ۶۲
مقدمه ۶۳
فصل پنجم : بحث، نتیجه گیری و پیشنهادات ۸۷
۵-۱ نتایج بررسی پرسشهای پژوهش . ۸۸
۵-۲ پیشنهادات . ۹۳
۵-۲-۱ پیشنهادهای اجرایی ۹۳
۵-۲-۲ پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی ۹۳
۵-۳ محدودیت های پژوهش ۹۴
منابع فارسی و انگلیسی .  ۹۵
مقدمه
رشد روزافزون تعاملات و مبادلات بین المللی و ناهمگونی نیروی کار، توجه بسیاری از صاحب‌نظران مدیریت و کسب و کار را به شناسایی و تقویت قابلیتهایی که به حضور اثربخش در محیط‌های بسیار پیچیده و پویای جهانی بینجامد، معطوف کرده است. در میان این قابلیتها، هوش فرهنگی مهمترین ابزاری است که می توان برای مواجهه مناسب با موقعیتهای چندفرهنگی به کار گرفت. هوش فرهنگی کمک می کند با درک سریع و صحیح مؤلفه های فرهنگی مختلف، رفتاری متناسب با هر یک از آنها بروز دهیم.
در میان مهارتهای مورد نیاز قرن ۲۱، توانایی تطبیق مستمر با افرادی از فرهنگهای مختلف و توانایی اداره ارتباطات بین فرهنگی حائز اهمیت است. محیط کار جهانی، نیاز به افرادی دارد که با فرهنگهای مختلف آشنا باشند و بتوانند با افراد سایر فرهنگها ارتباط مناسب برقرار کنند. برای این منظور، افراد نیاز به هوش فرهنگی دارند. مدیران مناسب سازمانهای امروزی، مدیرانی خواهند بود که علاوه بر برخوردار بودن از مهارتهای فردی و تکنیکی بالا، از هوش فرهنگی و عاطفی مناسبی برخوردار باشند. به عبارت بهتر برای کسب توانایی درک بالای احساسی مؤثر، برخورداری از هوش فرهنگی مناسب از ضروریات است.
۱-۱ بیان مسأله
بسیاری از سازمانهای قرن بیست و یکم چندفرهنگی هستند. محصولی که در یک کشور طراحی می شود، شاید در ۱۰ کشورتولید شود و در بیش از ۱۰۰ کشور به فروش برسد. این واقعیت سبب پویایی فراوان روابط در محیط های چندفرهنگی شده است، به نحوی که تفاوت در زبان، قومیت، سیاستها و بسیاری خصوصیات دیگر می تواند به عنوان منابع تعارض بالقوه ظهور کند و در صورت نبود درک صحیح، توسعه روابط کاری مناسب را با مشکل مواجه سازد(تری یاندیس[۱]۲۰۰۶، ص۲۵).
این دشواریهای ادراکی سبب ارائه مفهومی نوین در مباحث شناختی شده است که با نام”هوش فرهنگی” شناخته می شود. در شرایط کاری کنونی که تنوع و جهانی سازی به صورت فزاینده ای رشد کرده است، این هوش قابلیت مهمی برای کارکنان، مدیران و سازمانها محسوب می شود.
در دنیایی که عبور از مرزها کاری عادی و ساده شده است، داشتن هوش فرهنگی یک نیاز حیاتی برای همه افراد است. چنانکه افراد موفق رمز برخورد با فرهنگ های گوناگون ملی، فراملی و سازمانی را به خوبی می آموزند و از آموزه های خود نهایت استفاده را می برند(تاون سنگ[۲]،۲۰۰۴).
هوش فرهنگی حوزه مدرنی از هوشمندی است، که امکان میانجیگری در فضاهای کاری متنوع را مطرح می کند. بعضی از جنبه های فرهنگی مسأله کاملا قابل دیدن است و آشکارا می توان این هوشمندی را درنحوه برخورد برخی افراد و در رفتارهایی که انجام می دهند مشاهده کرد .
فرهنگ ها برنامه هایی هستند که ما را هدایت می کنند تا به نحو خاصی عمل نماییم و مهمترین مفهومی که در اینگونه رفتارها قابل مشاهده است و توجیه گر رفتار کسانی است که در یک فرهنگ مطابق باهنجارهای آن عمل می کنند. مفهوم، به هنجار بودن یا نرمال بودن است. قاعدتا نرمال بودن برای هرفرهنگی متفاوت از فرهنگ دیگر است، اما هر فرهنگ برای خود مفاهیمی از چگونه زیستن را مطرح می سازد. بنابراین هوش فرهنگی به افراد کمک می نماید که به نحو مؤثری تفاوتهای درون و بین فرهنگی راکنترل و مدیریت نمایند.
درهرحال فهم بیشترموقعیت ها و بخش های چالش برانگیز فرهنگ با عقاید، ارزش ها، انتظارات، نگرشها و مفروضه هایی مرتبطند  که بطور آشکارا یا نهان قابل مشاهده و ارزیابی هستند. در عین حال کسی که دارای هوش فرهنگی بالایی است،  این آمادگی را دارد که اختلاف فرهنگی رادرک نموده و با قدرت در این عرصه که پراست از تفاوتها، فعالیت نماید .
فرهنگ های مختلف و حتی در خرده فرهنگ ها در درون یک فرهنگ ملی طیف وسیعی از احساسات وعواطف وجود دارد. بنابراین اثرات تفاوتهای فرهنگی و مدیریت این گونه تنوعات از مقوله های پیچیده می باشد(هریس و مورن[۳]،۲۰۰۴،ص۱۵۰). تحقیقات نشان می دهند که تفاوت های بین فرهنگ های ملی، یکی از عوامل مهم تعیین کننده ی نوع رفتار، می باشد(بارکر[۴]، ۲۰۰۵،گرین و هیل[۵]،۲۰۰۵، ص۳۵۱). کسی که دارای هوش فرهنگی بسیار بالایی است،  حصارهای فرهنگی را درک نموده و می داند همین حصارهاست که می تواند رفتار ما و دیگران را چارچوب بندی نماید و می تواند نحوه فکرکردن و واکنش نشان دادن را درموقعیت های مختلف

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت  ۴۰y.ir  مراجعه نمایید.

