سایت مرجع دانلود پایان نامه - تحقیق - پروژه

۳۵ مطلب در اسفند ۱۳۹۹ ثبت شده است

بازرسی کره جنوبی: دستگاه بازرسی کره صرفا” برامور حسابداری و حسابرسی کلیه وزارتخانه ها، ارگان ها، سازمانها و شرکتهای سرمایه گذاری دولتی و دولتهای محلی نظارت دارد.
بازرسی آفریقای جنوبی: بازرسی کل این اقتدار قانونی را دارد که هر موضوع مربوط به امور دولتی و یا اداره دولتی در هر سطحی از دولت را که شائبه و انجام اقدامات نابجا و یا نامناسبی که به غرض ورزی یا ناشایستگی شده باشد را مورد امور تحقیق وتفحص خود قرار دهد.
مالزی: نقطه هسته ای و مرکزی این سازمان را مبارزه با فساد اداری تشکیل میدهد و در این راستا، هیچ یک از سازمانهای کشور از سیطره نظارتی ACAخارج نخواهد بود. به همین ترتیب وراء نگاه از زاویه فساد اداری، ACA بر هیچ یک از سازمان های کشور حجت و دلیلی برای سیطره و تسلط نظارتی ندارد.
چین: وزارت نظارت با کمیسیون سیستم نظارت حزب کمونیست چین.
Central Commission for Disline Inspestion of CPC کاملا” هماهنگ بوده و میتوان اذعان داشت که وزارت نظارت و کمیسیون مرکزی سیستم نظارت حزب یک مجموعه را تشکیل می دهند.
هند: دستگاه بازرسی بر همه اجزای بخش دولتی نظارت دارد.
تونس: سازمان بازرسی کلیه دستگاه های دواتی و عمومی که از بودجه عمومی استفاده می کنند را مورد بازرسی قرار میدهد.
آیا دستگاه بازرسی می تواند بخش خصوصی را هم مورد بازرسی قرار دهد؟
بازرسی کره جنوبی: خیر دستگاه بازرسی نمی تواند بخش خصوصی را هم مورد بازرسی قرار دهد.
بازرسی آفریقای جنوبی: خیر.
مالزی: بلی، امروزه مبازره با فساد اداری، نه تنها مختص به دستگاه های دولتی نمی باشد که از حیث گستره همه فعالیت های واقع شده در یک کشور را شامل می شود. خواه این فعالیت ها در بخش خصوصی یا سازمانهای غیر دولتی و یا شرکت های خصوصی صورت پذیرد.
چین: وزارت نظارت تنها ارگانهای دولتی را پوشش می دهد و هیچ گونه نظارتی بر ارگانهای خصوصی صورت ندارد.
هند: خیر بخش خصوصی مشمول نظارت سازمان بازرسی هند نیست.
تونس: بخش خصوصی ار حیطه نظارت سازمان بازرسی خارج است.
مبنای بودجه دستگاه بازرسی:
بازرسی کره جنوبی: بودجه دستگاه بازرسی از سوی وزارتخانه بودجه و برنامه ریزی تامین می شود و بالغ بر پنجاه وشش دهم درصد از کل بودجه کشور را شامل می شود.
بازرسی آفریقای جنوبی:
مالزی: از آنجایی که سازمان بازرسی مالزی بنا به مالزیایی آن، یک دستگاه کیفی شبه پلیس اما نسبتا” کوچک و جمع و جور است و فقط در مرکز در حد یک اداره کل و در چهارده ایالت، مراکزی در حد یک اداره دارد بودجه آن به عنوان یکی از چند شاخه فرعی واقع در زیر مجموعه دفتر نخست وزیری در نطر گرفته می شود.
چین: بودجه وزارت توسط کنگره ملی خلق تعیین میگردد .
هند: بودجه هند شامل ۲ بخش است. بودجه نهادهایی نظیر ریاست جمهوری، سازمان بازرسی و دیوان محاسبات از خزانه (Consolidated Fund) برداشت می شود و مشمول تصویب پارامان نمی شود. بر خلاف بودجه دولت ووزراتخانه ها که با جزییات در لایحه بودجه تنظیم و در مجلس تصویب می شود. (بودجه کل کشور در سال جاری (۲۰۰۶- ۲۰۰۵ ) حدود۵۱۴۰ میلیارد روپیه (معادل یکصد میلیارد دلار ) است و بودجه سازمان بازرسی ۶۹۰ میلیون روپیه (معادل ۱۲میلیون دلار) است.
ویژگی های نیروی انسانی:
بازرسی کره جنوبی: نیروی انسانی دستگاه بازرسی از متخصصان امور حسابداری و حسابرسی بوده و از طریق شرکت در امتحانات ورودی ویژه، گزینش و استخدام می گردند. متوسط حقوق دریافتی آنان نیز بین ۳تا ۵ میلیون وون می باشد.
بازرسی آفریقای جنوبی:
مالزی: نیروی انسانی دستگاه بازرسی مالزی از میان قضات انتخاب نشده و همه متخصصان هستند که از نظر زمینه شغلی برای آنها ویژگی خاصی مورد قرار نگرفته است. مأموران سازمان بازرسی کل کشور باید دارای پیشینه های شغلی پلیسی و یا تعلیمات و آموزش های آنچنانی باشند تا بتوانند با برخورداری از نظم آهنگین و پایبندی به قانون، مبارزه مؤثر با فساد اداری را در همه سطوح آن پیگیری نموده و به سر منزل مقصود برسانند.
چین: پرسنل وزارت چین حدود۵۰۰ نفر می باشد و در مجموعه به همراه کمیسیون مرکزی نظارت حزب بیش از ۱۰۰۰ نفر نیرو دارد.
نیروی انسانی وزارت نظارت از بدنه حزب، نیروی پلیس، سیستم قضایی و ارتش چین تامین می شود. همچنین وزارت نظارت از بازنشستگان ارتش و پلسی چین نیز برای همکاری در امور مختلف دعوت می کند.
هند: نیروی انسانی سازمان بازرسی قاضی نیستند بلکه از میان کسانی که در یک پست دولتی مشغول کار بوده و به امور مدیریت، تصمیم گیری و نظارت آشنایی و تجربه دارند انتخاب می شوند. دریافتی رئیس سازمان ۳۰ هزار روپیه (معادل ۷۰۰دلار) و دریافتی پایین ترین پست این سازمان ۱۰هزار روپیه می باشد.
میزان عمل به نظر و پیشنهاد نظارت و بازرسی
بازرسی کره جنوبی: خیر، سرپیچی از نظرات دستگاه بازرسی، جریمه و بازداشت در پی خواهد داشت.
بازرسی آفریقای جنوبی: بر اساس اظهارات یکی از سر بازرسان ها، طی ده سال که از تشکیل اداره بازرسی کل کشور می گذرد تمام توصیه های این نهاد در ارتباط با شکایات شهروندان مورد اجرا در آمده است.
مالزی: این دستگاه هیچ گونه حجتی نسبت به دستگاه های دیگر کشور ندارد. دستگاه ها به موجب قانون موظفند نسبت به انجام تحقیقات و نظارت و بازر

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

سی برای روشن شدن موارد مشکوک و یا مورد اتهام از سوی بازرسی نهایت همکاری را بعمل آورند.
چین: دستگاه های دولتی به هیچ وجه نباید خارج از نظر و پیشنهاد وزارت نظارت عمل نمایند. دستورات دستگاه نظارت چین با تهیه و ارائه گزارش به نخست وزیر پیگیری میگردد.
هند: اگر دولت و یا هر ارگان دیگری غیر از نظر اعلام شده سازمان نظارت و بازرسی نظری داشته باشد می باید به طور مستدل آن را به سازمان ارائه دهد تا مجددا” توسط آن سازمان بررسی شود و چنانچه تفاهم حاصل نشد نظر سازمان می باید اجراء شود، در غیر اینصورت موضوع توسط پارلمان بررسی خواهد شد.
نظارت دستگاه قضایی بر همه شوون دستگاه ها و موانع منع نظارت و بازرسی
بازرسی کره جنوبی: دستگاه نظارت بر همه شئون دستگاه نظارت نداشته و تنها بر امور حسابرسی آنان اشراف دارد.
بازرسان و نظارت کنندگان آفریقای جنوبی: سازمان نظارت و بازرسی در این کشور در موارد زیر نمی توانند دخالت کنند.
۱- احکام صادره از سوی قضات.
۲- اقدامات خصوصی به وسیله افراد.
۳- شرکت های خصوصی.
۴- پزشکان و حقوقدانان و وکلایی که برای دوائر دولتی کار می کنند.
مالزی: بازرسی میتواند بر همه شوون دستگاه ها نظارت داشته باشد، مادامی که این شوون در ارتباط با اتهام فساد اداری و مالی قرار گیرند. قانون، کارمندان اداره بازرسی را قادر ساخته تا در مقابل گزارشات دریافتی، از هرکس و با هر رتبه ای که باشد، بتواند پرس وجو نموده و اظهارت وی را مستند نمایند. آنان می توانند با دریافت اجازه از مدعی العموم نسبت به تفتیش امکنه و مصادره اموال منقول و غیر منقول اقدام نمایند. تنها موردی که در بازرسی و نظارت ها نیاز به اجازه کتبی از مدعی العموم می باشد در اختیار گرفتن اسناد دولتی و مکاتبات موجود در سیستم بانکی کشور است که نمونه برداری و دسترسی به آنها به اجازه مدعی العموم نیاز دارد.
هند: سازمان نظارت و بازرسی بر همه شئون ارگانهای دولتی نظارت دارد. نکته ای که ذکر آن لازم است. اینکه سازمان موارد و شکایت های ارجاعی را بررسی می کند و ابتدا به ساکن وارد تحقیق و تفحص در امور نمی شود. این سازمان موظف است گزارش سالانه خود را تقدیم رئیس جمهور نماید که رئیس جمهور نیز آن را در اختیار پارلمان قرار میدهد.
همکاری و تعامل دستگاه قضایی با نظارت و بازرسی
بازرسی کره جنوبی: ارتباط خاصی بین دستگاه قضایی با ناظرین و بازرسی وجود ندارد. دو سازمان جدا و مستقل می باشند چنانچه دستگاه قضایی بخواهد در قوانین جاری در زمینه های حسابداری و حسابرسی اصلاحاتی را بعمل آورد و یا قوانین جدیدی را وضع نماید، بایستی از قبل موافقت دستگاه نظارت را کسب کرده باشد.
نظارت و بازرسی آفریقای جنوبی : از انجایی که این سازمان نمی تواند به عنوان وکیل یا نماینده قانونی از جانب شکات در دادگاه عمل کند، به افراد مشاوره میدهد که با وکلاء و حقوقدان ها موضوع را مطرح نمایند.
مالزی: همکاری دستگاه قضایی و نظارت و بازرسی در حد عالی است. در واقع مأموران این سازمان با وجودی که به موجب قانون در گزارش نویسی، بازرسی و جستجو و تحقیق دایره اقتدار وسیعی دارند و البته هرکس باید براساس اصل تابعیت از مافوق، در درون سازمان عمل نماید، اما در خصوص کشانیدن فرد خاطی به دادگاه، باید بر اساس پیروی از رویه قضایی اقدام نمایند. در واقع دستور تحقیق (Investigation) توسط مدعی العموم صادر شده و پس از تکمیل مدارک مورد نیاز دادگاه، جهت محاکمه مورد به دادگاه سپرده می شود. بنابراین این دستگاه بیشتر درحکم سرنخ یاب و نقش کارآگاه در مورد اتهامی وارد شده و درآن نقش، هیچ یک از قوانین جاری کشور نمی تواند بازدارنده آنان از ایفاء نقش سپرده شده به ایشان باشد. اما مثل هر مورد دیگر در کشور، رویه قضایی نهایتا” بر موارد اتهامی ارجحیت دارد.
چین: در چین دستگاه نظارت ارتباط تنگاتنگی با دستگاه قضایی دارد و بخشی از نیروی دستگاه نظارت از بخش قضایی است.
هند: دستگاه نظارت و بازرسی کلیه اختیارات یک دادگاه مدنی را دارا می باشد و هرگونه اسناد و مدارک را می تواند از دستگاه های دولتی و از جمله نهاد قضایی در خواست نماید و آن ها موظفند هرگونه همکاری لازم را با آن در امر تحقق داشته باشند.
نحوه صدور حکم بازداشت توسط بازرسان قضایی:
بازرسی کره جنوبی: دستگاه بازرسی نمی تواند حکم بازداشت کارمند یا مدیر را صادر نماید. بنابر قوانین جاری، صدور حکم بازداشت تنها از سوی دادستانی عمومی انجام می گیرد.
نظارت و بازرسی آفریقای جنوبی: حکم بازداشت صادر نمی کند.
هند: بازرس میتواند حکم بازداشت کارمندان یا مدیران را صادر نماید. قانون مربوطه اختیارات سازمان به عنوان یک دادگاه مدنی در چارچوب قانون مجازات مدنی سال۱۹۰۸ رابه شرح ذیل ذکر می کند:
– فراخواندن یا اجبار به حضور هر فرد از هر بخش هند و وادار کردن او به ادای سوگند.
– درخواست ارائه یا ایجاد هرگونه سندی.