توجیه نماید. و همین فرد قادر است این بندها و حصارها را کاهش دهد(انگ، ریو[۶]،۲۰۰۵). این افراد قادرند به آسانی اختلاف ها را رفع نموده و نوعی هم افزایی(سینرژی) فرهنگی را به وجود آورند. این هم افزایی برای حل مسایل، کسب دیدگاه های نوین وافزایش علاقمندیها و متنوعات مختلف در درون فضای کاری مناسب می باشد(انگ، ریو،۴۵:۲۰۰۵).
هوش فرهنگی یک قلمرو و یک حوزه جدید از هوش را ارائه می کند، که در کل به عنوان توانایی و قابلیت برقراری ارتباط مؤثر و کارآمد با افرادی با پیشینه متفاوت تعریف می شود. هوش فرهنگی بینش هایی را درباره توانایی ها و قابلیت های افراد برای از عهده موقعیت های چند فرهنگی بر آمدن، درگیر شدن در معادلات بین فرهنگی و عمل کردن در گروه های کاری متفاوت از نظر فرهنگی فراهم می کند(لوگو۵،۲۱:۲۰۰۷). بنابراین تحقیق و بررسی برای توسعه و تأیید هوش فرهنگی لازم می باشد.
مرکز هوش فرهنگی۶، یک الگوی چهاربعدی برای سنجش هوش فرهنگی، که مهم ترین چارچوب مفهومی هوش فرهنگی نیز محسوب می شود، معرفی کرده که در این تحقیق از آن استفاده شده است و ابعاد این مقیاس شامل:
هوش فرهنگی فرا شناختی: بدین معناست که فرد چگونه تجربیات میان فرهنگی را درک می کند. این استراتژی بیانگر فرایندهایی است که افراد برای کسب و درک دانش فرهنگی به کار می برند. این امر زمانی اتفاق می افتد که افراد در مورد فرایندهای فکری خود و دیگران قضاوت می کنند. استراتژی هوش فرهنگی شامل تدوین استراتژی پیش از برخورد میان فرهنگی، بررسی مفروضات در حین برخورد و تعدیل نقشه های ذهنی در صورت متفاوت بودن تجارب واقعی از انتظارات پیشین می باشد.
هوش فرهنگی شناختی: دانشی است که بیانگر درک فرد از تشابهات و تفاوتهای فرهنگی است و دانش عمومی و نقشه های ذهنی و شناختی فرد از فرهنگ های دیگر را نشان می دهد. این جنبه مبتنی برشناخت نظام های اقتصادی و قانونی، هنجارهای موجود در تعاملات اجتماعی، عقاید مذهبی، ارزش های زیبایی شناختی و زبان فرهنگ های دیگر می باشد.
هوش فرهنگی انگیزشی: میزان تمایل فرد به تجربه نمودن فرهنگ های دیگر و ارتباط با افراد مختلف درسایر فرهنگها را نشان می دهد. این انگیزه شامل ارزش درونی افراد برای تعاملات چند فرهنگی و اعتماد به نفسی است که به فرد اجازه می دهد که در موقعیتهای فرهنگی مختلف به صورتی اثر بخش عمل کند.
هوش فرهنگی رفتاری: این امر قابلیت فرد را در سازگاری با رفتارهای کلامی و غیرکلامی که برای برخورد با فرهنگهای مختلف مناسب هستند، نشان می دهد. رفتار هوش فرهنگی مجموعه ای از پاسخ های رفتاری منطقی را که در موقعیتهای مختلف به کار می آیند و متناسب با یک تعامل خاص یا موقعیت ویژه ازقابلیت اصلاح وتعدیل برخوردارند شامل می شود.
تحقق ارزش ها و آرمان های متعالی انقلاب اسلامی مستلزم تلاش همه جانبه در ابعاد فرهنگی، علمی،  اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. عرصه تعلیم وتربیت از مهم ترین زیر ساخت های تعالی همه جانبه کشور و ابزار جدی برای ارتقای سرمایه انسانی شایسته کشور، در عرصه های مختلف است و تحقق آرمان های متعالی انقلاب اسلامی ایران مانند احیای تمدن عظیم اسلامی، حضور سازنده، فعال و پیشرو در میان ملت ها و کسب آمادگی برای برقراری عدالت و معنویت درجهان درگرو تربیت انسان های عالم، متقی، آزاده و اخلاقی است. تعلیم و تربیتی که تحقق بخش حیات طیبه، جامعه عدل جهانی و تمدن اسلامی ایرانی باشد. در پرتو چنین سرمایه انسانی متعالی است که جامعه بشری آمادگی تحقق حکومت جهانی انسان کامل را یافته است و در سایه چنین حکومتی ظرفیت و استعدادهای بشر به شکوفایی وکمال خواهد رسید. تحقق این هدف نیازمند ترسیم نقشه راهی است که در آن نحوه طی مسیر، منابع و امکانات لازم، تقسیم کار درسطح ملی و الزامات در این مسیر به صورت شفاف و دقیق مشخص شده باشد. در تهیه سند ملی تحول بنیادین آموزش و پرورش کوشش شده تا با الهام گیری ازاسناد بالادستی وبهره گیری از ارزش های بنیادین آنها و توجه به اهداف راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران، چشم انداز و اهداف تعلیم وتربیت درافق ۱۴۰۴ هجری شمسی تبیین شود. تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش، مبتنی برآرمان های بلند نظام اسلامی باید معطوف به چشم اندازی باشد که در افق روشن ۱۴۰۴ ترسیم گر ایرانی توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه باهویتی اسلامی انقلابی و الهام بخش جهان اسلام همراه با تعاملی سازنده و مؤثر در عرصه روابط بین المللی است.
اگرچه در سه دهه گذشته تلاش های وافری از طرف مسئولان و دست اندرکاران نظام تعلیم وتربیت برای بهبود و اصلاح نظام آموزشی کشور به عمل آمدکه نتایج مثبت و مفیدی نیز برجای گذاشته است؛ ولی هنوز آموزش و پرورش با چالش های جدی روبه رو است و برون داد آن درطراز جمهوری اسلامی ایران و پاسخگوی تحولات محیطی و نیازهای جامعه نمی باشد. از این رو تأکیدات  رهبرانقلاب اسلامی مبنی بر ضرورت تحول بنیادی در آموزش و پرورش با تکیه برفلسفه تعلیم و تربیت اسلامی ایرانی و تدوین الگوی اسلامی ایرانی برای تحول و پرهیز از الگوهای وارداتی، کهنه و تقلیدی محض، چراغ راه برون رفت ازچالش های نظام آموزشی کشوراست.
” برنامه درسی ملی “سندی است که نقشه کلان برنامه درسی و چارچوب نظام برنامه ریزی درسی کشور را به منظور تحقق اهداف آموزش و پرورش نظام جمهوری اسلامی ایران تعیین و تبیین می نماید. تولید برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران بر اساس مبانی، ارزش
ها و اهداف تربیت اسلامی و با بهره گرفتن ازتوانمندی های بومی و ملی و بهره برداری از تجربه های معتبر و موفق جهانی ، در پاسخ به نیازها و مطالبات جامعه پویای ایران اسلامی، الگوی تازه ای از برنامه درسی و تربیتی را ارائه می دهد و گامی مهم در راستای مستند سازی و کیفیت بخشی نظام تعلیم و تربیت کشور است.
برنامه درسی ملی به عنوان یکی از زیر نظامهای اصلی سند تحول بنیادین و به منزله نقشه جامع یادگیری، زمینه ایجاد تحول همه جانبه، گسترده و عمیق در مفاهیم و محتوای آموزشی را فراهم می آورد. رسالت برنامه درسی ملی فراهم آوردن ساز و کارهای مناسب برای طراحی، تدوین، اجرا و ارزشیابی از برنامه های درسی در سطوح ملی تا محلی می باشد تا مبتنی بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، مفاهیم آموزشی و تربیتی به صورت نظام مند و ساختار یافته در اختیار کودکان و نوجوانان قرار گیرد و محیطی با نشاط و مدرسه ای دوست داشتنی را به تصویر بکشاند.
با توجه به هوش فرهنگی، مؤلفه های آن و وسعت مفاهیم در برگیرنده این هوش همچون احترام گذاشتن به دانش فرهنگی مردم فرهنگهای مختلف، شناخت نظامهای حقوقی و اقتصادی دیگر فرهنگها، قدرت اجتماعی کردن خود در یک فرهنگ نا آشنا و قدرت تغییر رفتار کلامی در تعامل فرهنگی در صورت نیاز و. و بیشترین کاربرد این نوع از هوش در بحثهای مدیریت و عدم توجه کافی در حوزه علوم تربیتی این سئوال ایجاد می شود که به چه میزان به هوش فرهنگی در نظام تعلیم و تربیت رسمی ایران توجه شده است؟
نظام تعلیم و تربیتی که هدف آن، پرورش و تربیت انسان های عالم، اخلاق مدار و موفق در روابط بین المللی است و پرورش یافتگانی که توان برخورد صحیح در تعاملات بین فرهنگی را داشته باشند. با توجه به تنوع فرهنگی موجود در ایران ضروری است، سند برنامه درسی ملی ایران و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که پایه و اساس نظام تعلیم و تربیت در ایران است، مورد بررسی قرار گیرد تا جایگاه و میزان توجه به مؤلفه های هوش فرهنگی در این دو سند آشکار شود.
اکنون پس از تدوین و اجرایی شدن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سند برنامه درسی ملی ایران، این انتظار می رود که با توجه به بازنگری در سیاست ها و تغییر زیر بنای نظام آموزشی به مقوله هوش فرهنگی توجه لازم شود، و نمود آن در برنامه درسی تمام مقاطع تحصیلی در سطوح ملی تا محلی مشاهده شود که در پژوهش حاضر این موضوع مورد بررسی قرار می گیرد.
مسأله پژوهش حاضر ” جایگاه مؤلفه های هوش فرهنگی در محتوای سند برنامه درسی ملی و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ”  است، بنابر این مؤلفه های هوش فرهنگی در محتوای  سند برنامه درسی ملی و سند تحول بنیادین چه جایگاهی دارد؟
۱-۲ اهمیت وضرورت پژوهش
هوش فرهنگی، توانایی افراد برای رشد شخصی از طریق تداوم یادگیری و شناخت بهتر میراثهای فرهنگی، آداب و رسوم و ارزشهای گوناگون و رفتار مؤثر با افرادی با پیشینه فرهنگی و ادراک متفاوت است(ارلی و آنگ[۷]، ۲۰۰۴). هوش فرهنگی را به عنوان قابلیت فرد برای سازگاری مؤثر با قالب های نوین فرهنگی تعریف می کنند و ساختار هوش فرهنگی را به انواع دیگرهوش از جمله هوش عاطفی و اجتماعی مربوط میدانند.
هوش فرهنگی، قابلیت و توانایی یک فرد برای عملکرد موثر در موقعیت هایی است که از نظر فرهنگی متفاوت می باشند. هوش فرهنگی بینش هایی را درباره توانایی و قابلیت های افراد برای برآمدن از عهده ی موقعیت های چند فرهنگی، درگیر شدن در تعاملات بین فرهنگی و عملکرد در گروه های کاری متفاوت از نظر فرهنگی، فراهم می کند (لوگو ،۲۱:۲۰۰۷).
انجام پژوهش حاضر می تواند فوائد نظری و عملی در بر داشته باشد که شامل :

 

 

 

 

 

  1. به توجه بیشتر جایگاه مؤلفه های هوش فرهنگی در سند برنامه درسی ملی ایران و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش کمک نماید.
  2. باعث گسترش دانش نظری با توجه به جایگاه هوش فرهنگی شود.
  3. باعث شناسایی ابعاد و مؤلفه های هوش فرهنگی شود.
  4. کارشناسان و دست اندرکاران امور فرهنگی را در توجه به هوش فرهنگی یاری رساند.
  5. به برنامه ریزان درسی در لحاظ کردن مؤلفه های هوش فرهنگی کمک نماید.
  • milad milad

۲-۲- ارزش­های شخصی.۱۲

 

۲-۲-۱- تعریف ارزش­های شخصی.۱۲

 

۲-۲-۲- منشا پیدایش ارزش­ها۱۳

 

۲-۲-۳- ماهیت ارزش­ها۱۴

 

۲-۲-۴- نقش و اهمیت ارزش­ها۱۵

 

۲-۲-۵- شکل گیری و تحول ارزش­ها۱۵

 

۲-۲-۶- تعارض ارزش­ها۱۶

 

۲-۲-۷- کارکرد ارزش­ها۱۶

 

۲-۲-۸- ارزش­ها از دیدگاه نظریه­ های های روانشناسی.۱۷

 

۲-۲-۸-۱- نظریه وبر.۱۷

 

۲-۲-۸-۲-  نظریه اشپرانگر۱۷

 

۲-۲-۸-۳- نظریه روان­کاوی.۱۸

 

۲-۲-۷-۴- نظریه وجودی.۱۸

 

۲-۲-۸-۵- رویکرد انسان­گرایانه آلپورت۱۹

 

۲-۲-۸-۶- نظریه هافمن.۱۹

 

۲-۲-۷-۷- نظریه راکیچ۱۹

 

۲-۲-۸-۸- نظریه اولویت­های ارزشی شوارتز .۲۰

 

۲-۳- حمایت اجتماعی۲۵

 

۲-۳-۱- تعاریف حمایت اجتماعی.۲۵

 

۲-۳-۲- انواع حمایت اجتماعی۲۸

 

۲-۳-۳- منابع حمایت اجتماعی۳۰

 

۲-۳-۴- نظریه­ های مربوط به حمایت اجتماعی.۳۲

 

۲-۳-۴-۱- دیدگاه روان پویشی.۳۲

 

۲-۳-۴-۲- دیدگاه روانی – اجتماعی.۳۲

 

۲-۳-۴-۳- رویکرد انسان­گرا.۳۳

 

۲-۳-۴-۴- دیدگاه شناختی.۳۴

 

۲-۳-۴-۵- دیدگاه یادگیری اجتماعی – شناختی۳۴

 

۲-۳-۵- مدل­های مطرح شده پیرامون حمایت اجتماعی۳۵

 

۲-۳-۵-۱- مدل اپی ژنتیک۳۵

 

۲-۳-۵-۲- مدل سلسله مراتبی جبرانی.۳۶

 

۲-۳-۵-۳- مدل صمیمیت۳۶

 

۲-۳-۵-۴- مدل تعداد حمایت کننده­ های در دسترس۳۶

 

۲-۳-۵-۵- نظریه دو عاملی سلامت هیجانی۳۷

 

۲-۳-۵-۶- چشم­انداز محیط نگر.۳۷

 

۲-۳-۵-۷- چشم­انداز تفاوت فردی.۳۸

 

۲-۳-۵-۸- تئوری نظام شبکه ­های ارتباطی۳۸

 

۲-۳-۵-۹- مدل در دسترس بودن حمایت اجتماعی.۳۹

 

۲-۳-۵-۱۰- مدل سپر در برابر استرس.۳۹

 

۲-۳-۵-۱۱- نظریه اثر اصلی یا تاثیر مستقیم۴۰

 

۲-۴- اضطراب مرگ.۴۰

 

۲-۴-۱- تعریف مرگ.۴۰

 

۲-۴-۲- مراحل مرگ.۴۱

 

۲-۴-۳- شکل­ گیری مفهوم مرگ۴۱

 

۲-۴-۴- تعریف اضطراب مرگ.۴۱

 

۲-۴-۵- انواع اضطراب مرگ.۴۲

 

۲-۴-۶- دیدگاه­های نظری مربوط به مرگ.۴۴

 

۲-۴-۶-۱- روانکاوی۴۴

 

۲-۴-۶-۲- وجودگرایی۴۴

 

۲-۴-۶-۳- نظریه کوبلر- راس۴۶

 

۲-۴-۷- اضطراب مرگ از دیدگاه اسلام۴۷

 

۲-۴-۸- ترس از مرگ به مثابه اضطرابی واقعی.۴۸

 

۲-۵- پیشینه تحقیقاتی.۵۰

 

۲-۵-۱- تحقیقات انجام شده در زمینه ارزش های شخصی.۵۰

 

۲-۵-۲- تحقیقات انجام شده در زمینه حمایت اجتماعی۵۱

 

۲-۵-۳- تحقیقات انجام شده در زمینه اضطراب مرگ.۵۴

 

فصل سوم۵۶

 

۳-۱- روش و طرح پژوهش.۵۷

 

۳-۲- جامعه آماری تحقیق، روش نمونه گیری و حجم نمونه۵۸

 

۳-۳- موقعیت، شیوه اجرا و جمع­آوری اطلاعات۵۷

 

۳-۴- ابزار گردآوری داده­ ها.۵۷

 

۳-۵- اعتبار مقیاس­های پژوهش بر اساس تحلیل عاملی تأییدی۵۸

 

۳-۶- مقیاس اضطراب مرگ.۵۸

 

۳-۶-۱- پایایی مقیاس اضطراب مرگ۵۹

 

۳-۶-۲- اعتبار سازه مقیاس اضطراب مرگ۵۹

 

۳-۷- مقیاس حمایت اجتماعی۶۰

 

۳-۷-۱- پایایی مقیاس حمایت اجتماعی.۶۱

 

۳-۷-۲- اعتبار سازه مقیاس حمایت اجتماعی.۶۱

 

۳-۸- مقیاس زمینه­یاب ارزشی شوارتز (SVS).62

 

۳-۸-۱- پایایی مقیاس زمینه­یاب ارزشی شوارتز (SVS)63

 

۳-۸-۲- اعتبار سازه مقیاس زمینه­یاب ارزشی شوارتز (SVS)63

 

۳-۹- روش­های آماری۶۴

 

فصل چهارم۶۵

 

۴-۱- شاخص‌های آمار توصیفی.۶۶

 

۴-۲- یافته­ های استنباطی.۷۱

 

فصل پنجم۷۷

 

۵-۱- بحث و نتیجه ­گیری۷۸

 

۵-۲- محدودیت­های پژوهشی۸۶

 

۵-۳- پیشنهادها۸۶

 

۵-۳-۱- پیشنهادهای پژوهشی .۸۶

 

۵-۳-۲- پیشنهادهای کاربردی۸۶

 

منابع.۸۸

 

منایع فارسی.۸۹

 

منابع لاتین۹۵

 

مقدمه

 

انسان در طول تاریخ همیشه به نحوی دستخوش دگرگونی، تغییر و تحولاتی بوده است. این تغییرات باعث شده است که انسان مجبور باشد خود را با این شرایط جدید سازگار کند. یکی از این تغییرات پدیده مرگ است. مرگ، شخصی­ترین و حتمی­ترین واقعیت درونی انسان­ها است. تفکر درباره مرگ بخش انفکاک­ناپذیری از روند زیستن بوده است که شاید بتوان ادعا کرد که بدون آن و ترس­های ناشی از آن، انگیزش کافی برای حیات وجود نخواهد داشت. از آن­جایی که مرگ بخش اجتناب­ناپذیر در زندگی هر فردی است، اشتغال فکری افراد در رابطه با مرگ و مردن نیز از امور اجتناب­ناپذیر می­باشد یکی از مهمترین ملاحظات بشر در ارتباط با مرگ و مردن موضوع ترس (هراس) از مرگ یا اضطراب مرگ است. اگر وجود ترس در انسان را واکنشی طبیعی بدانیم، هیچ ترسی طبیعی­تر از هراس بشر از مرگ نیست. از سوی دیگر شاید بتوان مرگ را بزرگترین و مهمترین سرچشمه ترس­ های آدمی دانست. واکنش­های هیجانی از ترس و جلوه­های گوناگون آن آغاز می­شود و سایر انواع عواطف را  نیز دربرمی­گیرد. در این میان بیشتر، عواطف آزاردهنده مانند اضطراب، افسردگی، خشم و احساس گناه دارد (مورین و ولش[۱]، ۲۰۰۶). اضطرابی که در برابر مرگ ایجاد می­شود پدیده­ای طبیعی و دارای ارزش زیست­شناختی است، زیرا در غیاب این اضطراب، حیات در معرض خطر قرار می­گیرد. لذا این اضطراب از اجزای سازنده نهاد بشری و عاملی ضروری برای استمرار حیات فردی است. اما ترس از مرگ زمانی به عنوان یک آشفتگی هیجانی تلقی می­گردد که از حد طبیعی خود خارج شود و فرد را دچار استیصال و درماندگی نماید. به طوری که اشتغال فکری در مورد مرگ مانع از طی شدن روند طبیعی زندگی گردد. این نوع اضطراب در مبتلایان به بیماری­های مزمن و طولانی شایع­تر است (بلسکی[۲]، ۱۹۹۹). افراد بیمار با توجه به ویژگی­های مربوط به بیماری، از وضعیت جسمی و روانی خاصی برخوردارند که ممکن است موانع و محدودیت­هایی را در زندگی برای آن­ها ایجاد کند و این موانع منجر به سرخوردگی و انزوا از فعالیت های اجتماعی می­شود. این کناره­گیری و اجتناب­ها خود زمینه ساز حالات افسردگی و اضطرابی می­شود. افراد بیمار با توجه به ماهیت بیماری خود در معرض اضطراب مرگ هستند و این اضطراب همان طور که گفته شد در بیماری­های مزمن مانند سرطان­ها، بیماری های قلبی، ایدز، ام اس و هپاتیت بیشتر مشاهده می­شود. در نتیجه بجاست که با فراهم کردن بسترهای حمایتی در جامعه و با شناسایی مشکلات و موانعی که در زندگی بیماران وجود دارد، در جهت رفع مشکلات، ارتقای روحیه و افزایش امیدواری و کاهش حالات افسردگی و اضطرابی بیماران تلاش شود. این پژوهش نیز با هدف شناخت عوامل ارزیابی­کننده درونی موثر بر نگرش بیماران (ارزش­ها) و تاثیر منابع تقویتی (حمایت اجتماعی) در اضطراب مرگ بیماران صورت گرفته است.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت  fotka.ir  مراجعه نمایید.

 

 

 

 

۱-۲- بیان مساله

 

بیماری تصلب چندگانه[۳] که به اختصار به آن ام اس (MS) گفته می­شود، یک بیماری مزمن دستگاه اعصاب مرکزی (یعنی مغز و نخاع) می­باشد. در حال حاضر در حدود دو میلیون نفر در سرتاسر دنیا دچار این بیماری می­باشند. ام اس، بیماری مزمن و ناتوان­کننده ­ای است که ماده سفید مغز را درگیر می­ کند. دمیلینیزه شدن ماده سفید سبب ایجاد اختلالات و عوارضی در دستگاه عصبی می­شود (حسن­علیزاده و صدر­خوانلو، ۱۳۸۰). نمی­توان علت خاصی را در بروز این بیماری دخیل دانست اما مجموعه ­ای از علل محیطی، عفونی، ژنتیکی، ایمنی، ویروس­ها، سموم، سوخت و ساز و موادی چون اکسیدنیتریک در بروز آن دخیل اند (براون[۴]، ۲۰۰۵).

 

ام اس معمولاً درمان قطعی ندارد، هدف اصلی درمان ام اس، متوقف کردن ناتوانی پیشرونده ناشی از حملات حاد، ام اس عودکننده، بهبود یابنده یا پیشرونده مزمن است و به این منظور از داروهایی مانند کورتیکواستروئیدها[۵] و اینترفرون­ها[۶]یی مانند آونکس[۷] و اینترفرون بتا – ۱ ب[۸] استفاده می شود (براون، ۲۰۰۵؛ جنتی، عظیمی و محمودی، ۱۳۸۱). اما، ممکن است حادثه بزرگتر از تغییر جسمی، تغییرات روحی و روانی آن­ها باشد. روان بیمار ام .اس تحت تأثیر جسم وی قرار می­گیرد و سخت وی را آزار می­دهد(روگلیاتی[۹] و همکاران، ۲۰۰۶؛ جاناردان و باکسی[۱۰]، ۲۰۰۲).

 

سلامت روان از اهم مسائل بهداشتی است و چگونگی تفکر، احساس و عملکرد ما را در مواجهه با موقعیت­های زندگی نشان داده و به درک ما از خود و زندگی معنی می­دهد، به طوری که در تعریف، به عنوان علمی برای بهزیستی، رفاه اجتماعی و سازش منطقی با پیش­آمدهای زندگی قلمداد می­شود (روگلیاتی و همکاران، ۲۰۰۶).