حسابداری

  • milad milad

بررسی شرایط دفاع مشروع در رویه ی قضایی- قسمت ۹

milad milad | دوشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۹، ۰۸:۰۷ ب.ظ

در رویه قضایی
در این بخش برای بدست آوردن رویه قضایی در مورد نگرش و برداشتهای حقوقی نسبت به موارد پذیرش ادعای دفاع مشروع، ابتدا باید استنباطهای کلی نسبت به ملاکهای تناسب در دفاع و سپس ادله مورد استفاده دادگاهها برای تشخیص تحقق دفاع را مورد بررسی و تحلیل قرار میدهیم و برای سهولت درک این موضوعات آنها را در دو فصل تقسیم بندی و مورد مطالعه قرار خواهیم داد.
فصل اول
استنباطهای کلی نسبت به ملاکهای تناسب در دفاع مشروع
در این فصل استنباط کلی از ملاکهای تناسب دفاع و تجاوز از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار می گیرد یکی از موضوعاتی که در مورد ملاک تناسب بحث می شود ابزارهای مورد استفاده در دفاع در مقایسه با وسایل مورد استفاده مهاجم می باشد که در مبحث اول به آن پرداخته و در مبحث دوم به سایر ملاک های تناسب می پردازیم.
مبحث اول: ابزارهای مورد استفاده مدافع در مقایسه با وسایل مورد استفاده مهاجم
در این مبحث که شامل دو گفتار است نظریات هیات عمومی و شعب دیوان عالی کشور در مورد استفاده از وسیله دفاعی آورده می شود. در گفتار اول چند نمونه از آرای شعب دیوان عالی کشور قبل از انقلاب و در گفتار دوم چند نمونه از آرای شعب دیوان عالی کشور بعد از انقلاب ذکر شده و سپس به بررسی آنها
میپردازیم.
گفتار اول: چند نمونه از آراء قبل از انقلاب
۱- رای شعبه سوم دیوانعالی کشور بشماره ۱۵۸۸-۱۵/۷/۱۳۲۸
«… دفاع در صورتی متناسب با حمله است که طرفین مسلح به سلاحی شبیه به یکدیگر باشند بدین معنی که هر دو چوب یا اسلحه یا آلت مشابه داشته باشند …»[۱۲۱]
این رای دیوان که قبل از انقلاب صادر شده وملاک و معیار تناسب در دفاع مشروع را عبارت تناسب میان دو وسیله به کار رفته توسط مهاجم و مدافع می داند مثال اگر مهاجم با چوب حمله کند مدافع الزاماً باید از چوب برای دفاع استفاده کندو اگر مهاجم با چاقو حمله کند مهاجم می تواند از چاقو یا وسیله ای خفیف تر و مانند آن استفاده کند و نمی تواند از شمشیر در برابر چاقو استفاده نماید والا دفاع متناسب نخواهد بود. فرض کنید که مدافع فقط شمشیر در اختیار داشته یا فقط شمشیر در اختیار داشته یا فقط سلاح گرم در اختیار داشته؛ آیا باید اجازه دهد که طرف با چاقو به او حمله کند و در هیچ حالتی حق استفاده از شمشیر و سلاح گرم را نخواهد داشت؟ به نظر می رسد ملاک تناسب نباید به صورت خشک و انعطاف ناپذیر تعریف شود بلکه امکانات موجود در دسترس مدافع نیز باید ملحوظ نظر قرار گیرد.
گفتار دوم – چند نمونه از آراء بعد از انقلاب
۲- رای شعبه بیستم دیوانعالی کشور بشماره ۷۱۰-۱/۷/۱۳۶۹[۱۲۲]
در این حکم، شعبه محترم دیوان چنین استدلال نموده که مرحوم مسلح به سلاح سرد ( چاقو) بوده و برادر متهم زیر دست و پای او دو ضربه چاقو خورده و خطر مرگ برادر متهم را تهدید می کرده و برای نجات جان برادرش از چاقو استفاده نموده متناسب تشخیص داده و آنرا دفاع مشروع اعلام نموده و رای دادگاه بدوی که حکم قصاص صادر نموده را نقض نموده است در اینجا شعبه دیوان ملاک تناسب دفاع را تشابه بین دو وسیله بکار رفته توسط مدافع و مهاجم مد نظر داشته است به نظر اینجانب بهتر بود که ملاک و معیار تناسب را در این پرونده تشابه دو وسیله بکار رفته در نظر نمیگرفت چرا که ضرورت دفاع مهمتر بود. چون متهم به خطر کشته شدن برادرش یقین حاصل نموده که اگر یک ضربه چاقوی دیگر به برادرش اصابت کند قطعا کشته می شود، در اینجا متهم در دفاع از جان برادرش ، مرتکب قتل گردیده و دفاع هم متوقف به قتل بوده و مطابق با بند الف ماده ۶۲۹ و ۶۱ قانون مجازات اسلامی متهم معاف از مجازات
میگردد.
۳- رای شعبه سی و یکم دیوانعالی کشور بشماره ۱۹۲۷-۱۲/۱۲/۱۳۶۹[۱۲۳]
اجمالا در رد دفاع مشروع چنین استدلال نموده که بکار بردن کارد در مقابل چوب، دفاع متناسب محسوب نمیشود. لذا از این نظریه چنین استنباط می شود که ملاک و معیار تناسب در دفاع مشروع، اینست که مدافع الزاما باید از وسیله ای مشابه وسیله ای که مهاجم به کار برده ، برای دفاع استفاده نماید.
۴- رای شعبه بیست و ششم دیوانعالی کشور به شماره ۱۳۳۴-۵/۶/۱۳۷۱[۱۲۴]
خلاصه پرونده: «از ملاحظه دیگر موارد معلوم می شود، مهاجم با نانچیکو شخص مقتول بوده که پس از وارد نمودن چند ضربه به متهم، متهم چاقو در آورده ، و در نتیجه مورد دفاع بوده ولی متهم در مقام دفاع باید جراحاتی شبیه آنچه از سوی مقتول واقع شده انجام می داد و با تعدی از آن باید دیه بپردازد در نتیجه رای دادگاه مبنی بر قصاص نقض می گردد…»
از این رای چنین استنباط می گردد که بعد از انقلاب شعب دیوانعالی کشور، نظریه دیگری درباره تناسب دفاع ارائه و اتخاذ نموده اند و ملاک تناسب را در شباهت در ضربات و جراحات وارده از سوی مهاجم قرار دادهاند و با همین دلیل که مدافع چون جراحات بیشتری به مهاجم وارد نموده و منجر به قتل وی میگردیده محکوم به پرداخت دیه می گردد.
با توجه با ارای مذکور چنانچه ملاک و معیار تناسب در دفاع مشروع، تناسب میان دو وسیله بکار رفته مهاجم و مدافع بدانیم، ممکن است وسیله ای که مهاجم مورد استفاده قرار می دهد، شبیه آن در دسترس مدافع نباشد، و در اثر ترس و اضطراب ، مدافع نتواند بدرستی خطر را ارزیابی کند و در انتخاب وسیله اشتباه کند در چنین شرایطی نمی توان مدافع را که ابزار مشابه به کار رفته توسط مهاجم ندارد وادار به تسلیم کرد ، چرا که هدف از دفاع مشروع دفع تجاوز است و منظور قانونگزار در بند ج ماده ۶۲۷ ق.م.ا «هرگونه وسیله آسانتری برای نجات میسر نباشد.» عبارت وسیله آسانتر، تشابه میان دو وسیله نبوده ،بلکه دفع تجاوز با هر عملی که آسانتر باشد بعنوان مثال اگر دزدی با چاقو وارد منزل شده با فریاد زدن او را فراری بدهید دیگر نیاز به استفاده از چوب یا سلاحی شبیه چاقو توسط مدافع ندارد.
بنابراین اگر مدافع سلاحی مشابه آنچه مهاجم دارد نداشته باشد، می تواند از سلاحی شدیدتر و سنگین تر تا حدی که دفع تجاوز بشود استفاده نماید و این با قاعده فقهی الاسهل فالاسهل سازگارتر است .
بدین ترتیب مدافع در به کار بردن وسیله دفاعی آزاد است ولی مطابق بند ۲ ماده ۶۱ ق.م.ا عمل ارتکابی بیش از حد لازم نباشد با رعایت این شروط از سوی مدافع ملاک خوبی است که هم از نظر شرع و هم از نظر قانون مورد قبول قرار دارد و عادلانه به نظر می رسد.
در مورد نظریه ای که ملاک و معیار تناسب در دفاع را مشابهت در ایراد ضرب و جرح از سوی مهاجم توسط مهاجم می دانند خالی از اشکال نیست چرا که مدافع از حق خویش دفاع می نماید و عمل مدافع در واقع قصاص جنایت نیست تا مجنی علیه حق قصاص جرح به اندازه جرحی که به او وارد شده به جانی وارد نماید و حق دفاع با حق قصاص دو مقوله جدا از هم هستند گاهی عمل دفاعی اقتضا دارد بدون اینکه از ناحیه مهاجم صدمه ای وارد شود او را با ایراد ضرب دفع نموده ، بعنوان مثال اگر سارق با چاقو یا سلاحی دیگر وارد منزل شود در حالی که با فریاد زدن و استمداد نتوان او را فراری داد مدافع بصورت غافلگیرانه با چوب او را دفع نماید در اینجا از ناحیه سارق بر مدافع صدمه ای وارد نشده تا مشابهتی بین جراحات او و مدافع باشد از طرف دیگر چگونه می توان قصد و نیت متجاوز را فهمید تا کجا می خواهد پیش برود تا مشابه آنچه مهاجم صدمه وارد نموده ،مدافع هم همان صدمه را وارد نماید این ملاک در مورد تجاوز به عرض و ناموس هم موضوعیت ندارد.
۵- رای هیات عمومی دیوانعالی کشور به شماره ۶-۱۳/۳/۱۳۷۶[۱۲۵]
خلاصه پرونده : با توجه به اینکه متهم در مقام دفاع مرتکب قتل شده و در این مورد طبق ماده ۶۱ قانون مجازات قابل تعقیب و مجازات نیست و دادگاه بدوی بر همین اساس حکم برائت صادر نموده که با اکثرثیت آرا ، رای دادگاه بدوی و ابرام می شود. اجمالا چون مقتول با چاقو به متهم حمله کرده و او را مجروح نموده و متهم در مقام دفاع از جان خویش با چوب به سر مقتول زده که منجر به قتل وی گردیده است. اقلیت هیات عمومی اجمالا دفاع را پذیرفته لیکن چون دفاع از حد تناسب گذشته متهم را ضامن دیه مقتول دانسته اند.
به نظر میرسد در این قضیه چون مدافع در برابر چاقو از چوب استفاده نموده که به مراتب وسیلهای خفیف تر از وسیله به کار رفته توسط مهاجم بوده و برای دفاع از جان خویش مرتکب قتل شده لذا دفاع مشروع تلقی گردیده نهایتا بلحاظ اینکه عمل ارتکابی بیش از حد لازم بوده متهم ضامن دیه می گردد.
در نتیجه می توان گفت مشابهت در جراحات ملاک و معیار مناسبی نیست فلذا ملاک و معیار تناسب در دفاع باید امر می باشد که جامع اطراف و مانع اغیار باشد.
مبحث دوم – سایر ملاکهای تناسب
در این مبحث ، سایر ملاکهای تناسب بصورت موضوعی در چهار گفتار دسته بندی گردیده است ابتدا در گفتار اول تناسب دفاع از جهت تعدد مهاجمین یا مدافعین یا هر دو در گفتار دوم دفاع منتهی به قتل عمدی مهاجم و در گفتار سوم دفاع در محل سکونت با ملک تحت تصرف مدافع و در گفتار چهارم سایر ملاکهای پراکنده برای تشخیص تناسب دفاع مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
گفتار اول – تعدد مهاجمین یا مدافعین یا هر دو
۶- رای هیات عمومی شعب کیفری دیوانعالی کشور به شماره ۱۸-۲۲/۸/۱۳۷۵[۱۲۶]
خلاصه جریان پرونده اینکه آقای کهزاد و غریب با سابقه خصومت و اختلاف قبلی که با خانواده خادمیها داشته اند با داشتن سلاح کلاشینکف و با برنامه ریزی قبلی شبانه به مزرعه ذرت خانواده خادمیها که متصل به منزل آنها بوده مشغول تخریب زراعت ذرت آنها می شوند خانواده خادمیها به منظور جلوگیری از خسارت و حفظ اموال و دفاع از خود با اسلحه با متجاوزین مقابله کرده و عبدالمجید با تحریک فخر الدین خادمی مبادرت به تیر اندازی بطرف مهاجمین نموده که منجر به قتل غریب می گردد و کهزاد با مشاهده وضعیت غریب با اسلحه کلاشینکف غریب بصورت رگبار به سمت خادمیها تیر اندازی می کند که یک تیر به مرحوم سید عباس اصابت و منجر به قتل او می گردد دادگاه بدوی در مورد اتهام کهزاد که مرتکب قتل عمدی سید عباس گردیده با تقاضای اولیای دم حکم به قصاص نفس نامبرده صادر که مورد تایید شعبه بیستم دیوانعالی کشور قرار می گیرد با این استدلال که کهزاد و غریب که اسلحه داشته و شبانه اقدام به تخریب مزرعه خادمیها می نمایند اقدام آنها را تجاوز تلقی نموده و کهزاد حین تجاوز و تخریب عمدی مزرعه خادمیها مرتکب قتل عمدی سید عباس می گردد هر چند که ابتدا خادمیها مبادرت به تیر اندازی بطرف انها نموده اند و دراثیر تیر اندازی غریب به قتل می رسد و در قسمت اتهام عبدالمجید خادمی که مرتکب قتل عمدی غریب گردید. شعبه دیوان دفاع مشروع تلقی نموده و عقیده بر برائت متهم داشته است فلذا حکم دادگاه بدوی را در این قسمت نقض و جهت رسیدگی مجدد به دادگاه همعرض ارسال و نهایتا دادگاه مرجوع الیه نیز حکم به قصاص نفس عبدالمجید خادمی را صادر می نماید در اینجا رای اصراری میشود و هیات عمومی دیوان عبدالمجید را مستحق قصاص نفس ندانسته و موضوع را دفاع تلقی و نهایتا بلحاظ عدم تناسب دفاع حکم قصاص صادره را نقض و پرونده را جهت رسیدگی به شعبه بدوی اعاده
مینمایند.
بعقیده اینجانب مهاجمین صرفا به قصد تخریب مزرعه خادمیها شبانه وارد مزرعه آنها نمی شوند بلکه چون سابقه خصومت قبلی داشتند قصد اصلی آنها تحریک طایفه خادمیها بوده و الا برای تخریب مزرعه نیازی به حمل اسلحه نداشته اند تیر انداز ی خادمیها به قصد قتل نبوده بلکه دفع متجاوزین بوده، ونهایتا دفاع از مال بوده که در نتیجه از حد تناسب فراتر رفته، برابر نظر دو تن از اعضای هیات عمومی دیوان و فرمایش حضرت امام (ره) :« لا اشکال فی ان الانسان ان یدفع المحارب المهاجم اللص و نحو هم عن نفسه و جریمه و ماله ما استطاع.» اینجا موضع دفاع است ولو اینکه متناسب نباشد، قطعا قصاص ندارد و فقط دیه مقتول را متهم باید بپردازد.
گفتار دوم – دفاع منتهی به قتل عمدی
۷- رای شعبه ۲۷ دیوانعالی کشور به شماره ۳۰۵۱-۴/۱۱/۱۳۷۳[۱۲۷]
در این رای متهم به جهت اینکه مورد تهدید عمل لواط از ناحیه مقتول و همدستانش گردیده با چاقو از عرض خویش دفاع نموده و با توجه به اوضاع و احوال قضیه کم سن و سال بودن متهم و تعداد مهاجمین دفاع متوقف به قتل بوده است و موضوع از مصادیق بند الف ماده ۶۲۹ ق.م.ا بوده و لذا دفاع متناسب بوده است هرچند که دادگاه بدوی در استناد به قانون دچار اشتباه شده و بلحاظ اینکه متهم ، مقتول را مستحق قتل می دانسته و دفاع از عرض نموده با ماده ۲۲۶ ق.م.ا متهم را تبرئه نموده است.
۸- رای اصراری کیفری هیات عمومی دیوانعالی کشور بشماره ۱۱-۱۹/۵/۱۳۷۸[۱۲۸]
در این رای، هیات عمومی دیوان به قصد متهم توجه نموده که چون غالبا ایراد جرح با چاقو از ناحیه ران پا کشنده نیست قبل را شبه عمد تلقی و رای دادگاه بدوی که حکم بر قصاص نفس صادر نموده نقض و جهت رسیدگی مجدد پرونده را به دادگاه همعرض ارسال می نماید به نظر این حقیر متهم در مقام دفاع ازجان برادر و ناموس برادر خود بوده و چون برادرش چاقو نداشته و مقتول چاقو داشته و عروس خانواده را با چاقو تهدید کرده هرچند که عروس خانم برادر زاده مقتول بوده از آنجا که مقتول روی تصورات و تعصبات غلط جاهلی در حضور عده ای آمده در مجلس عروسی شبانه بدون اذن صاحبخانه وارد منزل شده و با تهدید چاقو قصد داشته برادر زاده خویش که عروس خانواده متهم بوده با خود ببرد اینکه مقتول نمی دانسته که عمل خانواده متهم خلاف شرع نبوده راهش این نبوده که شخصا بیاید و با چاقو بخواهد ناموسش را ببرد بجای اینکه بدنبال ماشین نیسان بدود باید بطرف پاسگاه می رفت از این جهت دفاع وی ضرورت نداشته و از طرفی متهم که قصدش دفع مهاجم بوده نه قتل عمدی والا چاقو را به نقاط احساس تر به ناحیه قلب و گردن و شکم وارد می نمودند اینکه به پای مقتول بزند نهایتا بلحاظ اینکه دفاع متناسب نبوده باید ضامن دیه مقتول باشد و این دفاع مستند به ماده ۶۲۵ ق.م.ا با رعایت ماده ۶۲۷ همان قانون می باشد.
گفتار سوم – دفاع در محل سکونت یا ملک تحت تصرف مدافع
۹- رای اصراری کیفری هیات عمومی دیوانعالی کشور بشماره ۷- ۱۸/۴/۱۳۸۱[۱۲۹]
در این رای به قصد متهم که اظهار داشته عثمان با خواهر زنش رابطه نامشروع داشته و آن شب حادثه هم عثمان به قصد رابطه و عمل خلاف درب منزل با بانو ایران خواهر زن متهم مراجعه نموده و متهم قصد قتل عثمان نموده و یک تیر هم بسوی او شلیک نموده لیکن به هدف اصابت نکرده و به سهراب همراه عثمان اصابت کرده و موجب قتل وی می گردد از منظر اشتباه هدفی که متهم قصد قتل عمدی عثمان نموده لیکن بلحاظ خطای دید شبانه، تیر به سهراب که اصلا او را نمی شناخته اصابت نموده قتل را شبه عمد تلقی نموده و حکم دادگاه بدوی که قصاص نفس متهم را صادر نموده نقض و جهت رسیدگی مجدد به شعبه همعرض پرونده را ارسال نموده است در حالیکه اگر موضوع پرونده را از منظر دفاع از عرض و ناموس خود و اقارب مورد بررسی قرار می داد بهتر بود چون متهم گفته هر کس دیگر بود من بطرف او شلیک
میکردم حکایت از این دارد که متهم قصد قتل انسانی غیر معین یا یکی از آندو نفر را کرده و قصد او عملی شده در اینصورت قتل عمدی است چنانکه جناب آقای آموزگار رئیس شعبه دیوان فرمودند به نظر این جانب از منظر دفاع مشروع به موضوع نگاه کنیم موضوع از مصادیق ماده ۶۱ و ۶۲۵ ق.م.ا لیکن چون دفاع از حد تناسب گذشته می بایست ضامن دیه مقتول باشد چون مدافع می بایست تیر هوای شلیک میکرد بعضی از اعضای هیأت عمومی اشاره به دفاع مشروع نمودند النهایه متهم را ضامن دیه دانسته اند.
۱۰- رای شعبه ۱۶ دیوانعالی کشور به شماره ۵۰۳-۲۴/۹/۷۰[۱۳۰]
خلاصه قضیه اینگونه بوده که مقتول با اطلاع از اینکه شوهر خانم ج برای کارکردن به شهر دیگری رفته شبانه از روی دیوار وارد منزل متهم شده و قصد تعرض به ناموس داشته متهم پدر شوهر و برادر شوهر خویش را به کمک طلبیده که با مهاجم درگیر و در همان منزل با ضربه هاون توسط متهم به قتل می رسد که در این مورد حقوق تعرض به ناموس مستند به قرائن معقول بوده چرا که شبانه و از روی دیوار وارد منزل متهم شده در حالیکه شوهر متهم در منزل نبوده و متهم بلحاظ اینکه زن بوده موضوع از مصادیق ۹۲ (۶۲۵) و ۹۳ (۶۲۶) و ۹۴(۶۲۷) قانون تعزیرات سابق و قانون مجازات اسلامی فعلی دفاع را مشروع تلقی و حکم بر برائت متهم که بعضا معاون و بعضا شریک بوده اند صادر نموده است که مورد تایید شعبه محترم دیوان قرار گرفته است.
۱۱- رای اصراری هیات عمومی دیوانعالی کشور به شماره ۱۳۳۳-۱۲/۶/۱۳۱۷[۱۳۱]
مطابق ماده ۱۷۹ ق.م.ع «هرگاه شوهری زن خود را با مرد اجنبی در یک فراش یا در حالتی که به منزله وجود یک فراش است مشاهده کند و مرتکب قتل یا ضرب یکی از آنها یا هر دو شود معاف از کیفر است این ماده ناظر به مواردی است که شوهر دفعتا مواجه با آن وضعیت شده و بواسطه هیجان روحی شدیدی که عارض او می شود و مرتکب قتل یا جرح و ضرب گردید شامل مواردیکه آنها را بصورت زن و شوهر در معبر عام مشاهده کرد در حالیکه بین آن دو مرد و زوجیت آن زن اختلافی شده و به مقامات مربوط مراجعه شده باشد نخواهد بود.»
از این رای چنین استنباط می شود که فراش جاهایی است که شوهر به اتفاق همسرش در آن محل سکونت دارد و لذا ورود شوهر به خانه و مشاهده زن با مرد اجنبی باید ناگهانی باشد و در اصطلاح امروزه در اتاق خواب یا در حالت برهنگی هر دو را بهم چسبیده ببیند تا حق کشتن مرد اجنبی را داشته باشد و در صورتیکه همسرش نیز مطاوعه کرده باشد حق کشتن او را نیز دارد این در واقع دفاع از عرض خود مدافع است همچنانکه مدافع می تواند متجاوز را به قتل برساند همسرش را بعلت خیانت و هتک عرض می تواند به قتل برساند در قانون مجازات فعلی در ماده ۶۳۰ بطور مستقل این حق دفاع آمده هرچند که ضرورتی به تصویب این ماده نبوده و از عمومات ماده ۶۱ و ۶۲۹ قانون مجازات اسلامی این امر استنباط می شود.
۱۲- رأی هیأت عمومی دیوانعالی کشور شماره ۲۳۶ – ۷/۱۱/۱۳۴۹[۱۳۲]
خلاصه پرونده: حاجی موسی به اتهام قتل و حاج صفر پدرش به اتهام معاونت در قتل مرد مجهول الهویه، مورد تعقیب دادسرای شهرستان کرمانشاه واقع و به استناد ماده ۱۷۱ ناظر به ماده ۱۷۰ قانون مجازات عمومی و رعایت ماده ۲۷ همان قانون، درخواست تعیین کیفرشان از دادگاه جنایی استان کرمانشاه می گردد دادگاه جنایی در جلسه علنی پنج نفری به اتهام متهمان رسیدگی و به شرح و استدلال مندرج در حکم، بزهکاری متهمان را به ایراد جرح به شخص مجهول الهویه که منتهی به فوت او شده، بر طبق ماده ۱۷۵ قانون مسلم دانسته، ولی چون از توجه به نحوه وقوع قضیه، مسلم است که متهمان با توجه به اظهارات مطلعین، مخصوصاً که نحوه فرار را عده ای از پنجره منزل مسکونی متهمان گواهی داده و و مسیر خونریزی تا محل جسد، حکایت از فرار مقتول از پنجره فوق الاشعار دارد و اظهارات و مدافعات یکنواخت متهمان در کلیه مراحل تحقیق و اینکه سابقه خصومت بین متهمان و مقتول از پرونده استفاده نمی شود، مسلم آنست که مقتول به قصد سرقت شبانه به منزل متهمان وارد شده و با مجروح نمودن آنان در نتیجه دفاعی از ناحیه متهمان ساکنین منزل به عمل می آید مجروح و متعاقب فرار فوت می نماید. بنابراین عمل متهمان دفاع از مال محسوب است و واجد شرایط مقرر در شقوق ۲ و ۳ ماده ۱۸۹ قانون مجازات عمومی می باشد و به استناد مواد مرقوم حکم ب معافیت آنان از مجازات صادر و اعلام می گردد. اقلیت دلایل را علیه متهمان کافی ندانسته و عقیده بر برائت آنان داشته است.
از این رأی چنین استنباط می شود که مقتول به قصد سرقت، شبانه وارد منزل متهمان شده و با مجروح نمودن آنان نیت خود را نتوانسته عملی کند چون متهمان از خود دفاع نموده و با مجروح شدن اقدام به عقب نشینی نموده و از محل پنجره منزل فرار می نماید که نهایتاً در اثر خونریزی در نزدیکی همان محل فوت می شود متهمان در تمام مراحل تحقیقات بلحاظ بی سوادی و عدم اطلاع از قانون و به جهت ترس از مجازات قتل را بر عهده نگرفتند ولی درگیری مقتول با آنان و مجروح شدن خویش توسط مقتول را اقرار نمودند و ادعای دفاع ننمودند اکثریت قضات دادگاه عمل متهمان را دفاع مشروع تلقی نموده و آنان را از مجازات معاف مینماید و نهایتاً حکم بلحاظ اصراری بودن در هیأت عمومی دیوان عالی کشور طرح و هیأت مذکور رأی دادگاه را تأیید می نماید. در اینجا دفاع مشروع بلحاظ ورود متجاوزانه مقتول به منزل مسکونی شبانه با هر انگیزه مجرمانه اعم از سرقت یا تجاوز به عرض و ناموس ملاک و معیار قرار گرفته است.
گفتار چهارم – سایر ملاکهای پراکنده برای تشخیص تناسب

جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

پایان نامه

  • milad milad

[۴۶]. Ernst E, Koenig W. (1997). Fibrinogen and cardiovascular risk. J Vasc Med; 2(2):115-25.
[47]. Fattorossi A, Setito A, Sgueglia GA, Farnetti S, Lanza GA. (2007). Relationship between changes in platelet reactivity and change in platelet receptor expression induced by physical exercise. Thromb Res; 120:901-909.
[48]. Ficicilar H, Zergeroglu A. M., Ersuz G. (۲۰۰۳). The effect of acute exercise on plasma antioxidaunt status and platelet response. Thromb Res; 120:901-909.
[49]. Filadefia AM, Castrucci AM. (۱۹۹۶). Comparative aspects of the pineal: melatonin system of poikilothermic vertebrats. J Pineal Res; 20(4): 175-86.
[50]. Greer JP, Rodgers GM, Foerster J, Paraskevas F, Lukens JN, Glader B. (۲۰۰۴). Wintrobeˊs clinical hematology. Publisher: Lippincott Williams and Wilkins Company; 11th edition. Pages: 622-624, 717,718.
[51]. Habibi M, Torkaman G, Goosheh B. (۲۰۰۹). The effect of combined aerobic – resistance and aerobic exercise on blood coagulation factors in young healthy men. J 3th Iran-Arab cardiovascular congress.
[52]. Haus E, Cusulos M, Sackett-Lundeen L, Swoyer J. (۱۹۹۰). Circadian Variations in Blood Coagulation Parameters, Alpha-Antitrypsin Antigen and Platelet Aggregation and Retention in Clinically Healthy Subjects. J Chronobiology international; 7: 203 – ۲۱۶٫
[۵۳]. Hermida R. C., Calvo C, Ayala DE, Lopez J. E., Fernandez J. R., Mojon A, Domínguez M. J., Covelo M. (۲۰۰۳). Seasonal Variation of Fibrinogen in Dipper and Nondipper Hypertensive Patients. J American Heart Association; 9(12): 878-884.
[54]. Hilberg T, Schmidt W, Holger HWG. (۲۰۰۳). Platelet activity and sensivity to agonists after exhaustive treadmill exercise. Sports Sci and Med;2:15-22.
[55]. Hurlen M, Arnesen H. (۲۰۰۰). Increased platelet aggregability during exercise in patients with previose myocardial infraction, lake of inhibition by aspirin. J Thromb Res; 99: 487-494.
[56]. Iftekhar M, Vasantha K, Basil G. (2008). Clinical pharmacology review,
Division of hematology. Office of Blood Review & Research.
[57]. Ikarugi H, Shibata M, Taka T. (۲۰۰۳) . High intensity exercise enhances platelet reactivity to shear stress and coagulation during and after exercise. Pathophysiol Haemost; 77:890-893.
[58]. Ingram GIC, Jones RV, Hesrshgold EJ, Densons KWB, Perkins JR. (1977). Factor VIII activity and antigen, platelet count and biochemical change after adrenoceptor stimulation. J British Journal Of Hematology; 35: 81-100.
[59]. Kanabrocki E. L., Sothern R. B., Messmore H. L. ( ۱۹۹۹). Circadian interrelationships among levels of plasma fibrinogen, blood platelets, and serum interleukin-6. Clin Appl Thromb Hemost; 5:37–۴۲٫
[۶۰]. Kimura T, Inamizu T, Sekikawa K, Kakehashi M, Onari K. (۲۰۰۹). Determinants of the daily rhythm of blood fluidity. J Journal of Circadian Rhythms; 7:7.
[61]. Koeing W, Ernst E. (۲۰۰۰). Exercise and thrombosis. J Coronary Artery Disease; 11: 123-127.
[62]. Kopitsky RG, Switzer MEP, Williams RS, Mckee PA. (۱۹۸۳). The basis for the increase in factor VIII procoagulant activity during exercise. J Thromb Haemostas; 49(1): 53-57.
[63]. Krauchi K. (2002). How is the circadian rhythm of core body temperature regulated? J Clin Auton Res; 12: 147–۱۴۹٫
[۶۴]. Lekakis J, Triantafyllidi H, Galea V, Koutroumbi M, Theodoridis T, Komporozos C , Ikonomidis I, Christopoulou-Cokkinou V, Kremastinos D. T. H. (۲۰۰۷).The immediate effect of aerobic exercise on haemostatic parameters in patients with recently diagnosed mild to moderate essential hypertension. J Thromb and Thrombolysis; 25:179-184.
[65]. Lippi G, Franchini M, Salvagno GL, Montagnana M, Guidi GC. (۲۰۰۸). Higher morning serum cortisol level predicts increased fibrinogen but not shortened aPTT. J Thromb Thrombolysis; 26: 103-105.
[66]. Lippi G, Maffulli N. (2009). Biological Influence of Physical Exercise on hemostasis. J Thromb Hemost; 35:269-276.
[67]. Montagnana M, Salvagno G. L., Lippi G. (۲۰۰۹). Circadian variation within hemostasis:an underrecognized link between biology and disease? J Thromb Hemost; 35(1):23- 33.
[68]. Muller JE, Ludmer PL, Willich SN, Tofler GH, Aylmer G, Klangos I and, Stone PH. (۱۹۸۷). Circadian variation in the frequency of sudden Cardiac death. J American Heart Association; 75: 131-138.
[69]. Mutanen M, Freese R. (2001). Fats, lipids and blood coagulation. J Curr. Opin. Lipidol; 12: 25-29.
[70]. Ohri VC, Chatterji JC, Das BK, Akhtar M, Tewari SC, Bhattarcharji P, Behl A. (۱۹۸۳). Effect of submaximal exercise on haematocrit, platelet count, platelet aggregation and blood fibrinogen levels. J Sports Medicine and Physical Fitness; 23: 127-130.
[71]. Otto RC, Schaffner A, Augustiny N. (۱۹۸۵). The hyperslenic spleen: a contactile reservoir of granulocyte and platelets. J Arch Intern Men; 40:55-61.
[72]. Pederneiras Jaeger C, Abdala Karam Kalil R, Vieira da Costa Guaragna JC, Machado Carrion LJ, Bodanese LC, Petracco JB. (۲۰۰۶). Preoperative serum fibrinogen as a predictor for myocardial infarction in surgical myocardial revascularization. J Arquivos Brasileiros de Cardiologia; 87:1345-1351.
[73]. Peters AM. (۱۹۹۷). Just how big is the pulmonary granulocyte pool?. J Clin Dev Immonol; 12: 1-9.
[74]. Petidis K, Douma S, Doumas M, Basagiannis I, Vogiatzis K, Zamboulis C. (۲۰۰۸). The interaction of vasoactive substances during exercise modulatesplatelet aggregation in hypertension and coronary artery disease. J BMC Cardiovascular disorder; 8(11):904-910.
[75]. Piccione G, Grasso F, Fazio F, Giudice E. (2008). The effect of physical exercise on the daily rhythm of platelet aggregation and body temperature in horses. J The Veterinary Journal; 176: 216–۲۲۰٫
[۷۶]. Polla MI, Wilmore JH. (۱۹۹۰). Exercise in health and disease evaluation and prescription for prevention and rehabilitation. J 2nd edition; 333-345.
[77]. Prisco D, Paniccia R, Bandinelli B, Cellai AP, Gencini GF. (۱۹۹۸). Evaluation of clotting and fibrinolytic activation after protracted physical exercise. J Thromb Res; 89: 73-78.
[78]. Przybytowski J, Hajduk A, Słomba M, Obodynski K. (۱۹۹۸). The effect of progressive incremental exercise on some parameters of hemostasis. Wiad Lek.;51(5-6):260-4.
[79]. Rahnama N, Sajjadi N, Bambaeichi E, Sadeghi
pour HR, Daneshjoo H, Nazary B. (۲۰۰۹). Diurnal Variation on the Performance of Soccer-Specific Skills. World Journal of Sport Sciences; 2 (1): 27-30.
[80]. Reilly T. (۲۰۰۰). The menstrual cycle and human performance: overview. J Biological Rhythm Research; 31: 29-40.
[81]. Riberio J, Ascensao A, Oliveira A. R., Carlson J, Mota J. (2007). Hemostatic response to acute physical exercise in healthy adolescents. J of Scie and Med in Sport; 10:164-169.
[82]. Rim SJ. (2008). Blood pressure variation and cardiovascular risks. J Korean Circ; 38: 131-134.
[83]. Roger E, Peverill, M. B., Fracp and Joseph J, Smolich, M. B. (۲۰۰۱). Diurnal rhythms and hemostatic factors in atrial fibrillation. J Am Coll Cardiol; 37:969-970.
[84]. Small M, Tweddel AC, Rankin AC, Lowe GDO, Prentice CRM. (۱۹۸۴). Blood coagulation and platelet function following maximal exercise: effects of beta – adrenoceptor blockade. J Haemostasis; 14: 262-268.
[85]. Smith JE. (۲۰۰۳). Effects of strenuous exercis
e on haemostasis. J British Journal of Sports Medicine; 37: 433-435.
[86]. Spencer FA, Goldberg RJ, Becker RC, Gore JM. (1998). Seasonal distribution of acute myocardial infarction in the second National Registry of Myocardial Infarction. J Am Coll Cardiol; 31: 1226-33.
[87]. Stibbe J. (۱۹۷۷). Effect of exercise on FVIII- comlex: proportional increase of ristocetin cofactor (von wilebrand factor) and FVIII-ang, but disproportional increase of FVIII-AHF. J Thromb Research; 10: 163-168.
[88]. Suzuki T, Yamauchi K, Yamada Y, et al. (۱۹۹۲). Blood coagulability and fibrinolytic activity before and after physical training during the recovery phase of acute myocardial infarction. J Clin Cardiol; 15: 358-64.
[89]. Thrall G, Lane D, Caroll D, Lip G. Y. H. (۲۰۰۷). A systematic review of the effects of acute psychological stress and physical activity on haemorheology, coagulation, fibrinolysis and platelet reactivity: Implication for the pathogenesis of acute coronary syndromes.J Thrombosis research; 120:819-847.
[90]. Van Den Burg PJM, Hospers JEH, Van Vliet M, Mosterd WL, Bounma BN, et al. (۱۹۹۵). Changes in haemostatic factors and activation products after exercise in healthy subjects with different ages. J Thromb Haemostas; 74(6): 1464-1475.
[91]. Wang JF, Cheng LJ. (۱۹۹۹). Effect of strenuous, acute exercise on α۲- adrenergic agonist-potentiated platelet activation. J Arterioscler Thromb Vasc Biol; 19: 1559-1565.
[92]. Wang JF, Jen CJ, Kung HC, Lin LJ. (۱۹۹۴). Different effects of strenuous exercise and moderate exercise on platelet function in men. J Circul; 90: 2877-2885.
[93]. Wang JSH, Jen CHJ, Chen HI. (۱۹۹۷). Effects of chronic exercise and deconditioning on platelet function in women . J Appl Physiol; 83(6): 2080-2085.
[94]. Yasuda N, Inamizu T, Kan A, Onari K, Yasuda M. (۱۹۹۷). The Effect of Exercise and Circadian Rhythm on Blood Coagulation and Fibrinolysis 460. Medicine & Science in Sports & Exercise; 29:80.
[95]. Yilmaz M. B., Saricam E, Biyikoughu S. F., Guray Y, Guray U, Sasmaz H , Korkmaz S. (2004). Mean platelet volume and exercise stress test. J Thrombosis and Thrombolysis; 17(2):115-120.
پیوست ها
( پیوست شماره ۱)