 

اهمیت پرداختن به جنبه­ های روانی سلامت بر کسی پوشیده نیست . یکی از مهم­ترین دلایل اهمیت بهداشت روان، شیوع بالا و ناتوان­کننده و نیز بسیار شدید و طولانی بعضی از اختلالات روانی است، بطوریکه طبق گزارش مجامع علمی، حدود نیم میلیارد نفر از مردم دنیا از اختلالات روانی و مغزی رنج می­برند و میلیون­ها فراموش شده درد و رنج خود را پشت دیوارهای ناامیدی نه تنها در سکوت و انزوا، بلکه در احساس شرمساری، محرومیت و مرگ تحمل می­ کنند سلامت روان در بیماران مبتلا به ام اس به دلیل درگیری وسیع ماده سفید، دچار اختلال می شود . در همه­گیرشناسی[۱۱] ام اس وارد شدن ضربه های روحی و استرس نیز دخیل است (جنتی، عظیمی و محمودی، ۱۳۸۱).

 

کی از مواردی که می ­تواند در ارتباط با بیماران ام اس بررسی شود میزان اضطراب مرگ[۱۲] افراد و دیدگاه آنان نسبت به مرگ است. مرگ واقعیتی اجتناب­ناپذیر است و هر شخصی ممکن است نسبت به آن برداشت و واکنش منحصر به فرد داشته باشد. مرگ به خاطر ماهیت پر از ابهامش، برای بسیاری از انسان­ها به صورت تهدیدآمیز جلوه می­ کند. جانسز[۱۳] و همکاران (۲۰۰۴) نشان دادند که مبتلایان به ام اس سطح بالایی از تنش و احساس شدید افسردگی را تجربه می­ کنند و از سلامت روان پائین برخوردار بودند و اضطراب بالایی را نسبت به مرگ گزارش داده­اند. بیماری ام اس به دلیل عدم درمان قطعی و بوجود آمدن محدودیت­های حرکتی برای بیمار و از دست دادن فعالیت­های عادی و روزمره که از ویژگی­های این بیماری است،  اثرات روانی منفی زیادی را در فرد ایجاد می­ کند و استرس و اضطراب وی را افزایش می­دهد که این به نوبه خود سبب تشدید بیماری می­شود.

 

اضطراب و ترس از مرگ در میان تمام فرهنگ­ها متداول است و گروه­ها و ادیان مختلف به طرق گوناگون با آن برخورد می­ کنند(هورتا و یاپ[۱۴]، ۲۰۰۶). از آنجایی که مرگ هرگز تجربه نشده و هیچ کس به وضوح آن را لمس نکرده است همه به نوعی در مورد آن دچار اضطراب هستند، ولی هرکس بنابر عوامل معینی درجات مختلفی از اضطراب مرگ را تجربه می­ کند و این اضطراب در بیماران بیشتر است (سینگ[۱۵]، سینگ و نیزامی[۱۶]، ۲۰۰۳).

 

درجات معینی از اضطراب مرگ از این جهت که فرد را مجبور می­ کند که از برخی شیوه ­های زندگی همراه با خطر دوری گزیند، می ­تواند سودمند تلقی شود. اگرچه باید تذکر داد که درجات خیلی زیاد اضطراب مرگ می ­تواند باعث اختلال در زندگی عادی روزانه فرد شود ( گایر[۱۷]، ۲۰۰۲).

 

تورسون[۱۸]و همکاران (۱۹۹۳)، در پژوهش خود که در رابطه با بیماران سرطانی انجام دادند به این نتیجه دست یافتند که ۷۶% آنان دارای اضطراب مرگ بالایی بودند. همچنین گاسر[۱۹] و همکاران (۱۹۸۸) در تحقیق مشابهی با بیماران قلبی، به این نتیجه رسیدند که بیماران همواره، حتی زمانی که عمل موفقیت آمیز داشته اند و از لحاظ جسمی سالم هستند باز هم دارای اضطراب مرگ بوده و دید منفی نسبت به مرگ دارند.

 

در ارتباط با بیماران علاوه بر درمان­های دارویی حمایت خوب خانواده، دوستان و اعضای تیم درمانی از آن­ها ضرورت دارد تا خود را تنها احساس نکنند(عامر، ۱۳۸۰). با توجه به اینکه وضعیت روانی بیمار ام اس تحت تاثیر شرایط جسمانی وی قرار دارد، حمایت‌های‌ روانی‌، تشویق‌ و اطمینان‌ دادن‌ به‌ بیماران‌ جهت‌ کمک‌ به‌ جلوگیری‌ از پیدایش‌ ناامیدی‌ به‌ درمان‌ ضروری‌ است‌.

 

حمایت اجتماعی[۲۰] یکی از مهمترین شکل­های روابط اجتماعی است و برخورداری از آن و ادراک و تصور آن و همچنین نیاز به آن با توجه به سن، جنس، شخصیت و حتی فرهنگ می ­تواند متفاوت باشد. حمایت اجتماعی ادراک شده، احساس ذهنی از تعلق داشتن، مورد عشق و احترام بودن و پذیرفته شدن است. چنین احساسی، جایگاهی امن را برای فرد فراهم می­ کند که در آن با ایجاد روابط صمیمانه و نزدیک، به احساس ارزشمند بودن و در نتیجه خودپنداره­ای مثبت دست می­یابد و این همان سپر محافظ در برابر وقایع استرس­زا و فرصتی برای رشد و خود­شکوفایی است(نیسی، شهنی­ییلاق و فراشبندی، ۱۳۸۴).

 

سطوح متوسط شبکه اجتماعی و حمایت اجتماعی به طور دایمی در حال تغییر است و در رهبری و میزان این تغییرات تفاوت های فردی وجود دارد. با این حال تحقیقات نشان می­دهد افرادی که روابط اجتماعی بیشتری دارند، سلامتی بهتر و نرخ مرگ و میر کمتری در برابر بسیاری از بیماری­ها از جمله اختلالات قلبی – عروقی، ایدز[۲۱] و سرطان نشان می­ دهند (ویلز[۲۲]، آلایر[۲۳]، السن[۲۴] و  استفنس[۲۵]، ۲۰۰۷).

 

یالوم[۲۶] (۱۳۹۰)، عقاید مذهبی، داشتن ارتباطات صمیمانه و برخورداری از حمایت اجتماعی را باعث کاهش نگرانی و ترس از مرگ می­داند و از ارتباط صحیح و دوستانه با اطرافیان به عنوان ساده­ترین و موثر­ترین راه ایجاد شادی در بین انسان­ها نام می­برد.

 

و کورتنز[۲۷] و همکاران (۱۹۹۶) و  کارابلاتلا[۲۸] (۲۰۰۵ به نقل از حیدری و همکاران ۱۳۸۷) بیان می­ کنند که حمایت اجتماعی زمانی که به اندازه کافی ادراک شود، در دسترس باشد و فرد از دریافت آن خشنود شود، می ­تواند با ایجاد احساس کنترل بیشتر، افزایش اعتماد به نفس، کاهش تاثیر رویدادهای منفی زندگی، بهبود پریشانی­های عاطفی و افزایش کیفیت زندگی در ارتقای سلامت روان فرد موثر باشد.

 

یکی از مواردی که نیازها و خواسته­ های انسانی را تنظیم و فرد از طریق آن به ارزیابی رفتار خود و دیگران می ­پردازد و به تفسیر محیط و جایگاه خود می ­پردازد، ارزش­های شخصی[۲۹] افراد است (رضایی و احمدوند، ۱۳۸۴). نظام ارزشی، به عنوان درونی­ترین لایه­های شخصیت و هویت­شکل دهنده پایه­ های نظام نگرشی و رفتاری افراد تعریف شده و مفاهیم صریح و تلویحی در نظر گرفته شده است که از لحاظ ابزاری و هدفی برای فرد برتر است و بر روی جهت­گیری­های رفتاری و تصمیمات او تاثیرگذار می­باشد (پینکورات و سیلبرسن[۳۰]، ۲۰۰۴، به نقل از نیکوگفتار، ۱۳۸۶).

 

ارزش­ها نقش بسیار مهمی در زندگی افراد ایفا می­ کنند و تاثیر بارزی بر رفتار و عملکرد افراد دارند. مطالعات متعددی که در این  زمینه انجام شده است، نشان داده که دخالت نظام ارزشی فرد در اغلب موقعیت­ها موثر است(احمدی ۱۳۷۸). با نگرش به اوضاع و احوال اجتماعات بشری و نظام اجتماعی و بررسی رابطه حقوق و ارزش­ها درمی­یابیم که در پهنه گیتی و در طول تاریخ، اقوام و ملل زیادی با عقاید مختلف به وجود آمده است و ادیان و مکاتب بسیاری ظهور کرده­اند که دارای نقاط مشترک و وجوه افتراق بوده ­اند. اما آنچه که موجب جدایی انسان­ها از یکدیگر شده و موجد تزاحم و تعارض گشته است و بینش­های تک بعدی و یک سونگری را بوجود می­آورد، اختلال در ارتباط ارزش­ها بوده است (جلالوندیان، ۱۳۷۸).

 

بنابراین با توجه به اینکه ارزش­های شخصی، نگرش­ها و برداشت های افراد از جهان اطراف را تعیین می­ کند، می ­تواند در دیدگاه فرد نسبت به مرگ نقش بسزایی داشته باشد و این تاثیرگذاری می ­تواند در کنار متغیرهای دیگری صورت پذیرد و در این پژوهش سعی شده است تا نقش متغیر حمایت اجتماعی نیز مورد بررسی قرار گیرد. از آنجا که اکثر تحقیقات انجام شده متغیرهای ارزش­های شخصی، حمایت اجتماعی و اضطراب مرگ را بصورت جداگانه و با متغیرهای متفاوتی مطالعه کرده­اند و محقق نتوانسته است تحقیقی در این­باره بیابد، بنابراین مسأله­ اساسی در پژوهش حاضر بررسی رابطه ارزش­های شخصی و حمایت اجتماعی با اضطراب مرگ در بیماران ام اس است.

 

۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش

 

با در نظر گرفتن این مساله که ارزش­ها، نگرش­ها علایق از جنبه­ های بسیار مهم شخصیت هستند، کیفیت زندگی و چگونگی رفتار و مناسبت های افراد مستقیماً از نظام ارزشی و اصول اخلاقی که بدان پایبند هستند نشات می­گیرد (احمدی، ۱۳۶۸).

  • milad milad

۲-۳-۲-۲. شرایط و ویژگیهای شغل ۲۲

 

۳-۳-۲-۲. ویژگیهای کارکنان ۲۳

 

۴-۳-۲-۲ متغیرهای رفتاری و نگرشی ۲۳

 

۴-۲-۲. پیش بینی کننده‌های حمایت سازمانی ۲۴

 

۱-۴-۲-۲.مشارکت در تصمیم گیری ۲۴

 

۲-۴-۲-۲ حمایت سرپرست ۲۵

 

۳-۴-۲-۲ عدالت سازمانی ۲۶

 

۴-۴-۲-۲. فرصت رشد ۲۸

 

۵-۲-۲. پیامدهای حمایت سازمانی ۲۸

 

۱-۵-۲-۲. تعهد سازمانی ۲۸

 

فهرست مطالب

 

عنوان                                                                                                         صفحه

 

۲-۵-۲-۲.درگیری شغلی ۲۹

 

۳-۵-۲-۲. رفتار شهروندی سازمانی ۲۹

 

۴-۵-۲-۲. کاهش فشارهای روحی ۳۰

 

۵-۵-۲-۲. رضایت شغلی ۳۱

 

۶-۵-۲-۲. انگیزه ترک شغل ۳۱

 

۳-۲) ب: اعتماد سازمانی ۳۲

 

۱-۳-۲. مفهوم اعتماد ۳۲

 

۲-۳-۲. تعریف اعتماد ۳۳

 

۳-۳-۲. قلمرو موضوعی اعتماد ۳۶

 

۴-۳-۲. مفهوم سازی اعتماد در ادبیات سازمانی ۳۸

 

۱-۴-۳-۲. انتظارات فردی ۳۸

 

۲-۴-۳-۲. روابط بین فردی ۳۹

 

۳-۴-۳-۲. ساختارهای اجتماعی ۳۹

 

۴-۴-۳-۲. اصول اخلاقی ۳۹

 

۵-۳-۲. اعتماد و سرمایه اجتماعی ۳۹

 

۶-۳-۲. اعتماد و عملکرد ۴۰

 

۷-۳-۲. اعتماد و تغییر سازمانی ۴۰

 

۸-۳-۲. اعتماد سازمانی و رفتارهای شهروندی سازمانی ۴۰

 

۹-۳-۲. طبقه بندی های اعتماد ۴۱

 

۱-۹-۳-۲. طبقه بندی دایتز و هرتوگ ۴۱

 

۲-۹-۳-۲. مدل اعتماد ازدیدگاه مارتینز ۴۳

 

۳-۹-۳-۲. طبقه بندی بیرد و آمند ۴۵

 

۴-۹-۳-۲. طبقه بندی مورفی ۴۵

 

۵-۹-۳-۲. طبقه بندی وارا ۴۷

 

۶-۹-۳-۲. طبقه بندی الونن و دیگران ۴۸

 

۱۰-۳-۲. اعتماد سازمانی ۵۱

 

۱۱-۳-۲. ضرورت اعتماد در سازمان ۵۲

 

فهرست مطالب

 

عنوان                                                                                                         صفحه

 

۱۲-۳-۲. اعتماد سازمانی چیست؟ ۵۳

 

۱۳-۳-۲. انواع اعتماد در ارتباطات سازمانی ۵۴

 

۱-۱۳-۳-۲. اعتماد مبتنی بر بازدارندگی ۵۴

 

۲-۱۳-۳-۲.  اعتماد مبتنی بر آگاهی ۵۵

 

۳-۱۳-۳-۲. اعتماد مبتنی بر شناسایی ۵۵

 

۱۴-۳-۲. دیدگاه های مختلف در خصوص اعتماد سازمانی ۵۶

 

۱-۱۴-۳-۲. اعتماد از دیدگاه فلسفه ۵۶

 

۲-۱۴-۳۲. اعتماد سازمانی از دیدگاه تکاملی ۵۷

 

۳-۱۴-۳-۲. اعتماد سازمانی از دیدگاه روانشناسی اجتماعی ۵۷

 

۱۵-۳-۲. ویژگی های اعتماد سازمانی ۵۸

 

۱۶-۳-۲. اعتماد و نظریه پردازان سازمانی ۵۹

 

۱۷-۳-۲. اثر اعتماد سازمانی و فردی بر همدیگر ۵۹

 

۱۸-۳-۲. روحیه کاری افراد و چهار نوع بافت سازمانی. ۶۰

 

۱۹-۳-۲. گام‌های اعتمادسازی در سازمان ۶۳

 

۱-۱۹-۳-۲. گام اول: فرهنگ‌سازی ۶۳

 

۲-۱۹-۳-۲. گام دوم: رهبری ۶۴

 

۳-۱۹-۳-۲.گام سوم: ایجاد ارتباطات ۶۴

 

۲۰-۳-۲. رویکردی فرایندی به توسعه اعتماد سازمانی ۶۴

 

۲۱-۳-۲. پیامدهای کمبود اعتماد ۶۸

 

۲۲-۳-۲. مزایای به کارگیری اعتماد برای سازمان ۶۹

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت  jemo.ir  مراجعه نمایید.

۲۳-۳-۲. رابطه حمایت سازمانی ادراک شده با اعتماد سازمانی ۷۰

 

۴-۲. قسمت دوم: پیشینه پژوهش ۷۰

 

۱-۴-۲.  تحقیقات انجام شده در داخل کشور ۷۰

 

۲-۴-۲.  تحقیقات انجام شده در خارج کشور ۷۳

 

۵-۲. قسمت سوم: نتیجه گیری ۷۶

 

فصل سوم: روش شناسی پژوهش

 

۱-۳ . مقدمه ۸۱

 

فهرست مطالب

 

عنوان                                                                                                         صفحه

 

۲-۳. روش اجرا و نوع پژوهش ۸۱

 

۳-۳. جامعه آماری: ۸۲

 

۴-۳. حجم نمونه و روش نمونه گیری ۸۲

 

۵-۳. روش های جمع آوری اطلاعات ۸۳

 

۶-۳. روایی و پایایی ابزار اندازه گیری ۸۴

 

۱-۶-۳. روایی پرسشنامه ها ۸۴

 

۲-۶-۳. پایایی پرسشنامه ها ۸۵

 

۷-۳. روش های تجزیه و تحلیل داده های پژوهش ۸۶

 

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل پژوهش

 

۱- ۴. مقدمه ۹۱

 

۲- ۴.  یافته های آمار توصیفی تحقیق ۹۱

 

۳-۴. تجزیه و تحلیل سؤالات پژوهشی ۹۹

 

فصل پنجم: استنباط و نتیجه گیری

 

۱- ۵. مقدمه ۱۱۱

 

۲-۵ . خلاصه پژوهش ۱۱۱

 

۳-۵. بحث و نتیجه گیری ۱۱۱

 

۴-۵. نتیجه گیری کلی ۱۱۸

 

۵- ۵. پیشنهادها ۱۱۸

 

۱-۵-۵. پیشنهادهای کاربردی ۱۱۹

 

۲- ۵- ۵. پیشنهادهای پژوهشی ۱۲۱

 

۶- ۵- محدودیت های پژوهش ۱۲۲

 

۱- ۶- ۵- محدودیت های در اختیار یا کنترل محقق: ۱۲۲

 

۲-۶- ۵- محدودیت هایی که کنترل آنها از عهده ی پژوهشگر خارج است ۱۲۲

 

منابع فارسی ۱۲۵

 

منابع لاتین ۱۲۹

 

۱-۱.   مقدمه

 

امروزه در هر جامعه­ای سازمانها کارکرد­های مهمی را انجام می­ دهند و نقشی حیاتی در زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و اداره­ی امور جامعه بازی می­ کنند. از این رو جامعه­ امروزی برای کارایی سازمانها ارزش و اهمیت فراوانی قائل است زیرا بدون سازمانهای کارآمد و پویا جامعه­ امروزی نمی ­تواند به هدفهای خود دست یابد و نیازهای گوناگون خود را برآورده سازد (عریضی و گل­پرور، ۱۳۸۹: ۱۴۹). در این میان سازمانهای آموزشی به علت گستردگی، منحصر به فرد بودن و تاثیر در رشد و توسعه از اهمیت فوق­العاده­ای برخوردارند (رابینز[۱]، ۱۳۸۷). سازمانهای آموزشی در محیطی پویا، پیچیده، پر ابهام و سنت گریز قرار دارند و دائما از محیط اطراف خود اثر می­پذیرند و تغییر را به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر پذیرفته­اند. با درک این مهم که تغییر جزء جدا نشدنی و ذاتی دانشگاه­های هزاره­ی سوم شده ­است، قدرت سازگاری و انطباق با تحولات اخیر در عرصه­های مختلف اقتصادی، اجتماعی و آموزشی افزایش می­یابد. از این رو داشتن نیروی انسانی توانا و کارآمد که بنیاد ثروت ملی و دارایی­های حیاتی سازمان به حساب می­آیند، منافع بسیار زیادی برای دانشگاه­ها به دنبال خواهد داشت (ابراهیمی و مشبکی، ۱۳۹۱: ۹). گرچه تحقق اهداف سازمان در گرو همکاری و تعامل همه­ی اجزای سازمان است، ولی نقش و جایگاه منابع انسانی ویژه و منحصر به فرد است (زکی، ۱۳۸۵: ۱۰۵). همچنین متغیرهای گوناگونی در هر سطح سازمانی می­توانند پیامدها و نتایج کاری کارکنان هر سازمانی را از خود متاثر سازند که از این میان می­توان به حمایت سازمانی ادراک شده[۲] اشاره کرد (چو، جانسون و گوچیات[۳]،۲۰۰۹). حمایت سازمانی ادراک شده در برانگیخته کردن کارکنان تاثیر دارد و انتظارات کارکنان را افزایش می­دهد و به همین منظور، سازمان باید با توجه به اهداف سازمانی، پاداش بیش­تری برای انجام کار پرداخت کند. در نتیجه، این امر باعث می­شود تا کارکنان با توجه به اهداف سازمانی و به واسطه حضور و فعالیت بیشتر، عملکرد خود را افزایش دهند(اردوگان و اندرس[۴]، ۲۰۰۷) و ترک شغلشان کاهش می‌یابد(لی یو، هنگ-یو و فولی[۵]،۲۰۰۶). از سوی دیگر اعتماد سازمانی موجب تسهیل ارتباطات باز در سازمان، تسهیم

 

 

 

اطلاعات، رضایت شغلی، تعهد سازمانی و افزایش عملکرد می­شود. ییلماز و اتالی[۶] (۲۰۰۹)، نیز بیان کرده­اند که اعتماد سازمانی تأثیر مثبتی بر تعهد سازمانی و رفتارهای شهروندی سازمانی، و همچنین بهبود ارتباطات اجتماعی دارد. علاوه بر این، بر طبق گفته الونن[۷](۲۰۰۵)، اعتماد سازمانی بر همکاری، ارتباطات سازمانی و به اشتراک­گذاری دانش و انعطاف­پذیری و تعهد سازمانی، تأثیرگذار است. لذا با توجه به اهداف تحقیق در این فصل به بیان طرح تحقیق که شامل بیان مساله، ضرورت و اهمیت تحقیق، اهداف پژهش و تعریف واژه ­ها و اصطلاحات پژوهش می­باشد، پرداخته می­شود.