فرم رضایت نامه
اینجانب ………………………………. با آگاهی کامل از کلیه مراحل تحقیق تحت عنوان تاثیر زمان روز بر پاسخهای فاکتورهای انعقادی خون به ورزش که توسط آقای دکتر نیکوخصلت استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز در سالن ورزشی گروه علوم پزشکی انجام خواهد شد، در این آزمون شرکت نموده و رضایتمندی کامل خود را جهت اجرای مراحل تمرین و خون گیری (هر مرحله ۴-۵ میلی لیتر) اعلام می دارم. بدیهی است که اینجانب این اختیار را دارم که در هر مرحله از تحقیق مشکلی احساس کنم از ادامه همکاری در تحقیق انصراف نمایم.
با تشکر از همکاری شما

  • milad milad

 

  • – محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، پیشین، ج ۱۴، ص ۶۶۵٫ ↑
  • – خلیل قبله ای خویی، قواعد فقه (بخش جزا)، چاپ اوّل، (تهران: انتشارات سمت، ۱۳۸۰)، ص ۸۸٫ ↑
  • – علی شیروانی، ترجمه شرح لمعه شهید ثانی (حدود)، پیشین، ج ۱۳، ص ۲۸۹٫ ↑
  • – زین الدین جبعی عاملی (شهید ثانی)، مسالک الافهام الی تنقیح شرایع الاسلام، چاپ اول، ([بی جا]: مؤسّسه المعارف الاسلامیّه، ۱۴۱۷ه‍ .ق)، ج ۱۵، ص ۴۹٫ ↑
  • – زین الدین جبعی عاملی (شهید ثانی)، مسالک الافهام الی تنقیح شرایع الاسلام، پیشین، ج ۱۵، ص ۴۷؛ محمد بن حسن طوسی (شیخ طوسی)، المبسوط فی فقه الامامیه، چاپ سوم، (تهران: مکتبه المرتضویه، ۱۳۶۳ه‍ .ش)، ج ۸، ص ۷۵٫ ↑
  • – محمد بن حسن طوسی (شیخ طوسی)، الخلاف، پیشین، ج ۵، ص ۳۴۵؛ سید روح الله موسوی خمینی، تحریر الوسیله، چاپ چهارم، (تهران: مکتبه اعتماد، ۱۴۰۳ه‍ .ق)، ج ۱، ص ۴۱۹٫ ↑
  • – روح الله موسوی خمینی، تحریر الوسیله، پیشین، ج ۲، ص ۴۸۷٫ ↑
  • – بقره/ ۱۹۴٫ ↑
  • – ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، پیشین، با تجدید نظر و اضافات فراوان، ج ۲، ص ۳۱٫ ↑
  • – حسین بن محمد بن المفضّل الرّاغب الاصفهانی، معجم مفردات الفاظ قرآن، چاپ اول، (بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ه‍ .ق)، صص ۳۶۶-۳۶۵٫ ↑
  • – حسن المصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، چاپ اول، (تهران: وزاره الثقافه و الارشاد الاسلامی، ۱۳۶۸ه‍ .ش)، ج ۸، ص ۶۲٫ ↑
  • – همان، صص ۶۶-۶۳٫ ↑
  • – ابوعلی فضل بن الحسن الطبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، چاپ دوم، (بیروت: دارالمعرفه، ۱۴۰۸ه‍ .ق)، ج ۱-۲، ص ۵۱۳٫ ↑
  • – حشر/ ۲۱٫ ↑
  • – شوری/ ۱۱٫ ↑
  • – حسن المصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، پیشین، ج ۱۱، صص ۲۵-۲۳٫ ↑
  • – ابوعلی فضل به الحسن الطبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، پیشین، ج ۲-۱، ص ۵۱۴٫ ↑
  • – بقره/ ۱۹۰٫ )وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ(. ↑
  • – سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، پیشین، ج ۲، صص ۸۳-۸۲٫ ↑
  • – ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، پیشین، ج ۲، ص ۲۲٫ ↑
  • – همان، ص ۳۳٫ ↑
  • – همان. ↑
  • – همان، ص ۳۴٫ ↑
  • – جمال الدین المقداد بن عبدالله السّیوری، کنز العرفان فی فقه القرآن، [بی چا]، (طهران: مکتبه المرتضویه، [بی تا])، ج ۲، صص ۶۶-۶۵٫ ↑
  • – همان، ج ۲، ص ۸۴٫ ↑
  • – مساوی حقیقی آن چیزی است که جزء و کل آن در صدق اسم مثل، مشترک باشند (مثلی). ↑
  • – فاضل مقداد، کنز العرفان فی فقه القرآن، پیشین، ج ۲، ص ۸۴٫ ↑
  • – احمد بن محمد اردبیلی، زبده البیان فی براهین احکام القرآن، پیشین، ج ۱، ص ۵۹۰-۵۷۹٫ ↑
  • – محمد خزائلی، احکام قرآن، چاپ چهارم، ([بی جا]: سازمان انتشارات جاویدان، ۱۳۶۰ه‍ .ش)، صص ۳۰۹-۲۲۹٫ ↑
  • – علی مشکینی، ترجمه قرآن، پیشین، ص ۲۸۱٫ ↑
  • – علی المشکینی، ترجمه قرآن، پیشین، ص ۳۳۹٫ ↑
  • – محمد بن مرتضی الفیض الکاشانی، التفسیر الصافی، چاپ اول، (طهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۱۹ه‍ .ق)، ج ۵، صص ۱۵۶-۱۵۵٫ ↑
  • – شوری/ ۴۰٫ ↑
  • – شوری/ ۴۱٫ ↑
  • – شوری/ ۴۲٫ ↑
  • – علی مشکینی، ترجمه قرآن، پیشین، ص ۴۸۷؛ محمدمهدی فولادوند، ترجمه قرآن کریم، [بی چا]، (تهران: دارالقرآن الکریم، «دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی»، رمضان المبارک ۱۴۱۸ه‍ .ق)، ص ۴۸۷٫ ↑
  • – حسین بن مفضّل الرّاغب الاصفهانی، معجم مفردات الفاظ قرآن الکریم، (بیروت: دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۱۸ه‍ .ق)، ص ۱۹۵٫ ↑
  • – بقره/ ۱۸۱٫ ↑
  • – راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن الکریم، پیشین، صص ۴۴۲-۴۴۱٫ ↑
  • – همان، ص ۵۳۵٫ ↑
  • – حسن المصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، پیشین، ج ۱۷، صص ۱۷۳-۱۷۰٫ ↑
  • – الطبرسی، مجمع البیان، ج ۹، ص ۶۰٫ ↑
  • – علی بن ابراهیم القمّی، تفسیر القُمّی، چاپ اول، (بیروت: الاعلمی، ۱۴۱۲ه‍ .ق)، ج ۲، ص ۲۵۰٫ ↑
  • – محمد بن مرتضی الفیض الکاشانی، التفسیر الصّافی، پیشین، ج ۶، ص ۳۷۵٫ ↑
  • – سید محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، پیشین، ج ۱۸، ص ۶۴٫ ↑
  • – فاضل مقداد، کنز العرفان، پیشین، ج ۲، صص ۸۵-۸۴؛ احمد بن محمد اردبیلی، زبده البیان، پیشین، ص ۵۹۱٫ ↑
  • – محمد بن الحسن الحرّ عاملی، وسایل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، پیشین، ج ۱۸، ص ۵۸۹٫ ↑
  • – روح الله موسوی خمینی، تحریر الوسیله، پیشین، ج ۲، ص ۴۴۷٫ ↑
  • – محمد بن یعقوب کلینی، فروع کافی، چاپ سوم، (بیروت: دارالصعب و التعارف، ۱۴۰۱ه‍ .ق)، ج ۵، ص ۵۲ و ج ۷، ص ۲۹۶٫ ↑

 

  • milad milad

پایان نامه خانم زابلی ویرایش شده اصلی- قسمت ۵

milad milad | دوشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۹، ۰۸:۰۵ ب.ظ