 

 

 

۲-. بیان مسئله پژوهش:

 

با توجه به اینکه منابع انسانی ثروت یک ملت و سازمان هستند و ستون فقرات هر سازمانی به وسیله منابع انسانی آن شکل داده می­شود، در اهمیت آن‌ها شکی وجود ندارد. اندیشمندان مدیریت معتقدند که تفاوت کشور­های فقیر و غنی نه در منابع مادی و مالی آن‌ها بلکه در توانمندی­های منابع انسانی آن‌ها می­باشد. بر این اساس اگر سازمانی نیروی انسانی اثربخش و مسئولیت­ پذیری داشته باشد خروجی‌های آن سازمان به صورت خودکار برتر خواهند بود (ییلماز و اتالی، ۲۰۰۹). لذا حمایت سازمانی یکی از متغیرهایی است که بر پیامدها و نتایج کاری کارکنان هر سازمان موثر می‌باشد. برای نخستین بار آیزنبرگر، هانگتینگتون، هاتچیسون و ساوا[۸] (۱۹۸۶) مفهوم حمایت سازمانی ادراک شده را مطرح نمودند. حمایت سازمانی ادراک شده بازتاب باور عمومی کارکنان است در مورد این که سازمان محل کارشان برای آن‌ها ارزش قائل بوده و برای خوشبختی آنان اهمیت قائل است (آیزنبرگر و همکاران[۹]، ۱۹۸۶). حمایت سازمانی ادراک شده حالتی در فرد است که بر اساس آن شاغل احساس می‌کند که سازمان وی را فردی مهم، برجسته و مفید می‌داند و به خدماتش نیاز فوری دارد. بر اساس نظریه حمایت سازمانی (رودآس و آیزنبرگر[۱۰]، ۲۰۰۲) کارکنان به سازمان شخصیت داده و با آن رابطه تبادلی ایجاد می‌کنند که قدرت و تأثیر آن بر واکنش‌های رفتاری و نظری آن متفاوت است. حمایت سازمانی ادراک شده از سوی کارکنان برای پاداش و قدردانی ارائه می‌شود (اسلاس، کلیمچاک و هلمز[۱۱]، ۲۰۰۸). همچنین حمایت سازمانی ادراک شده از طریق کاهش فشارزا به عنوان یک منبع قوی بر عملکرد اثر گذاشته (رودآس و آیزنبرگر، ۲۰۰۲) و تعهد عاطفی نسبت به سازمان را افزایش می‌دهد (مایر و همکاران[۱۲]، ۲۰۰۲). پژوهش‌ها نشان داده‌اند که سطوح بالای حمایت سازمانی ادراک شده، با مجموعه‌ای از پیامدهای کاری مثبت شامل افزایش تعهد عاطفی (پاناسیو و وندنبرگ[۱۳]، ۲۰۰۹)، و کاهش غیبت، ترک شغل ارادی(رودآس، آیزنبرگر و آرملی[۱۴]، ۲۰۰۱) و فشار روانی (جولک و استامپر[۱۵]،۲۰۰۲) همراه است.

 

از سوی دیگر امروزه مدیریت برای ارتقای کیفیت نیازمند ابزارهای مختلفی است. یکی از این ابزارها استقرار اعتماد در درون سازمان‌هاست. اعتماد نظیر هواست، همه انسان‌ها وقتی به آن توجه دارند که وجود ندارد (هوی و تارتر[۱۶]، ۲۰۰۴). اعتماد در یک سیستم، نگرشی جمعی است که باعث ترویج ابتکار، خلاقیت و مخاطره­پذیری می‌شود. در سازمان‌های دارای اعتماد سیستمی پایین، تسهیم اطلاعات با دقت کمتری صورت می‌پذیرد و اعتماد پایین اعضای یک گروه کاری اغلب به شکست نهایی آن می­انجامد(نادی و مشفقی، ۱۳۸۸).

 

مدیران برای ساختن و تقویت اعتماد بین دو یا چند بخش، باید بدانند که چگونه افراد اعتماد افراد دیگر، گروه یا سازمان را تجربه و درک می‌کنند و چگونه اعتماد بین افراد یا گروه‌ها در خلال زمان رشد می‌کند. به عبارت دیگر، درک این مطلب ضروری است که چگونه اعتماد از نظر روانی در افراد دیگر تجربه می­‌شود. پیش از اینکه تأثیرش بر رفتار، انتظارات و نتایج

  • milad milad

۲-۴- ابعاد سلامت سازمانی در سطوح مختلف۲۱

 

۲-۵-مبانی نظری مرتبط با خلاقیت ۲۵

 

۲-۶- مفهوم خلاقیت۲۵

 

۲-۷- مراحل فرایند خلاقیت.۲۶

 

۲-۸- ویژگی های افرد خلاق.۲۷

 

۲-۹- عوامل مؤثر بر خلاقیت ۲۸

 

۲-۱۰- خلاقیت و نوآوری.۲۹

 

۲-۱۱- عوامل بازدارنده خلاقیت اجتماعی از نظر رمضانی۳۰

 

۲-۱۲- پیشینه تحقیق

 

۲-۱۲-۱- تحقیقات انجام شده در ایران پیرامون سلامت سازمانی۳۱

 

۲-۱۲-۲- تحقیقات انجام شده در خارج از ایران پیرامون سلامت سازمانی.۳۳

 

۲-۱۲-۳- تحقیقات انجام شده در ایران پیرامون خلاقیت.۳۵

 

۲-۱۲-۴- تحقیقات انجام شده در خارج از کشور پیرامون خلاقیت.۳۶

 

۲-۱۳- چارچوب نظری تحقیق ۴۲

 

فصل سوم: روش پژوهش

 

۳-۱- روش تحقیق۴۶

 

۳-۲- جامعه آماری.۴۶

 

۳-۳- حجم نمونه۴۶

 

۳-۴- روش نمونه گیری۴۷

 

۳-۵- ابزار جمع آوری داده ها.۴۸

 

۳-۶- روایی و پایایی ابزار های پژوهش

 

۳-۶-۱-روایی.۴۸

 

۳-۶-۲- پایایی۴۹

 

۳-۷- شیوه های جمع آوری اطلاعات.۵۰

 

۳-۸- روش های آماری تجزیه و تحلیل داده ها.۵۱

 

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته ها

 

۴-۱- مقدمه۵۲

 

۴-۲- ویژگی های جمعیت شناختی نمونه آماری۵۳

 

۴-۲-۱-توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سن۵۳

 

۴-۲-۲- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سابقه خدمت ۵۴

 

۴-۲-۳- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان تحصیلات .۵۶

 

۴-۲-۴- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب وضعیت تأهل .۵۷

 

۴-۳- بررسی متغیر های اصلی پژوهش.۵۹

 

۴-۴- بررسی فرضیه های پژوهش

 

۴-۴-۱-بررسی فرضیه اصلی پژوهش .۶۰

 

۴-۴-۲- بررسی فرضیه های فرعی پژوهش.۶۱

 

۴-۴-۲-۱-بررسی فرضیه فرعی اول پژوهش.۶۱

 

۴-۴-۲-۲-بررسی فرضیه فرعی دوم پژوهش.۶۳

 

۴-۴-۲-۳-بررسی فرضیه فرعی سوم پژوهش .۶۴

 

۴-۴-۲-۴- بررسی فرضیه فرعی چهارم پژوهش .۶۶

 

۴-۴-۲-۵- بررسی فرضیه فرعی پنجم پژوهش۶۷

 

۴-۴-۲-۶- بررسی فرضیه فرعی ششم پژوهش۶۹

 

۴-۴-۲-۷- بررسی فرضیه فرعی هفتم پژوهش۷۰

 

۴-۵- ایجاد مدل رگرسیون.۷۲

 

۴-۵-۱- ایجاد مدل رگرسیون برای متغیر خلاقیت و متغیر سلامت سازمانی۷۲

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت  fotka.ir  مراجعه نمایید.

۴-۵-۱-۱-بررسی نرمال بودن۷۲

 

۴-۵-۱-۲-بررسی ثابت بودن واریانس ۷۳

 

۴-۵-۱-۳-ضرایب رگرسیون برای متغیرهای مورد بررسی۷۴

 

۴-۵-۲- ایجاد مدل رگرسیون برای متغیر خلاقیت و سلامت سازمانی در بعد ساختدهی۷۶

 

۴-۵-۲-۱- بررسی نرمال بودن۷۶

 

۴-۵-۲-۲- بررسی ثابت بودن واریانس ۷۶

 

۴-۵-۲-۳-ضرایب رگرسیون برای متغیرهای مورد بررسی.۷۷

 

۴-۵-۳- ایجاد مدل رگرسیون برای متغیرخلاقیت و نوآوری و متغیر سلامت سازمانی در

 

بعد ملاحظه گری.۷۹

 

۴-۵-۳-۱-بررسی نرمال بودن۷۹

 

۴-۵-۳-۲- بررسی ثابت بودن واریانس۷۹

 

۴-۵-۳-۳- ضرایب رگرسیون برای متغیر های مورد بررسی۸۰

 

۴-۵-۴- ایجاد مدل رگرسیون برای متغیر خلاقیت و نوآوری و متغیر سلامت سازمانی در بعد پشتیبانی.۸۱

 

۴-۵-۴-۱- بررسی نرمال بودن۸۱.

 

۴-۵-۴-۲-بررسی ثابت بودن واریانس.۸۲.

 

۴-۵-۴-۳- ضرایب رگرسیون برای متغیر های مورد بررسی.۸۳

 

۴-۵-۵- ایجاد مدل رگرسیون برای متغیر خلاقیت و نوآوری ومتغیر سلامت سازمانی در

 

بعد تأکید علمی.۸۴

 

۴-۵-۵-۱- بررسی نرمال بودن۸۴.