غزل و مدح و هجا گویم یارب زنهــار بس که با نفس جفــا کردم و با عقل ستم
انـوری لاف زدن سیرت مردان نبــود چــن زدی بــــاری مـــردانه بیفشار قدم
گوشه ای گیر و سر راه نجــاتی بطلب که نه بس دیرسر آید به تو براین دو سه دم
( همان: ۶۱۷)
انوری شعر و حرص را چون دایه و طفل، توصیف میکند. او معتقد است که شعر فرزند طمع ورزی و حرص میباشد و به شدّت به این خصلت، وابستگی دارد. هم چنانکه طفل نیازمند دایه است و از PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) اوشیر مینوشد، شعر نیز وجود خود را مدیون حرص و طمع بوده و این هر سه باعث میشوند که شاعرگدا صفت، پرورش پیدا کند:
انوری شعر و حــرص دانی چیست این یکی طفل و آن دگر دایه
پایــه حــرص کــدیـــه و طمعند تا نگردی بــــــه گرد آن پایه
(همان: ۶۳۴)
انوری بیپروا به شعرو شاعری میتازد و خواهان نابودی و نیستی هردو یعنی هم شعر و هم شاعر میشود. او معتقد است که شاعران در جهان مشهور به طمعورزی و گدایی هستند و با سماجت خواهان نیستی این فن میشود:
احوال مبرمی و گـــــــدایی شاعران دانند همگان که مه شعر و مه شاعری
همان: ۶۴۴)
۵-۲-۴- قدر نشناسی زمامداران و نکوهش شعر و شاعری
جاذبه ی شخصیتی و اندیشه ی بزرگان شعر ایران، گاهی آنچنان زیاد بوده است، که ما را از کنکاش در ابعاد زندگی این افراد و چرا یی کردار گوناگون ایشان، در عرصه های مختلف، دور کرده است. همواره در بررسی تاریخ ادبیات ایران، با تخطئه ی شاعران بزرگی چون انوری، منوچهری ، فرخی سیستانی یا قا آنی بعنوان افرادی مداح، روبرو بوده ایم، اما کمتر به چرایی مداح شدن این افراد، برخورده ایم.گاهی نیز بسیار ساده پذیرفته ایم که بخشی از شاعران، درباری و مدّاح باشند، و بخش دیگر، ( معترض ) و در فقر و بیچارگی، بمیرند و در خاموشی و فراموشی خاک و خاکستر شوند.
شوربختانه؛ داشتن یک زندگی معمولی، همراه با آرامش، در سرزمینی به نام ایران، هماره مشکل بوده است، چه رسد به اینکه در چنین سرزمینی، بخواهی بارِ یک اندیشه را نیز بدوش کشی وحاضرنیز نباشی که به قدرت حاکمه باج بدهی. به غیر از مقاطعی کوتاه، شاعرو نویسنده ی ایرانی، در سراسر تاریخ دراز این سرزمین، هماره مجبور بوده است، در سختترین شرایط از نظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بسر برده و به تنهایی، بار ِخلاقیّت، تولید فرهنگ، و انتقال اندیشه و هنر را، از نسلی به نسل دیگر، بدوش کشد. چه بسیار بودهاند شاعران بزرگ و با استعدادی که در زیر چرخ دنده های فقر، خرد شده و به باد فراموشی سپرده شدهاند. چه بسیار شاعرانِ بزرگِ شورشگر و گردنکشی که در زیر تیغ تیز جنایتکاران و حاکمان وحشی، گرفتار آمده، یا سر به راه آرمان انسانی خود داده، یا تن به خفت سپرده، ذلّت را، به مدح نشستهاند.
در تاریخ سه هزار ساله ی اخیر ایران، حتی برای مدتی کوتاه، مشکل میتوان دورهای را دید که شاعر ایرانی، آزادانه بتواند دست بقلم برده، آنچه را در دل و در سردارد، به زبان آورده و مکتوب گرداند. او همواره از جهات مختلف تهدید میشود، به زندان میافتد، شکنجه میشود، بر دار به رقصش میکشند، پوستش میکنند و میسوزانندش، حکم ارتداد میدهندش، تبعید میشود، از کار بیکار شده، کتک میخورد و خوار میشود. گویی قرار است او سنگ زیرین آسیاب تاریخ این سرزمین باشد. دیوار شاعر از همه کوتاهتر است. هر که از راه میرسد، اول مشت بر سر او میکوبد. در هرم فرهنگ ( ضعیف کشی) در پائینترین سطح قرار دارد و تنها زمانی از او یاد میکنند که در گور خفته باشد. گاهی باید چون مسعود سعد عمری برحصار «نای» نالید و شکوه گر بخت و هنر خویش بود و گاهی نیز باید چون فردوسی در به در از این شهر به آن شهر از بیم جان گریزان و رمّان بود ویا چون خیّام در زیر تیغ تکفیر و ارتداد به خاموشی پناه برد و سر انجام شاعر به اینجا برسد که کار او عملی بیهوده است که نه خیری برای این جهان و نه گشایشی برای آن جهان اوست و او به ناچار بر خود و هنر خویش بشورد و آن را بنکوهد. البته باید گفت این نکوهش و اعتراض، عصیان نه علیه شعر و کلمات که قیامی علیه وضع نا بهنجار روزگار است. چنان که انوری ابیوردی میگوید :
غصه ها دارم ز نقصان از همه نـــوعی ولیک زین یکی آوخ که نزدیک تومردی شاعرم
خودهنردرعهد ما عیب است گرنه این سخن می کند برهان که من شاعر نیم بلساحرم
خاطرم در ستر دیوان دختران دارد چـو حور زهره شان پرورده در آغوش طبع زاهــرم
گــر ز یک خاطب یکی را روز تزویج و قبول برتر از احسنت کابیــن یافتستم کــافرم
در چنین قحط مروت با چنیـــــن آزادگان وای مـن گرنان خورندی دختران خاطرم
( انوری،۱۳۷۶: ۶۱۲)
انوری در واقع نه علیه شعرو شاعری، عصیان میکند که هدف او برملا ساختن زمامداران و صاحبان جاه و مال است که قدر و قیمت سخن و سخن دانی را نمی شناسند. آنان در شاعران به چشم افرادی متملق و چاپلوس نگاه میکنند که به وسیله هنر خود، درمی از آنان میربایند.
اوحدی مراغه ای نیز گرچه به ظاهر زبان به نکوهش شعر میگشاید، امّا در واقع نیش زبان او علیه منعمان و زمامداران بیغمی است که قدرو بهای شعرو شاعررا نمیدانند. ناخوشنودی او در وهله اوّل، از سرودن شعر مدحی، به اجبار و نه به اختیار است. زیرا او راه دیگری برای گذران معاش نمیشناسد. وجه دوّم ناراحتی او سرودن شعری است که ممدوح از آن هیچ استنباطی ندارد و قیمت و قدر سخن را درک نمیکند و به قول معروف « خر چه داند قیمت نقل و نبات»و باید این معانی زیبا و رنگین را برای کسی گفت که اساساً درکی از شعر ندارد.<br< p=””></br<>

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

/>شاعری چیست؟ بـــــر در دونان خـــــــانـه کرد و حکمت یونان
به ثناشان دریغ باشد رنــــــــج طبــع را دادن عـــذاب و شکنج
خفته ممدوح مست با خـــــاتون تو به مدحش ز دیده ریزان خون
شب کنـی روز و روز در کـــارش در نویسی به درج طـــــومارش
(اوحدی مراغه ای، ۱۳۷۳: ۴۲۹)
اوحدی ضمن توصیف روند رنج آور رسیدن به حضور ممدوح ممسک و تطمیع راوی خوش سخن برای قرا ئت شعرتا اینکه در گوش او خوش آید به تشریح بیاعتنایی طبع لئیم و زمخت ممدوح که نه تنها از پرداخت درمی خودداری میکند بلکه تنها به زبانی فریبنده شاعررا به گفتن شعری دیگر و دادن پاداش در آن نوبت، دست به سر میکند، پرداخته و میگوید:
تا روی پیش او ســــــــلام کنی شعر خـــوانی، سخـن تمـام کنی
او خطابت کند که: خــوش گفتی در معنی بـه مدح مـــــــا سفتی
نقد را بـــــــاز گرد و کـاری کن بار دیگـــر بمـا گـــــــذاری کن
زو چوآن بشنوی بـــــــرون آیی خود ندانی ز غم کـــه چـون آیی؟
( همان: ۴۲۹)
اوحدی تشریح میکند که خو اجه نه تنها به شاعر چیزی نمیدهد بکه با ترش رویی به دربانان نیز سفارش میکند که از دادن بار، خوداری کنند. با این وصف، حتی اگر به حضورشان برسی و شعرت را هم بخوانی، حوالهای ناچیز در دهی دور افتاده، برات میکنند که از گرفتن آن هم پشیمان میشوی. تازه بدهکاری به راوی و دربان روی دستت، باقی میماند:
بــاز شعـــریش بـــــــر ترنگانی بــــه تقــــاضـــا قــــلم بلنگانی
چـــون بیایی بـه وعـــده باز برش بستـه یــابــی بسـان سنـــگ درش
دل دربان بلا بــه نـــــــــرم کنی بر خـود او را به آقچه گــــرم کنــی
تـــا تـــرا پیش او چـــــــو راه کنـد او به دربـــان تـــــرش نگــــاه کنـد
کــای: خــر قلتبان، قــرار ایــن بود؟ آنچه گفتم هـــزار بـــار ایــــن بـود؟
بــار دادی، چــه روز ایـــن بـارست؟ من بکارم، چه وقت ایــــن کــارست؟
پس نپرسیــده: کــای پــــدر چـونی؟ چیست حـالت؟ ز درد سـر چـــــونی؟
بنــــویســد بــــرات بــــر جــــایی کــز سـه خـــروار ادا کنـــد تــــایی
( همان: ۴۲۹)
اوحدی با تشریح کیفیّت چگونگی برخورد صاحب منصبان و دولت مردان با مقوله شعر و ادب، نومید از این وضع و حال بر شعر میشورد و رنج شاعر را بیفایده میداند:
خودز این خواجگان مدخل کیست؟ کـــــه فزون باشدش عطا از بیست
بیست را چـــــــون غریم ده ببرد پنج راوی ز نیمه ره ببــــــــــرد
تـــــــو بمانی و برده ماهــی رنج بیستت ده شــده، دهت شده پنج
( همان: ۴۲۹)
انوری درباره خست وکج فهمی سردمداران زمانه و بی بهایی شعر و دانش در آن زمانه ، زبان به اعتراض میگشاید و کیفیّت این وضع را چنین توصیف میکند:
اندرین عصر هــــــــرکه شعر برد به امیــــــــــد صلت بر ممدوح
چــــــــار آلت بیـــایــدش ورنه گردد از رنــــج غم دلش مجروح
دانش خضر و نعمت قــــــــارون صبـــــــر ایوب و زندگانی نوح
( انوری،۱۳۷۶: ۵۴۶)
مولانا سیف الدّین ابو حامد محمد فرغانی، مشهور به سیف فرغانی ( ۷۰۵ تا ۷۴۹ ق) از شاعران خوب قرن هفتم تا آغاز قرن هشتم است. بیان نقیصه های اجتماعی و برشمردن زشتی ها و پلیدی های طبقه فاسد جامعه، در اشعار سیف دیده می شود. این نقدهای صریح و جدّی، خالی از هزل و مطایبه است. دوران حیات این شاعر مقارن با یکی از بدترین ادوار حیات اجتماعی ایران است که «جوینی» درباره آن میگوید:«هر مزدوری، دستوری. هر مزوری، وزیری. هر مدبری، دبیری. هر مستوفی، مستوفیی. هر مسرفی، مشرفی. هر شیطانی، نایب دیوانی. هر کون خری، سرصدری. هر شاگرد پایگاهی، خداوند حرمت و جاهی. هر فراشی، صاحب دورباشی. هر جافی، کافی. هر حسی، کسی. هر خسیسی، رییسی. هر غادری، قادری. هر دستاربندی، بزرگوار دانشمندی… هر آزادی، بیزادی. هر رادی، مردودی… ».
(جوینی، ۱۳۸۸: ۱۳۴)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

  • milad milad

در این فصل به تجزیه و تحلیل داده های آماری و شاخص های مربوطه پرداخته می شود. . بدین منظور ، علاوه بر ارائه داده­ ها به صورت توضیحی، برای درک بهتر از جداول استفاده می­گردد. نتایج تحقیق در سه بخش ارائه می شود.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.

الف) ویژگی های جمعیت شناختی جامعه پژوهش

ب) یافته های توصیفی پژوهش

ج) یافته های استنباطی

۴-۲-ویژگی های آماری افراد نمونه

الف- ویژگی های جمعیت شناختی جامعه پژوهش

یافته های پژوهش نشان داد که از مجموع۴۰ نفر ی که در این پژوهش شرکت داشته اند تعداد ۱۶نفر (۴۰%) شرکت کنندگان پسر و تعداد ۲۴ نفر (۶۰%) شرکت کنندگان دختر بودند. این یافته ها در جدول (۴-۱). ارائه شده است.

جدول شماره( ۴-۱).فراوانی مطلق و فراوانی درصدی دانشجویان به تفکیک جنس

 

 

 

 

 

 

 

 

جنس فراوانی درصد
دختر ۲۴ ۶۰
پسر ۱۶ ۴۰
مجموع ۴۰ ۱۰۰

بر اساس اطلاعات ارائه شده درجدول شماره (۴-۲) از تعداد ۴۰ دانشجویی که در این پژوهش شرکت داشته اند،

تعدا د ۱۳نفر ( ۵/۳۲%) دانشجوی رشته مهندسی علوم و صنایع غذایی و تعداد ۱۶نفر ( ۰/۴۰%) دانشجوی رشته مهندسی بهداشت محیط و تعداد ۱۱نفر ( ۵/۲۷ %) شرکت کنندگان را دانشجویان رشته بهداشت عمومی تشکیل می دادند.

جدول شماره( ۴-۲).فراوانی مطلق و فراوانی درصدی دانشجویان به تفکیک رشته تحصیلی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

رشته تحصیلی فراوانی درصد
علوم و صنایع غذایی ۱۳ ۵/۳۲
مهندسی بهداشت محیط ۱۶ ۰/۴۰
بهداشت عمومی ۱۱ ۵/۲۷
مجموع ۴۰ ۱۰۰

بر اساس اطلاعات ارائه شده در جدول شماره (۴-۳) از مجموع ۲۴ دانشجوی دختر تعداد۴ نفر (۷/۱۶% ) دانشجوی رشته مهندسی علوم و صنایع غذایی و تعداد ۱۰ نفر (۷/۴۱%) دانشجوی رشته مهندسی بهداشت محیط و تعداد ۱۰نفر ( ۷/۴۱%) شرکت کنندگان را دانشجویان رشته بهداشت عمومی تشکیل می دادند. و از مجموع ۱۶ دانشجوی پسر تعداد ۹نفر (۲/۵۶% ) دا نشجوی رشته مهندسی علوم و صنایع غذایی و تعداد ۶ نفر (۵/۳۷%) دانشجوی رشته مهندسی بهداشت محیط و تعداد ۱نفر ( ۲/۸%) شرکت کنندگان را دانشجویان رشته بهداشت عمومی تشکیل می دادند.

جدول شماره( ۴-۳).فراوانی مطلق و فراوانی درصدی دانشجویان به تفکیک جنسیت و رشته تحصیلی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جنس رشته تحصیلی فراوانی درصد
دختر علوم و صنایع غذایی ۴ ۷/۱۶
مهندسی بهداشت محیط ۱۰ ۷/۴۱
بهداشت عمومی ۱۰ ۷/۴۱
مجموع ۲۴ ۰/۱۰۰
پسر علوم و صنایع غذایی ۹ ۲/۵۶
مهندسی بهداشت محیط ۶ ۵/۳۷
بهداشت عمومی ۱ ۲/۶
مجموع ۱۶ ۰/۱۰۰

با توجه به اطلاعات موجود در جدول (۴-۴) در گروه کنترل ۲۰ نفر دانشجو وجود داشت، که این تعداد تحت تاثیر متغیر مستقل آموزش محتوای رایج مهارت های حل مساله قرار گرفتند. در گروه آزمایش نیز تعداد ۲۰ دانشجو وجود داشت، که این گروه تحت تاثیر متغیر مستقل آموزش محتوا ی مبتنی بر فرا شناخت قرار داشتند .

جدول شماره (۴-۴).مشخصات و تعداد دانشجویان در گروه آزمایش وکنترل

  • milad milad

مارتین بابر معتقد به اثر بالقوه شفادهندگی داستان درمورد دردهای روحی بود. او داستان را بعنوان رسانهای میدانست که در آن موضوعات وجودی زندگی، تعلق، امید، شهامت، شکوفایی و عشق در هم بافته میشوند و از یک گروه به گروه دیگر، از یک نسل به نسل دیگر منتقل میشود ( استوا رت، ۲۰۰۵، ترجمه نوابی ن‍‍ژاد،۱۳۸۶ ). شاید مهمترین نفشی که قصه یا حکایت و تمثیل در درمان ایفا می کند، همگانی جلوه دادن مشکلاتی است که مراجع با آنها دست و پنجه نرم می کند . بنابراین مراجع احساس نمی کند که تنها است و مشکلش منحصر به فرد و غیرقابل حل است.
پژوهشگران علم ارتباطات نیز که راه های اثرگزاری بر دیگران را مورد مطالعه قرار میدهند یکی از روش های اقناع یا قانع ساختن مخاطب با ارائه نمونه، استدلال، استنادات محکم یا توسل به روایتهای دیگران میدانند که به اقتضای مورد میتوان از چهار روش اقناعی از جمله استقرایی، قیاسی (منطقی)، اشراقی و الهامی استفاده نمود .گروهی از مردم را با تمثیل، داستان و اسطوره بهتر میتوان قانع نمود و این از جمله شگردهایی که موجب ماندگاری آثاری مثل مولانا شده است(باهر،۱۳۸۶).
تمثیل و داستان بدلیل جذابیت ذاتی خود به طرق گوناگون با خواننده ارتباط برقرار می کنند. و از آنجا ئیکه در سطوح مختلف با افراد ارتباط برقرار می سازد، در سطح وسیعی میتواند برای تغییر خلق و وضعیت روانی با افزایش سطح انرژی فرد یا گروه، به چالش کشیدن رفتارها ی غیر قابل قبول، خلق تداعی های قدرتمند در ذهن شنونده و تقویت خلاقیت، تسهیل ارتباط با بهره گرفتن از حواس چند گانه، فعال سازی نیمکره راست مغز، ساده سازی و نه (ساده انگاری) ایده های پیچیده سودمند واقع شود (صاحبی،بی تا).
روش کاربرد تمثیل در فرایند بازسازی شناختی
در رویکرد شناختی،تمام مشکلات عاطفی و روان شناختیِ افراد از شناخت واره ها[۲۷۱]، خطاهای فکری[۲۷۲]، تحریف های شناختی[۲۷۳] و باورهای ناکارآمد[۲۷۴] (غیر منطقی) ناشی می شود. از دیدگاه شناختی، افراد در مراودات اجتماعی و رخدادهایی که برایشان اتفاق می افتد، اکثراً به هنگام ادراک و تفسیر وقایع دچار خطاهای فکری از قبیل: اغراق، فاجعه پنداری، تحریف، نتیجه گیری شتاب زده، تعمیم مبالغه آمیز و… می شوند. از این رو وقایع و اتفاقات را عامل اصلی ناراحتی و مشکلات خود می پندارند. این در حالی است که وقایع و رویدادها به خودی خود نمی توانند باعث ایجاد مشکلات روان شناختی در افراد شوند، بلکه شیوه فکری[۲۷۵] و سبک پردازش[۲۷۶] اطلاعات و معنادهی به وقایع یا همان تفسیر رویدادهاست که این گونه احساسات و هیجانات منفی را در افراد ایجاد می کند(الیس و هارپر[۲۷۷]، ۱۹۸۱ ) .
درمان به شیوه رفتاری – شناختی روشی استاندارد، ساختار مند و کاملاً طرح و برنامه ریزی شده است. در این روش اصول و فنون کار با مراجع گام به گام تعریف و تعیین می شود اصول و فنون و روش های که قرار است در این مسیر بکار گرفته شوند مشخص شده است: متغیرهای دخیل در مشکل عبارتند از ۱- متغیرهای آغازگر یا ایجاد کننده ۲- متغیرهای زمینه ساز ۳-متغیرهای نگهدارنده و ۴-متغیرهای تعدیل گر. هدف اصلی در این رویکرد حذف یا تعدیل متغیرهای نگهدارنده است که همواره یک فکر و یا باور نادرست است که به آن خطاهای فکری یا باورهای غیرمنطقی می گویند. شش گام اساسی برای آموزش بازسازی شناختی عبارتند از گام اول: شناسایی موقعیت وآنچه باعث رنج و ناراحتی میشود، گام دوم: شناسایی هیجانهاومیزان شدت آنها ،گام سوم: شناسایی افکار، شامل افکار اتوماتیک مقدم بر هیجان، گام چهارم: چالش با افکار و باورهااز طریق شواهد و مدارک موجود برعلیه افکار، گام پنجم: عکس العمل نشان دادن به افکار بیفایده و جایگزین کردن افکارمنطقی بشکل مفید، گام ششم: ارزیابی مجدد باورها ، افکار و هیجانها(شیدلینگر،۲۰۰۴). به منظور فهم مراجع از نوع خطایی که در فکرش وجود دارد درگام چهارم و پنچم مشاوره گروهی از تمثیل استفاده میشود و این مدا خله ،کار چالش با افکار مراجع را به حداقل می رساند. بطور کلی در رویکرد شناختی، ده خطای فکری (تحریف شناختی) و سیزده باور ناکارآمد به منزله عوامل اصلی شکل گیری و تداوم اختلالات هیجانی شناسایی شدهاند که درفرایند درمان شناختی نحوه بازشناسی و بازسازی آنها به افراد آموزش داده میشود (مک مولین، ۲۰۰۰ به نقل از صاحبی ۱۳۸۷)که انسانهای متعارف نیز کمابیش از این خطاهای فکری و باورهای ناکارآمد در فرایند زندگی شان استفاده میکنند.
در جداول( ۶-۲ و ۷-۲ )ابتدا تحریفهای شناختی و باورهای غیر منطقی معرفی شده اند سپس برای هر یک از این تحریف ها و باورها دو تمثیل یا داستان پیشنهاد شده تا به تناسب تشخیص مراجعین از هر کدام استفاده شود.
جدول( ۶-۲ ) تمثیل های مرتبط با تحریفهای شناختی

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

 

 

 

 

 

  • milad milad

حشمتی (۱۳۸۲)، به بررسی روابط عوامل محیطی و استقرار و گسترش تیپ های پوشش گیاهان مرتعی در شمال شرقی استان گلستان پرداخت و برای تعیین همبستگی عوامل محیطی با تیپ های گیاهی، از رج بندی PCA استفاده نمود و به این نتیجه رسید که عوامل محیطی بر استقرار و پراکنش موزاییکی جوامع گیاهی مؤثرند و مهمترین عوامل مؤثر بر تفکیک جوامع گیاهی عمق آب زیرزمینی، جهت شیب و شوری خاک هستند.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

کاشی پزها (۱۳۸۱) مهمترین عوامل مؤثر در تفکیک جوامع و زیر جوامع گیاهی منطقه باغ شاد را ارتفاع از سطح دریا، درصد شیب، بافت و عمق خاک گزارش می کند و اشاره می کند که سایر عوامل در انتشار جوامع نقش کمتری دارند.

عصری و مهرنیا (۱۳۸۰) جوامع گیاهی بخش مرکزی منطقه حفاظت شده سفیدکوه را بررسی کردند آنها پراکنش جوامع گیاهی این منطقه را اساساً تحت تأثیر عوامل توپوگرافیکی شامل ارتفاع از سطح دریا، جهت و میزان شیب و عوامل خاکی از جمله عمق و بافت دانستند و بیان کردند که این عوامل موجب استقرار اجتماعات گیاهی در نوارهای ارتفاعی و شیب های مختلف شده اند.

۲-۱-۱ ارتباط خاک با پوشش گیاهی

با توجه به برقراری روابط تنگاتنگ بین اجزای زیست بوم و تابعیت عامل خاک از عوامل اقلیمی، موجودات زنده، پستی و بلندی، سنگ مادر و زمان، بحث روابط بین خاک و پوشش گیاهی مطرح میشود. این روابط یک سویه نیست (جعفری و همکاران، ۱۳۸۱). به عبارت دیگر همبستگی شدید و ارتباط تنگاتنگ بین پوشش گیاهی و خاک به گونهای است که تغییر در وضعیت هر کدام، تأثیر شدیدی در دیگر کارکردهای اکوسیستم میگذارد (حاج عباسی، ۱۳۷۸). خاک ها از یک طرف تعیین کننده گونه های گیاهی هستند و از طرف دیگر گیاهان بر چرخه عناصر غذایی و خصوصیات مکانی خاک ها اثر می گذارند (مقیمی، ۱۳۶۸). ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک در رابطه با پوشش گیاهی باعث تنوع و پراکنش جغرافیایی گسترده گیاهان می شود (باغستانی میبدی، ۱۳۷۵). Beno (1996) در مطالعات خود در طول ساحل عربستان و کناره خلیج فارس، گیاهان را به عنوان شاخصی از خصوصیات خاک مورد بررسی قرار داد. وی نشان داد که گیاهان شاخص، نماینده ویژگی های خاک هستند و تیپ های مختلف گیاهی با تیپ های خاک منطقه مطابقت دارند. Jin-Tun (2002) در مطالعه روابط پوشش گیاهی با عوامل محیطی دریافت که پراکنش پوشش گیاهی تابعی از اقلیم و خاک است و در اقلیم با شرایط ثابت به منظور مدیریت صحیح اکوسیستم های مرتعی باید ارتباط بین خاک، پوشش گیاهی و موجودات زنده را شناخت.

در مطالعهای که در خصوص رابطه بین پوشش گیاهی با خصوصیات خاک در دشت های بیابانی جنوب صحرای سینا در کشور مصر صورت گرفت، بیان شد که به طور کلی درصد رطوبت و درصد ماده آلی از جمله مهمترین عوامل مؤثر در پراکنش پوشش گیاهی میباشند (Abd El-Ghani, 2003).

رابطه بین خصوصیات خاک و پوشش گیاهی هالوفیت در نواحی ساحلی شمال چین به روش تجزیه مؤلفه های اصلی مورد بررسی قرار داده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که شوری، اسیدیته، درصد رطوبت و درصد ماده آلی از جمله عوامل اصلی مؤثر در توجیه تنوع پراکنش پوشش گیاهی در این مناطق میباشند (Wei et al., 2008).

نتایج پژوهشی که با روش تجزیه مؤلفه های اصلی و تجزیه همبستگی در چین انجام شد نشان داد که ویژگی های فیزیکی-شیمیایی خاک مانند مواد غذایی، رطوبت، شوری و اسیدیته که بر روی همگنی زیستگاه تأثیرگذار هستند، الگوی پراکنش جامعههای گیاهی را در این مناطق کنترل میکنند (Yibing, 2008).

Monier و همکاران (۲۰۰۳) در صحرای سینا نشان دادند که هدایت الکتریکی، اسیدیته، آهک، گچ، ماده آلی، سنگریزه و رطوبت اشباع از عوامل مهم تأثیر گذار بر پراکنش گیاهان هستند. Barrett (2006) عمق آب زیر زمینی و بافت خاک را به عنوان عوامل کلیدی تعیین کننده پراکنش جامعه های گیاهی در سواحل دریاچه های شور معرفی کرد. Lu و همکاران (۲۰۰۶) تأثیر تعدادی از فاکتورهای خاک را بر پراکنش بوته ها و علفی ها بررسی کردند و نشان دادند که مهمترین فاکتورهای تأثیر گذار مقدار رطوبت خاک، pH، ماده آلی خاک و پتاسیم در دسترس بودند.

Jafari و همکاران (۲۰۰۳) در منطقه حوض سلطان اثر عوامل خاکی مانند بافت، آهک، pH، EC و یون های محلول را روی توزیع، درصد و تراکم پوشش گیاهی به طور کمّی بررسی کردند و روابط ویژه ای بین نوع گیاه و تنوع خاک یافتند و بیان کردند که نقش شوری و بافت مؤثرتر از سایر عوامل بوده است.

Kosmas و همکاران (۲۰۰۰) طی تحقیقی که در منطقه لسوس (یونان) انجام دادند به این نتیجه رسیدند که از بین فاکتورهای خاک pH، EC، عمق، سدیم و پتاسیم قابل تبادل که مورد بررسی قرار گرفتند عمق خاک در ماندگاری گیاهان چندساله یک عامل بسیار اساسی محسوب می گردد.

Farrukh و همکاران (۱۹۹۴) به طبقه بندی و آنالیز چند متغیره پوشش گیاهی ناحیه سوابی پرداختند و مهمترین عوامل کنترل کننده پراکنش گیاهی در این منطقه را اسیدیته خاک، فسفر و کربنات کلسیم تشخیص دادند.

Jensen (1990) در بررسی اثر گرادیان های محیطی در پراکنش جوامع گیاهی نشان داد که جوامع گیاهی به گرادیان های پیچیده ای از خاک شامل عمق خاک، ظرفیت نگهداری آب و میزان رس عکس العمل نشان داده و pH، نیتروژن، مواد آلی و فسفر از خصوصیات شیمیایی با رج بندی توده ها همبستگی معنی داری داشتند.

Lentz (1984) در تیپ های رویشی درمنه زار، ضمن مطالعه ۲۸ پارامتر از عوامل مورفولوژیکی خاک عنوان کرد که بافت و توالی افق ها، میزان سنگریزه، رنگ، ضخامت افق ها، اندازه ذرات و نوع ساختمان خاک به عنوان معیارهای ارتباطی بین پوشش گیاهی و خاک می تواند در تفکیک تیپ های رویشی مفید واقع شود.

ترنج زر و همکاران (۱۳۹۰) رابطه بین جوامع گیاهی و متغیر های فیزیکی و شیمیایی خاک کویر میقان اراک را مورد مطالعه قرار دادند. آنها برای تعیین عوامل خاکی مؤثر بر پراکنش پوشش گیاهی از آنالیز های PCA و CCA استفاده کردند. نتایج حاصل از آنالیز PCA نشان داد مهمترین عوامل خاکی مؤثر در پراکنش پوشش گیاهی خصوصیاتی نظیر بافت، شوری، سدیم، منیزیم و آهک است. و عوامل مهم مؤثر بر پوشش گیاهی با بهره گرفتن از آنالیز CCA، بافت و شوری را نشان داد.

جعفری و همکاران (۱۳۸۵) رابطه خصوصیات خاک با پراکنش گونه های گیاهی در مراتع استان قم را بررسی کردند. آنها به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیز مؤلفه های اصلی استفاده کردند. نتایج پژوهش آنها نشان داد که مهمترین خصوصیات خاکی مؤثر در تفکیک تیپ های گیاهی بافت، هدایت الکتریکی و آهک خاک است.

تحقیق گرگین کرجی و همکاران (۱۳۸۵) با عنوان بررسی ارتباط برخی گونه های شاخص مرتعی با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در کردستان که با روش فیزیونومیک تیپ بندی پوشش گیاهی انجام شده تأیید می کند حضور و درصد تاج پوشش گونه های گیاهی با برخی عوامل خاکی از جمله بافت خاک، درصد اشباع بازی، اسیدیته، سنگ و سنگریزه، سیلت و رس همبستگی دارند. آنها اعلام کردند داشتن اطلاعات درباره خصوصیات خاک در اکولوژی ضروری است.

مختاری اصل و همکاران (۱۳۸۴) در بررسی عوامل مؤثر در استقرار و پراکنش چهار گونه مرتعی شورپسند در مراتع قرخلار مرند بیان کردند که به طور کلی، واکنش گونه ها به عوامل خاکی می تواند به عنوان مؤلفه مهم در گسترش و استقرار این گونه ها برای مناطق شور مورد توجه قرار گیرد و هر گونه گیاهی با توجه به منطقه رویش، نیازهای اکولوژیک و دامنه بردباری با بعضی از خصوصیات خاک رابطه دارد.