 

۴-۵-۵-۲- بررسی ثابت بودن واریانس.۸۵

 

۴-۵-۵-۳- ضرایب رگرسیون برای متغیر های مورد بررسی.۸۶

 

۴-۵-۶- ایجاد مدل رگرسیون برای متغیر خلاقیت و نوآوری و متغیر سلامت سازمانی در

 

بعد روحیه۸۷

 

۴-۵-۶-۱-بررسی نرمال بودن۸۷.

 

۴-۵-۶-۲- بررسی ثابت بودن واریانس۸۸

 

۴-۵-۶-۳- ضرایب رگرسون برای متغیر های مورد بررسی۸۹.

 

۴-۵-۷- مدل رگرسیون برای متغیر خلاقیت و متغیر سلامت سازمانی در بعد یگانگی نهادی ۹۰

 

۴-۵-۷-۱- بررسی نرمال بودن۹۰

 

۴-۵-۷-۲- بررسی ثابت بودن واریانس ۹۰

 

۴-۵-۷-۳- ضرایب رگرسیون برای متغیر های مورد بررسی.۹۱

 

۴-۵-۸- ایجاد مدل رگرسیون برای متغیر خلاقیت و متغیر سلامت سازمانی در بعد نفوذ مدیر .۹۲

 

۴-۵-۸-۱-بررسی نرمال بودن۹۲

 

۴-۵-۸-۲- بررسی ثابت بودن واریانس ۹۳

 

۴-۵-۸-۳- ضرایب رگرسیون برای متغیر های مورد بررسی.۹۴

 

فصل پنجم:بحث و نتیچه گیری

 

مقدمه.۹۶

 

۵-۱- یافته های تحقیق۹۶

 

۵-۱-۱- یافته های جمعیت شناختی.۹۶

 

۵-۲- وضعیت متغیرهای پژوهش.۹۷

 

۵-۳- بررسی فرضیات پژوهش۹۷

 

۵-۳-۱- فرضیه اصلی تحقیق.۹۷

 

۵-۳-۲- فرضیه فرعی اول.۹۸

 

۵-۳-۳- فرضیه فرعی دوم.۹۸

 

۵-۳-۴- فرضیه فرعی سوم۹۸

 

۵-۳-۵- فرضیه فرعی چهارم.۹۹

 

۵-۳-۶- فرضیه فرعی پنجم.۹۹

 

۵-۳-۷ –فرضیه فرعی ششم.۹۹

 

۵-۳-۸ – فرضیه فرعی هفتم ۱۰۰

 

۵-۴- بررسی پیش فرضهای رگرسیونی متغیرها.۱۰۰

 

۵-۵- بحث و بررسی سؤالات تحقیق۱۰۰

 

۵-۶- پیشنهادات۱۰۲

 

۵-۷- محدودیت ها .۱۰۲

 

فهرست منابع و مأخذ۱۰۳

 

چکیده:

 

سلامت سازمانی یکی از بدیهی ترین شاخص های اثر بخشی سازمانی است. در حقیقت ویژگی سلامت سازمانی، بازسازی و نوسازی خود است. از جمله مسائل سازمان های آموزشی این است که افراد وظایف خود را به صورت رو به رشد انجام نمیدهند. در صورتی که هرکس با توانایی های ویژه خود میتواند خلاق باشد. با توجه به اهمیت تفکر خلاق و سلامت سازمانی که هردو در مدارس ضروری هستند، پژوهش در مورد این دو مقوله، به نظر می آید ، ما را در امر آموزش و پرورش بهتر دانش آموزان یاری مینماید.هدف این پژوهش بررسی رابطه سلامت سازمانی و خلاقیت و نوآوری معلمان و مدیران مدارس متوسطه ناحیه ۲ شهر کرمان بود. روش تحقیق از نوع توصیفی _ همبستگی بود . جامعه آماری این پژوهش شامل همه مدیران و۱۵۰ نفر معلمان مدارس متوسطه دخترانه ناحیه ۲ شهر کرمان می باشد که تعداد آن ها براساس آمار سازمان آموزش و پرورش کرمان در سال تحصیلی ۹۱-۹۰ شامل ۲۲ مدیر و ۵۱۳ معلم می باشد.که با بهره گرفتن از فرمول کوکران حجم نمونه معلمان به دست آمد. ابزارهای جمع آوری داده ها، یکی پرسشنامه ۴۴ سؤالی سلامت سازمانی پارسونز بود، که شامل هفت بعد(یگانگی نهادی، نفوذ مدیر ، مراعات ،ساختدهی ،حمایت منابع ،روحیه ، تأکید علمی) میباشد. برای سنجش خلاقیت و نوآوری نیز از پرسشنامه ۵۰ سؤالی رندسیپ استفاده شد . روایی سوالات پرسشنامه های این پژوهش نیز هر کدام به طور جداگانه با بهره گرفتن از نظرات پنج نفر از افراد صاحب نظر سنجیده وبا روش سیگما شمارشی تأیید گردید ،که روایی پرسشنامه سلامت سازمانی ۰.۹۵ و پرسشنامه خلاقیت ۰.۸۴ بدست آمد. اعتبار و پایایی پرسشنامه های مربوط به این پژوهش نیز به وسیله روش آلفای کرونباخ سنجیده و تأیید گردید .که پایایی پرسشنامه سلامت سازمانی ۰.۹۰ وپرسشنامه خلاقیت ۰.۸۴ بدست آمد.برای تحلیل داده ها، از آمارهای توصیفی (نمودار ستونی، جدول فراوانی، درصد فراوانی) و آمارهای استنباطی(ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شد . یافته ها نشان داد که میان سلامت سازمانی و خلاقیت و نوآوری رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین میان سلامت سازمانی در ابعاد هفتگانه اش با خلاقیت و نوآوری رابطه معنی داری وجود دارد.

 

کلمات کلیدی

 

سلامت سازمانی ، خلاقیت و نوآوری ، سازمان آموزشی

 

مقدمه :

 

آموزش وپرورش به عنوان اساس وزیر بنای توسعه فرهنگی ،اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هر جامعه است. امروزه دراغلب کشورها آموزش وپرورش صنعت رشد محسوب می شود و پس از اموردفاعی بیشترین بودجه دولتی را به خوداختصاص می دهد. از آنجایی که بخش قابل توجهی از آموزش وپرورش در مدارس صورت می گیرد مدارس به عنوان یک نظام اجتماعی حساس ومهم از جایگاه خاصی برخوردارند. ( علاقه بند ، ۱۳۷۱) . امروزه نقش مدرسه با هدف های گذشته آن که صرفا جنبه تعلیمات به ویژه در مسیرخواندن ، نوشتن و حساب کردن داشت به کلی عوض شده است. بدین طریق که آموزشگاه امروزی وظیفه دارد ،ضمن انتقال دانستنیهای مربوط به خواندن ، نوشتن و حساب کردن به تریت انسانی سازنده نیز همت گمارد و به جمعیت تحت تعلیم خود بیاموزد که ضمن کشف وجود خود با شناخت اززندگی جمعی ، درشناخت وجودی دیگران نیز موفق شود تا بدین طریق  درست استدلال کند. درست قضاوت نماید، راه ارتباط با دیگران را بیاموزد ، روشن بینند نیک بیندیشند به طور کلی هدف نهایی خود را با هموار ساختن راه اندیشیدن از طریق  تعلیمات در راه تربیت انسانی دنبال کند. چون او اشاعه گر ایدئولوژی نهادی است که باید ضمن رفع تبعیض و درک اولویت ها وتفهیم عدالت با پرورش اذهان روشن به تحکیم انسانیت در جوامع بشری اهتمام ورزد. (عسکریان، ۱۳۶۸ )

 

از جنبه دیگر آموزش وپرورش رسمی ازدو جهت اهمیت دارد. از یک سو پرورش قابلیت ها وتوانایی های افراد جامعه که به رشد وشکوفایی آن ها کمک می کند واز سوی دیگر در خدمت اهداف گوناگون نظام اجتماعی است.(علاقه مند ، ۱۳۷۱ )

 

مطالعه تاریخچه تحول و توسعه جوامع صنعتی نشان می دهد که نیروی انسانی ماهر وتعلیم یافته در تبدیل جوامع سنتی به صنعتی پیشرفته تاثیر فوق العاده ومهمی دارد و مهمترین سد راه توسعه و پیشرفت خصوصا در کشورهای جهان سوم، کمبود نیروی انسانی واجد تعلیم وتربیت صحیح و متخصص است رفع این نقص از طریق آموزش وپرورش  پویا قابل حل است و آموزش وپرورش پویا نیازمند مدارس سالم است، مدارس سالم به عنوان خرده سیستم های نظام آموزشی از اهمیت ویژه ای برخوردارند .( عسگریان ، ۱۳۶۸)

 

اما در آنچه که به دنبال تلاش های علمی قابل ملاحظه ای که در دهه های اخیر صورت گرفته و در پی توضیح سنجش جو اجتماعی مدارس بوده بحث سلامت سازمانی جلب نظر می کند.

 

سلامت سازمانی یکی از گویا ترین وبدیهی ترین شاخص های اثر بخشی سازمانی است در یک سازمان سالم مدیر رفتاری کاملا دوستانه وحمایتگر با کارکنان درسازمان دارند وبه طور موثری کارهارا انجام می دهند. سازمان سالم به ایجادرویه های جدید،حرکت به سوی هدفهای تازه ،تولید فرآورده های نو ،دگرگون سازی خود و ومتفاوت شدن به مرور زمان گرایش دارد یا میتوان گفت به جای ثابت ویکنواخت ماندن ،رشد وتوسعه پیدا کرده و تفسیر می یابد.بازسازی ونوسازی خویش خصیصه سلامت  سازمانی است.(علاقه بند، ۱۳۷۸)

 

سلامت سازمانی به وضعی فراتر از اثر بخشی کوتاه مدت سازمان دلالت داشته به مجموعه ای از خصایص سازمانی نسبتا ناپایدار اشاره می کند، یک سازمان سالم به این معنا، نه فقط در محیط خود پایدار می ماند بلکه در دراز مدت قادر است به اندازه کافی با محیط خود سازگار شده وتوانایی های لازم را برای بقای خود پیوسته ایجاد کند وگسترش دهد .( مایلز، ۱۹۶۹)

 

به گفته هوی وفوریست[۱] سلامت سازمانی توانایی سازمان برای بقا خوداست وسازمانی که سالم است با نیروهای مخرب خارجی به طور موفقیت آمیزی برخورد کرده و نیروی آنها به طور اثر بخشی، درجهت اهداف و مقاصد اصلی سازمان هدایت می کند و دراز مدت علائم یک سازمان سالم را از خود نشان می دهند .( جاهد،  ۱۳۸۵ )

 

نتیجه نوآوری و تغییر موفقیت آمیز تکامل است سازمان های موفق واثربخش خود را در امنیت آنچه می دانند وانجام می دهند پناه نمی دهند بلکه توجه خود را به نیازهای متعالی همچون پیشرفت خلاقیت خود یابی معطوف می داند و در جهت ارضای نیازها از نوآوری و تغییرواهمه ای ندارند. مدیران باید خود از عوامل ایجاد تغییر باشند و این را باور داشته باشند که سرعت درپذیرتن افکار نو وایده های جدید به موفقیت سازمان متبوعشان کمک می کند ،سازمانی موفق و ماندنی وپویا است که خود را با شرایط ونیازهای محیطی تغییر دهد ثبات از خواص اذهان تنگ است وترس از تغییر بواسطه  انس گرفتن با وضع موجود موجب جمود فکری، احساس نا امنی و عدم آگاهی از شیوه های نوین با از دست دادن منابع می باشند .(زاهدی،  ۱۳۷۶ )

 

اگر با تامل به مجموعه دستاوردهای فرهنگی بشر(هنر ، ادبیات، فلسفه) اشیا و وسایلی که لوازم زندگی ما را تشکیل داده اندنظری بیفکنیم ، به آسانی  در می یابیم که حتی ساده

  • milad milad

۳-۲) تاریخچه عدالت سازمانی ۱۸

 

۴-۲)  عدالت سازمانی. ۱۹

 

۵-۲)  عدالت در سازمان و مدیریت ۲۱

 

۶-۲) اهمیت عدالت سازمانی ۲۳

 

۷-۲) نظریه های عدالت ۲۶

 

۱-۷-۲) نظریه‌های محتوایی واکنشی ۲۷

 

۲-۷-۲) نظریه‌های محتوایی مؤثر ۲۷

 

۳-۷-۲) نظریه‌های فرایندی منفعل. ۲۸

 

۴-۷-۲) نظریه‌های فرایندی مؤثر ۲۸

 

۸-۲)  اصول عدالت سازمانی ۲۹

 

۹-۲)  ابعاد عدالت سازمانی. ۲۹

 

۱-۹-۲) عدالت توزیعی. ۳۰

 

۲-۹- ۲) عدالت رویه ای ۳۲

 

فهرست مطالب

 

عنوان                                                                                                               صفحه

 

۳-۹-۲ ) عدالت مراوده ای. ۳۴

 

۴-۹-۲)  عدالت بین فردی . ۳۵

 

۱۰-۲) علل عدم تحقق عدالت در سازمان ها. ۳۶

 

۱-۱۰-۲) تعریف نشدن اهداف و استراتژی ها بر محور عدالت    ۳۶

 

۲-۱۰-۲)  محیط و تأثیر آن بر رفتارهای عادلانه . ۳۷

 

۳-۱۰-۲) فناوری و عدالت سازمانی. ۳۷

 

۱۱-۲) تبیین عدالت موجود بین مدیریت و سازمان. ۳۸

 

۱۲-۲) آثار بی عدالتی و تبعیض در سازمان:. ۳۹

 

۱۳-۲)  آثار و پیامدهای رعایت عدالت در سازمان ۴۰

 

۱-۱۳-۲) عملکرد کاری. ۴۱

 

۲-۱۳-۲) رفتارهای تبعی سازمانی. ۴۱

 

۱۴-۲) مفهوم اعتماد ۴۱

 

۱۵-۲) تعاریف اعتماد. ۴۲

 

۱۶-۲) انواع اعتماد . ۴۳

 

۱-۱۶-۲) اعتماد بنیادی ۴۴

 

۲-۱۶-۲) اعتماد بین شخصی. ۴۴

 

۳-۱۶-۲) اعتماد عام یا تعمیم یافته ۴۵

 

۱۷-۲) اعتماد سازی ۴۷

 

۱-۱۷-۲) گام اول: فرهنگ سازی ۴۷

 

۲-۱۷-۲) گام دوم: رهبری . ۴۸

 

۳-۱۷-۲) گام سوم: ایجاد ارتباطات ۴۸

 

۱۸-۲) شیوه های اعتماد سازی . ۵۰

 

۱۹-۲) طبقه بندی های اعتماد ۵۱

 

۱-۱۹-۲) مدل اعتماد از دیدگاه مارتینز ۵۱

 

۲-۱۹-۲)  طبقه بندی وارا. ۵۳

 

۳-۱۹-۲) طبقه بندی الونن و همکاران. ۵۴

 

۲۰-۲) جنبه های مدیریتی اعتماد. ۵۶

 

فهرست مطالب

 

عنوان                                                                                                              صفحه

 

۲۱-۲) اعتماد سازمانی ۵۶

 

۲۲-۲) مفهوم اعتماد در ادبیات سازمانی ۵۹

 

۲۳-۲)  ابعاد اعتماد سازمانی. ۶۰

 

۲۴-۲) انواع اعتماد در سازمان ۶۱

 

۱-۲۴-۲) اعتماد بر پایه بازدارندگی. ۶۱

 

۲-۲۴-۲) اعتماد مبتنی بر آگاهی. ۶۱

 

۳-۲۴-۲) اعتماد بر پایه ی تشخیص ( همانند سازی). ۶۲

 

۲۵-۲) مدل و چارچوب تئوریکی بحث اعتماد سازمانی. ۶۳

 

۲۶-۲) پیامدهای کمبود اعتماد در سازمان. ۶۴

 

۲۷-۲) دستاورد بالای اعتماد در سازمان ۶۴

 

۲۸-۲) تعاریف کیفیت زندگی کاری. ۶۶

 

۲۹-۲) تاریخچه کیفیت زندگی کاری. ۶۸

 

۳۰-۲) روند تغییر توقعات سازمان ها و کارکنان و کیفیت زندگی کاری    ۶۹

 

۳۱-۲) دلایل توجه به کیفیت زندگی کاری. ۷۰

 

۳۲-۲)  برنامه های کیفیت زندگی کاری و ویژگی های آن ۷۱

 

۳۳-۲) نتایج و محدودیت های برنامه ای کیفیت زندگی کاری ۷۲

 

۱-۳۳-۲) کارمندیابی و گزینش. ۷۳

 

۲-۳۳-۲) تحلیل شغل  ۷۳

 

۳-۳۳-۲) آموزش و بالندگی و برنامه ریزی منابع انسانی     ۷۴

 

۴-۳۳-۲) بهداشت و ایمنی ۷۴

 

۵-۳۳-۲) روابط کار . ۷۴

 

۳۴-۲) برنامه های بهبود کیفیت زندگی کاری. ۷۶

 

۱-۳۴-۲)  درگیر کردن کارکنان . ۷۶

 

۲-۳۴-۲) حلقه های کیفیت ۷۶

 

۳-۳۴-۲) سیستم های اجتماعی فنی ۷۶

 

۴-۳۴-۲) عزم همگانی  . ۷۷

 

۵-۳۴-۲) گروه های مستقل کاری ۷۷

 

فهرست مطالب

 

عنوان                                                                                                             صفحه

 

۳۵-۲) اثربخشی برنامه های کیفیت زندگی کاری ۷۸

 

۳۶-۲)  عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی کاری ۷۹

 

۱-۳۶-۲) مشارکت اساس کیفیت زندگی کاری ۷۹

 

۳۷-۲)  ارتباط بین نظام مشارکت و بهبود کیفیت زندگی کاری   ۷۹

 

۱-۳۷-۲) حلقه های کیفیت ۸۱

 

۲-۳۷-۲) گروه های حلقه کیفیت . ۸۱

 

۳-۳۷-۲) تیم های کاری خود گردان ۸۱

 

۴-۳۷-۲) طراحی شغل. ۸۲

 

۵-۳۷-۲) تخصصی کردن شغل ۸۳

 

۳۸-۲) تأثیر طراحی شغل بر کیفیت زندگی کاری ۸۴

 

۱-۳۸-۲) ساعات کار شناور. ۸۴

 

۳۹-۲) مدیریت و کیفیت زندگی کاری. ۸۵

 

۴۰-۲) نقش مدیریت منابع انسانی در کیفیت زندگی کاری ۸۶

 

۴۱-۲) معیارهای آر – ای والتون. ۸۷

 

۱-۴۱-۲) پرداخت منصفانه و کافی. ۸۷

 

۲-۴۱-۲) قانون گرایی در سازمان کار. ۸۷

 

۳-۴۱-۲) فرصت رشد مداوم ۸۷

 

۴-۴۱-۲) وابستگی اجتماعی. ۸۷

 

۵-۴۱-۲)  تأمین امنیت ۸۸

 

۶-۴۱-۲) توسعه قابلیت فردی. ۸۸

 

۷-۴۱-۲) ایمنی و بهداشت کاری. ۸۸

 

۸-۴۱-۲)  یکپارچگی اجتماعی. ۸۸

 

۴۲-۲) رابطه عدالت سازمانی ادراک شده و اعتماد سازمانی با کیفیت زندگی کاری ۸۸

 

۴۳-۲) مروری بر پیشینه پژوهشی موضوع:. ۸۹

 

۱-۴۳-۲) تحقیقات انجام شده در داخل کشور ۸۹

 

۲-۴۳-۲) تحقیقات انجام شده در خارج از کشور. ۹۵

 

 ۴۴-۲) جمع بندی مبانی نظری ۹۹

 

فهرست مطالب

 

عنوان                                                                                                               صفحه

 

 

 

فصل سوم: روش پژوهش

 

۱-۳) مقدمه ۱۰۵

 

۲-۳) روش تحقیق ۱۰۵

 

۳-۳) جامعه آماری ۱۰۶

 

۴-۳) حجم نمونه و روش نمونه گیری. ۱۰۷

 

۵-۳) ابزار گرد آوری داده ها. ۱۰۹

 

۶-۳)روایی و پایایی ابزار گرد آوری داده ها. ۱۱۱

  • milad milad