ترنج زر و همکاران (۱۳۸۴) رابطه خصوصیات خاک با پوشش گیاهی مراتع وشنوه استان قم را بررسی کردند. آنها بیان کردند به عنوان یک نتجه کلی گیاهان به آن دسته از فاکتورهایی که به جذب مواد غذایی و آب کمک می کند گرایش مثبت نشان می دهند به طوری که در تیپ های مورد مطالعه ماده آلی، بافت، آهک، سنگریزه به ترتیب بیشترین رابطه را با گونه های گیاهی مورد مطالعه نشان دادند.

رضایی (۱۳۸۳) با تحلیل ۳۲ متغیر خاک و شکل زمین در حوزه سد لار به کمک آنالیز مؤلفه های اصلی مهمترین پارامترهای کیفیت خاک رویشگاه را، عمق مؤثر خاک، شاخص حاصلخیزی، ازت کل، پایداری، ساختمان، عمق لایه سطحی و ظرفیت نگهداری آب در خاک دانسته است و نشان داده که متغیرهای گیاهی به خصوصیات فیزیکی خاک نسبت به خصوصیات شیمیایی آن حساستر هستند.

نتابج پژوهش حسینی توسل و جعفری (۱۳۸۲) جهت تعیین میزان تأثیر فاکتورهای خاکی بر جدایی تیپ های گیاهی نشان داد که صفات خاک می تواند یکی از عوامل مهم و مؤثر در تشابه یا تمایز تیپ ها از یکدیگر باشد اگر چه به دلیل تأثیر عوامل متعدد این ارتباط صد در صد نیست. همچنین مشخص شد که ارتباط بین فاکتورهای خاکی و پوشش گیاهی از عوامل مؤثر در تغییرات درصد پوشش تاجی گیاهان مرتعی در جهات و طبقات ارتفاعی مختلف می باشد و فاکتورهایی که بیشترین تغییرات درصد پوشش تاجی گیاهان مورد بررسی را توجیه کردند، به ترتیب درصد سیلت، درصد سنگ و سنگریزه و درصد مواد آلی موجود در خاک بودند.

نتایج تفکیک تیپ های رویشی مختلف مراتع پشتکوه استان یزد در ارتباط با مشخصات خاک با بهره گرفتن از تجزیه مؤلفه های اصلی و آنالیز تطابق کانونیک (CCA) تشان داد که هدایت الکتریکی، بافت خاک، املاح پتاسیم، گچ و آهک از مهمترین عوامل مؤثر در تفکیک پوشش گیاهی منطقه میباشند و هر گونه گیاهی با توجه به منطقه رویش، نیاز های بومشناختی و دامنه بردباری با بعضی از خصوصیات خاک رابطه دارد (جعفری و همکاران، ۱۳۸۱).

نتایج بررسی ارتباطات متقابل خواص فیزیکی و شیمیایی خاک با گونه های غالب مرتعی منطقه مهرزمین قم توسط جعفری و همکاران (۱۳۸۱) نشان داد که پارامترهای مختلف خاکی تأثیر یکسانی بر گونه های گیاهی ندارند و از بین عوامل خاکی مورد بررسی (ضخامت هر افق، میزان هدایت الکتریکی عصاره اشباع، اسیدیته خاک، درصد آهک، میزان پتاسیم، بافت خاک و درصد ماده آلی)، تاج پوشش گونه ها بیشترین همبستگی را با دو عامل میزان پتاسیم و ضخامت افق ها و کمترین همبستگی را با هدایت الکتریکی داشتند.

مهردادی (۱۳۸۰) پس از بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک بر گونه های مرتعی غالب منطقه کهک قم به این نتیجه رسید که ارتباط خاصی بین خصوصیات خاک و پوشش گیاهی وجود دارد به طوری که تاج پوشش بیشترین همبستگی را با رس و pH نشان داد.

آریاوند و میروکیلی (۱۳۷۴ ) ضمن بررسی رابطه جوامع گیاهی بازفت در غرب استان چهار محال و بختیاری با عوامل محیطی، نتیجه گرفتند که تغییرات ارتفاع از سطح دریا، شیب، نوع و تغییرات خاک و عوامل اقلیمی در انتشار جوامع گیاهی مؤثرند.

۲-۱-۲ ارتباط عوامل فیزیوگرافی و پوشش گیاهی

عوامل جغرافیایی از جمله عرض های جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا، جهات جغرافیایی و درصد شیب زمین موجب محدودیت انتشار گونه های گیاهی می شوند و انتشار آنها به موازات همدیگر صورت می گیرد. مثلاً انتشار گونه های گیاهی در مناطق کوهستانی تابع درجه حرارت و در مناطق پست عامل محدود کننده رطوبت و مقدار آب است. پستی و بلندی بطور مستقیم از طریق تغییر و تعدیلاتی بر روی عوامل محیطی و بطور غیر مستقیم از طریق تأثیر در تشکیل خاک روی جوامع نباتی تأثیرات عمده ای دارد. داشتن مشخصات فیزیوگرافی اراضی مرتعی جهت مدیریت این اراضی ضروری می باشد. با افزایش ارتفاع از سطح دریا، متوسط درجه حرارت هوا کاهش یافته و با توجه به سایر عوامل اقلیمی منجر به تشکیل نواحی اقلیمی گشته، در نتیجه نواحی گیاهی با تنوع گونه ای خاص ایجاد می شود (Muller and Oberlander, 1978). Marsh (1991) بیان می دارد که اختلاف موجود در دریافت انرژی خورشید که از جهت های مختلف جغرافیایی و طبیعت شیب ها ناشی می شود، می تواند تأثیرات عمیقی روی پوشش گیاهی و شرایط محیطی داشته باشد.

از میان عوامل محیطی، پارامترهایی مانند جهت جغرافیایی، میزان شیب، ارتفاع از سطح دریا و سایر عوامل محیطی بر روی پارامترهای شیمیایی و فیزیکی خاک اثرگذار می باشند (Enright etal.,2005؛Solon et al., 2007). ویژگی های پستی و بلندی مانند ارتفاع از سطح دریا، شیب و جهت بر روی خشکی خاک و تبخیر و تعرق گیاهان مؤثر است (Pssama, 1970) و همچنین از جمله عامل هایی هستند که آب قابل دسترس را تحت تأثیر قرار می دهند (Vetaas, 1993). در میان عوامل پستی و بلندی، پارامتر جهت جغرافیایی با ایجاد خرد اقلیم به عنوان عامل مهمی در ایجاد تفاوت های شگرف بین خصوصیات اکوسیستم ها محسوب می شود (Carmel and Kadmon, 1999). در این زمینه Aragon و همکاران (۲۰۰۷)، Goldi(2001) و Schoenholtz و همکاران (۲۰۰۰) هر یک در پژوهش خود ارتباط بین جهت جغرافیایی و پراکنش گیاهان را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیدند که جهت شیب، اثر معنی داری روی ترکیب، ساختار و تراکم جوامع گیاهی و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک دارد. نتایج پژوهش Rundel (1981) نشان داد که عوامل مؤثر در جهت جنوبی، عمق خاک، میزان هوموس، اسیدیته خاک و در جهت شمالی، تابش نور خورشید است. Mark و همکاران (۲۰۰۰) نیز دریافتند که ویژگی های توپوگرافی (ارتفاع، شیب و جهت شیب)، عامل های اصلی الگوهای پراکنش پوشش گیاهی آلپی در کوهستان آرمسرونگ نیوزلند هستند.

Tavili and Jafari (2009) دریافتند که عامل ارتفاع از سطح دریا، جهت جغرافیایی و شیب با تأثیر بر میزان دما و رطوبت، عوامل عمده کنترل پراکنش گونه های گیاهی می باشند. نتایج مطالعات قلیچ نیا (۱۳۷۸) نیز نشان می دهد که پوشش گیاهی منطقه نردین تحت تأثیر عوامل مختلف زیستی و فیزیکی شکل است و بین عوامل توپوگرافی و ویژگی های گیاهی همبستگی متقابل وجود دارد.

در بررسی ها و تحقیقاتی که در زمینه تغییر دینامیک ساختار پوشش گیاهی در مناطقی که فیزیوگرافی رخساره های گوناگونی دارد، انجام شده، تغییر ارتفاع به عنوان یکی از پارامترهای مؤثر در ساختار پوشش گیاهی، در حالت عام و خاص مطرح می باشد و به تدریج که ارتفاع محلی افزایش می یابد تغییراتی در آب و هوا و به تبع آن در پوشش گیاهی ایجاد می شود و از طرفی در اراضی با شیب تند نیز بواسطه جریان شدیدتر آب، زمین سریعتر خشک شده و همچنین فرسایش شدید خاک، شرایط را برای رشد و نمو گیاهان محدودتر می کند (مبین، ۱۳۵۲). در بررسی رابطه بین پوشش گیاهی و برخی عوامل محیطی بیات موحد (۱۳۷۷) نتیجه گرفته است که ارتفاع یک همبستگی قابل قبولی با درصد پوشش گیاهی دارد و با افزایش ارتفاع درصد پوشش گیاهی نیز افزایش یافته است.

خواجه الدین و یگانه (۱۳۸۹) رابطه ی گونه های گیاهی منطقه ی شکار ممنوع کرکس با عوامل پستی و بلندی و اقلیم را بررسی کردند و رسته بندی ویژگی های گونه ها با عوامل محیطی را با روش تجزیه تطبیقی متعارف (CCA) انجام دادند. نتایج این پژوهش نشان داد در منطقه شکار ممنوع کرکس عوامل فیزیوگرافی و اقلیمی تأثیر بسیار زیادی در استقرار گونه های گیاهی دارند و این عوامل با تأثیر بر یگدیگر عامل عمده ی پراکنش گونه های گیاهی هستند. نتایج تجزیه ی مؤلفه های اصلی نشان داد که مهمترین ویژگی های اقلیمی مؤثر در پراکنش و استقرار گونه های غالب، بارندگی و دما و از بین عامل های پستی و بلندی، عامل ارتفاع از سطح دریا تأثیر به سزایی دارد. این بررسی نشان داد که با افزایش ارتفاع، گونه های بالشتکی پراکنش بیشتری دارند. آنها اینطور استناط کردند که عامل های محیطی مهم دیگری بر پوشش گیاهی منطقه تأثیر گذارند.

خادم الحسینی و همکاران (۱۳۸۶) با بررسی نقش عوامل توپوگرافی و اقلیم در پراکنش پوشش گیاهی مراتع مشجر ارسنجان نشان دادند ارتفاع از سطح دریا و جهت جغرافیایی با تأثیر بر میزان دما و رطوبت، عامل عمده کنترل پراکنش گونه های گیاهی هستند.

با توجه به بررسی پژوهش های انجام شده در مطالعه حاضر و انجام نگرفتن مطالعه ای بر پراکنش پوشش گیاهی منطقه مورد مطالعه، این پژوهش صورت گرفت.

فصل سوم

مواد و روش ها

۳-۱ منطقه مورد مطالعه

۳-۱-۱ موقعیت جغرافیایی منطقه

منطقه تنگ صیاد ناحیه ای کوهستانی و مرتفع با ارتفاع متوسط۲۷۲۰ متر از سطح دریا، وسعتی معادل ۲۷۰۰۰ هکتار بین مختصات جغرافیایی ˝۲۸۰۶/۴۴´۵۸°۵۰ تا ˝۰۸۹۶/۲۵´۱۰°۵۱ طول شرقی و ˝۲۸۸۶/۶´۳°۳۲ تا ˝۵۵۱۶/۷´۱۷°۳۲ عرض شمالی واقع شده است. از نظر تقسیمات کشوری، این منطقه در بخش شرقی شهرستان شهرکرد و بخش غربی شهرستان بروجن در استان چهارمحال و بختیاری و فاصله آن تا شهرستان شهرکرد (مرکز استان) ۱۵ کیلومتر می باشد و نزدیکترین شهر به آن فرخشهر میباشد. شکل ۳-۱ موقعیت منطقه را در ایران و استان چهارمحال و بختیاری نشان می دهد.

 

شکل ۳-۱: موقعیت منطقه مورد مطالعه بر روی نقشه ایران و چهارمحال و بختیاری

این منطقه در سال ۱۳۴۹ از طرف شورای عالی شکاربانی و نظارت بر صید به عنوان منطقهی شکار ممنوع و در سال ۱۳۵۲ با تصویب شورای عالی محیط زیست، به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام گردید. در سال ۱۳۷۴ نیز حدود ۵۴۰۰ هکتار از قسمت میانی این منطقه به پارک ملی تبدیل گردید. به این ترتیب منطقه مطالعاتی تنگ صیاد شامل پارک ملی در قسمت میانی و منطقه حفاظت شده در پیرامون آن است (سازمان حفاظت محیط زیست، ۱۳۸۱).

۳-۱-۲ منابع اراضی و خاک منطقه

بر پایه نتایج مطالعات و ارزیابی منابع و قابلیت اراضی، اراضی محدوده به ۶ تیپ و ۱۲ واحد اراضی تقسیم شده است.

حدود ۶۵ درصد از وسعت محدوده مطالعاتی به تیپ کوه ها و تپه ها، ۲۳ درصد به تیپ واریزه های بادبزنی شکل سنگریزه دار، ۷ درصد به تیپ فلات ها و تراس های فوقانی و ۵/۲ درصد به دشت های دامنه ای تعلق می گیرد.

بررسی مشخصات فیزیکی خاکهای محدوده مورد نظر گویای آن است که این خاکها عمدتاً فاقد تکامل پروفیلی بوده و در تحت گروه Lithic Xerorthents و Typic Xerorthents قرار دارند که حاکی از کم عمق یا نیمه عمیق بودن خاکها در رژیم رطوبتی Xeric است.

۳-۱-۳ هوا و اقلیم

بر پایه یافته های مطالعات اقلیمی و نقشه خطوط همباران، میزان بارش در گستره منطقه از حدود ۳۵۰ میلیمتر در دامنههای ارتفاعی کمتر از ۲۱۰۰ متر تا حدود ۶۰۰ میلیمتر در قلل مرتفع منطقه و با بیش از ۲۹۰۰ متر ارتفاع نوسان دارد که نشان میدهد میزان ریزش با افزایش ارتفاع رابطه مستقیمی دارد. شکل بارش نیز در طبقات ارتفاعی با دمای پایینتر از صفر درجه سانتیگراد به شکل برف است. بر این اساس و متناسب با تغییرات میزان بارندگی و درجه حرارت، برحسب تغییرات ارتفاع، سه قلمرو اقلیمی خشک سرد، نیمه خشک سرد و نیمه مرطوب با تابستان معتدل و زمستان بسیار سرد بر اساس تقسیمبندی اقلیمی را میتوان در منطقه تشخیص داد (شیوندی و نظریان، ۱۳۸۶).

۳-۱-۴ زمین شناسی و ژئومرفولوژی منطقه

از لحاظ زمین شناسی این منطقه در پهنه سنندج- سیرجان واقع است که در آن سنگ هایی به سن کواترنری، الیگومیوسن و کرتاسه دیده می شود. بیشتر سنگ های این منطقه آهکی بوده که از نوع آهک های خاکستری، آهک های کریستالیزه، آهک های اوربیتولین دار، آهک نومولیت دار و کنگلومرای آهکی می باشد که با جوشش آنها توسط اسید کلریدریک قابل تشخیص می باشند (درویش زاده،۱۳۷۰).

از لحاظ تکتونیکی این منطقه روی گسل جنوبی رخ قرار گرفته است که سازوکار این گسل از نوع راندگی است. امتداد گسل شمال باختری- جنوب خاوری با شیب به سوی شمال خاوری است (آقانباتی، ۱۳۸۵).

۳-۱-۵ پوشش و ترکیب گیاهی منطقه

در این منطقه ۲۰ تیپ گیاهی تشخیص داده شده و حدود ۲۵۰ گونه متعلق به ۵۲ تیره شناسایی شده است (محیط زیست، ۱۳۸۱). اما ما به دلیل صرف هزینه و وقت زیاد و صعب العبور بودن بعضی تیپ ها فقط در ۶ تیپ رویشی منطقه مطالعه و نمونه برداری انجام دادیم که ویژگی های این ۶ تیپ در ذیل مختصراً شرح داده شده است.

تیپ Ast. alb + Ast.myr + Aca. mic + Cou. ten

گیاهان غالب این تیپ عبارتند از:

Astragalus albispinus – Astragalus myriacanthus – Acanthophyllum microcephalum – Cousinia tenuiramula

این تیپ عمدتاً در منطقه دشتی جنوب کوه بر آفتاب حاجی و تپه ماهورهای شرق فرخشهر گسترش دارد. پوشش گیاهی آن کاملاً تخریب یافته و چرا شده است بطوری که گیاه خوشخوراک در آن دیده نمی شود و چهره ظاهری آن گندمیان یکساله است. تراکم رویشی در این تیپ تا ۱۰ درصد می باشد. گیاهان همراه این تیپ عبارتند از:

Nepeta glomerulosa – Echinophora platyloba – Centourea guabae – Phlomis persica – Hertia angustifolia – Astragalus gossypinus

تیپ Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses

گیاهان غالب این تیپ عبارتند از:

Astragalus susianus – Astragalus myriacanthus – Astragalus rhodosemius – Astragalus cephalanthus – Astragalus podolobus – Cousinia tenuiramula – Psathyrostachys fragilis – Bromus tomentellus – Agropyrom intermedium

این تیپ در بخش وسیعی از ارتفاعات کوهستانی منطقه حفاظت شده در تنگ کماسون، اطراف چشمه حسن خان، کوه چشمه کوکی، کوه چاله گل سرخی، شیب شرقی کوه دستگرد، اطراف کوه آتش برقی، گردنه بستان شیر به طرف آب شرشر و کوه کورچی گسترش دارد. این تیپ از تراکم نسبی گیاهی خوبی برخوردار است و تراکم آن در حدود ۵۰ درصد می باشد. گیاهان همراه این تیپ عبارتند از:

Scoriola orientalis – Phlomis olivieri – Aconthophyllum microcephalum – Teucrium polium – Eryngium noeanum – Centaurea virgata – phlomis persica – Centaurea gaobae – Artemisia aucheri – Hertia angustifolia – Daphne mucronata – Stipa hohenackeriana – Melica persica – Gundelia toornefortii – Acantholimon erinaceum

تیپ Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+Sti.hoh

گیاهان غالب این تیپ عبارتند از:

Astragalus myriacanthus-Astragalus gossypinus-Astragalus cephalanthus-Astragalus albispinus-Astragalus -Cousinia tenuiramula-Stipa hohenackeriana-Bromus tomentellus

این تیپ در بخش های دامنه ای و دشتی دربرگیرنده مزرعه شیخ رجب، دشت شمالی خط برق فشار قوی تا مزرعه چاه فرهاد و دره ماران و دامنه های شاه مار و دشت دربرگیرنده دره به طرف تنگ صیاد و دامنه های کوه جیلون تا شمال گسترش دارد که به علت دشتی بودن در اغلب نقاط تخریب یافته و چرا شده است. تراکم گیاهی در این تیپ بین ۲۵-۱۰ درصد می باشد. گیاهان همراه این تیپ عبارتند:

Acanthophyllum microcephalum- Scariola orientalis- Phlomis olivieri- Echinophora platyloba- Erangium billardieri- Hertia angostifolia- Erangium noeanum- Nepeta glomerulosa- Pimpinella deverroides

تیپ Ast.myr+Cou.ten+Cou.cyl+Sti.hoh

گیاهان غالب این تیپ عبارتند از:

Astragalus myriacanthus – Cousinia tenuiramula – Cousinia cylindracea – Stipa hohenackeriana

این تیپ در ناحیه وسیعی از دشت های حدفاصل اراضی زراعی و ارتفاعاتی چون کوه پلنگ آباد، کوه کورچی، کوه بستان شیر و پیرکوه (شرق پیرکوه مشهور به دشت احمدآباد) با تراکم نسبی ۱۰ تا ۲۵ درصد متشکل از گیاهان غیرخوشخوراک و اغلب خاردار گسترش دارد، بخش هایی ازآن اراضی زراعی رها شده یا بستر های سیلابی است. گیاهان همراه این تیپ عبارتند از:

Bromus tomentellus – Echinophora platyloba – Scariola orientalis – Eryngium noeonum – Hertia angustifolia – Centaurea gaubae – Astragalus spp

تیپ Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten

گیاهان غالب این تیپ عبارتند از:

Astragalus myriacanthus-Astragalus gossypinus-Cousinia tenuiramula

این تیپ در ناحیه نسبتاً وسیع دشتی شمال غرب منطقه حفاظت شده، حد فاصل کوه تنگ لاسون تا پیرکوه گسترش دارد. بخش هایی از این منطقه در اطراف تنگ کماسون زراعی و تخریب یافته است. به دلیل دشت بودن گیاهان مرغوب و خوشخوراک آن از بین رفته و تنها گیاهان خاردار و غیر خوشخوراک باقیمانده اند، در بعضی از موارد فرسایش نیز در اینجا به خوبی مشهود است. تراکم رویشی در این تیپ بین ۲۵-۱۰ درصد می باشد. گیاهان همراه این تیپ عبارتند:

Phlomis persica- Acanthophyllum microcephalum- Stipa hohenackriana- Centaurea gaubae- Bromus tomentellus- Scariola orientalis- Centaurea virgata

تیپ R + Ast. ech

این تیپ در نواحی صخره ای با گیاه پشته ای Astragalus echidnaeformis شامل بخش هایی از شیب جنوب غربی کوه برآفتاب سورک و ارتفاعات صخره ای غرب تنگ صیاد گسترش دارد. ارتفاعات صخره ای مذکور فقط بدلیل وجود گونه ای از گون که نام آن آورده شده از سایر نقاط صخره ای که دارای پوشش گیاهی خاص خودشان می باشند متمایز می شود. گیاهان همراه این تیپ عبارتند از:

Centaurea gaubae – Picris strigosa – Nepeta persica – Amygdalus lycioides – Rhamnus persica

۳-۲ تعیین تیپ های گیاهی منطقه مورد مطالعه

به منظور تعیین تیپ های رویشی که شاخص پوشش گیاهی کل منطقه باشد با توجه به تیپ بندی اولیه که توسط سازمان محیط زیست استان تهیه شده بود و پس از مراجعه به عرصه و بازدیدهای مکرر مرز تیپ ها اصلاح شد و تیپ های رویشی منطقه با توجه به سیمای ظاهری (فیزیونومی) تعیین گردید. سپس اقدام به استخراج محدوده مطالعاتی، نقشه تیپهای گیاهی و تهیه نقشه های مدل رقومی ارتفاع، شیب، جهت و ارتفاع در محیط نرم افزاری ARC GIS9.3 شد.

شکل ۳-۲: نقشه تیپ های رویشی نمونه برداری شده

۳-۲-۱ تهیه مدل رقومی ارتفاع

نقشه DEM یا مدل رقومی ارتفاع نقشه ای است که در آن سطح حوزه مورد نظر به صورت سلول ها یا شبکه هایی در نظر گرفته می شود که این سلول ها در تحقیق حاضر ۲۰*۲۰ متر مربع بوده است. در این سلول ها مرکز هر سلول دارای یک ارتفاع می گردد. برای تهیه نقشه مدل رقومی ارتفاع منطقه مورد مطالعه از نقشه های توپوگرافی ۲۵۰۰۰/۱ منطقه استفاده شد. دراین نقشه ها خطوط توپوگرافی ۱۰ متری دارای ارزش ارتفاعی می باشد، سپس این نقشه ها اسکن گردید و زمین مرجع شد. نقشه های زمین مرجع شده توپوگرافی به کمک نرم افزار Arc view رقومی و چهار ورقه مورد نظر به هم چسبیده شده و بدین ترتیب نقشه خطوط توپوگرافی نهایی حوزه با دقت۲۰ متر تهیه شد. سپس از این نقشه، نقشه مدل رقومی ارتفاع منطقه به دست آمد و در نهایت با استفاده آن، نقشه های ارتفاع، شیب و جهت تهیه گردید و هرکدام در چند کلاس طبقه بندی شدند.

۳-۲-۲ ارتفاع از سطح دریا

ارتفاع از سطح دریا نقش مهمی در مقدار و نوع بارش، میزان تبخیر و تعرق و نوع پوشش گیاهی دارد. نقشه طبقات ارتفاعی حوزه از روی مدل رقومی ارتفاع با قدرت تفکیک مکانی ۲۰ متری تهیه شد (شکل ۳-۳). شکل۳-۳ نشان می دهد بیشترین مساحت مربوط به طبقه ارتفاعی ۲۴۰۰-۲۲۰۰ و کمترین مساحت مربوط به طبقه >3000 می باشد.

شکل ۳-۳: نقشه طبقات ارتفاعی منطقه

۳-۲-۳ شیب

برای معرفی توپوگرافی هر منطقه یکی از عوامل فیزیکی مهم، شیب می باشد. نقشه شیب منطقه از روی مدل رقومی ارتفاع به دست آمد و در مرحله بعد طبقه بندی گردید (شکل ۳-۴). بیشترین مساحت مربوط به طبقه شیب ۲۵-۱۲ درصد است.

شکل ۳-۴: نقشه شیب منطقه

۳-۲-۴ جهت های شیب

جهات جغرافیایی نیز نقش به سزایی در گرفتن انرژی تابشی خورشیدی، برخورداری از بارش و در نتیجه پوشش گیاهی دارد. نقشه جهت منطقه نیز با بهره گرفتن از مدل رقومی ارتفاع به دست آمد (شکل ۳-۵). مطابق با شکل ۳-۵ بیشترین مساحت مربوط به جهت غرب و کمترین مساحت مربوط به جهت شمال است.

شکل ۳-۵: نقشه جهت های شیب منطقه

۳-۳ نمونه برداری عوامل محیطی

در منطقه معرف تیپ های گیاهی نمونه برداری از خاک و ثبت متغیرهای توپوگرافیک به عنوان فاکتورهای تأثیرگذار بر پوشش گیاهی. به شرح زیر انجام گردید :

۳-۳-۱ عوامل توپوگرافی

ارتفاع و مختصات جغرافیایی نقاط نمونه برداری با بهره گرفتن از دستگاه GPS و اطلاعات مربوط به جهت جغرافیایی و درصد شیب نیز در محل ثبت گردید.

۳-۳-۲ عوامل خاکی

ارتباط بین پوشش گیاهی و خصوصیات خاک به عنوان یک ابزار مهم برای ارزیابی مناطق میباشد. بنابراین خاک به عنوان یکی از مهمترین فاکتورهای محیطی در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفت.

به منظور مطالعه و تعیین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در هر تیپ رویشی در منطقه ای که از هر لحاظ معرف کل خصوصیات تیپ بود، پروفیل حفر شد که با توجه به عمق ریشه دوانی گیاهان از دو عمق ۱۵-۰ و ۳۰-۱۵ سانتیمتر نمونه خاک برداشت گردید و جهت آزمایشات مختلف بر روی آنها به آزمایشگاه خاکشناسی منتقل شد.

۳-۳-۲-۱ مطالعات آزمایشگاهی

در آزمایشگاه خاک شناسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک مورد اندازه گیری قرار گرفت.

الف- خصوصیات فیزیکی

در آزمایشگاه نمونه های خاک بعد از خشک شدن در معرض هوای آزاد، کوبیده شد. سپس نمونه های خاک از الک ٢ میلیمتری عبور داده شد و با توجه به وزن نمونه، قبل از الک کردن و وزن خاک عبور کرده از الک، درصد سنگریزه خاک تعیین شد. بعد از آن بر روی ذرات کوچکتر از ٢ میلیمتر آزمایش های فیزیکی تعیین ذرات نسبی خاک شامل رس، سیلت و ماسه به روش هیدرومتری بایکاس انجام شد (Gee, 1986). جرم مخصوص ظاهری (ρb) به روش کلوخه و پارافین جامد تعیین شد (Blake and Hartge, 1986).

ب- خصوصیات شیمیایی

در بررسی های تجزیه شیمیایی خاک، میزان اسیدیته خاک در گل اشباع با pH متراندازه گیری شد. برای بررسی وضعیت شوری خاک، هدایت الکتریکی در عصاره اشباع با هدایت سنج الکتریکی تعیین گردید (Klute, 1982). اندازه گیری آهک خاک به روش خنثی کردن کربنات کلسیم با اسید کلریدریک و تیتراسیون اسید اضافی با سود اندازه گیریشد (علی احیایی و بهبهانی زاده، ۱۳۷۲). کربن آلی خاک بر اساس روش والکلی و بلاک با بهره گرفتن از دی کرومات پتاسیم به عنوان اکسید کننده در حضور اسید سولفوریک و سپس تیتراسیون دی کرومات پتاسیم مصرف نشده با فروسولفات اندازه گیری شد (Nelson and Sommers, 1982).

نیتروژن کل پس از هضم مقدار ۲/۰ گرم خاک باH2SO4 به روش کجدال اندازه گیری شد (Bremner and Mulvaney, 1982). غلظت فسفر قابل جذب به روش اولسن اندازه گیری شد، بدین گونه که ابتدا نمونه خاک با محلول بی کربنات سدیم ۵/۰ مولار (۵/۸PH=) عصاره گیری شد، سپس فسفر در عصاره خاک به روش رنگ سنجی اندازه گیری شد (Olsen and Sommers, 1982). پتاسیم قابل جذب که شامل شکل محلول و تبادلی آن است با بهره گرفتن از آب مقطر عصاره گیری شد و سپس به کمک دستگاه فلیم فتومتر غلظت پتاسیم نمونه ها قرائت گردید (Rhoades, 1982).

۳-۴ تجزیه و تحلیل داده ها

بعد از جمع آوری داده ها، برای تجزیه و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر پراکنش پوشش گیاهی از روش تجزیه و تحلیل چندمتغیره آنالیز مؤلفه های اصلی (PCA) با بهره گرفتن از نرم افزار PC-ORD استفاده شد.

تیپ های گیاهی مورد مطالعه از نظر خصوصیات محیطی با بهره گرفتن از تجزیه وتحلیل واریانس یکطرفه با تکرار نامساوی مورد مقایسه قرار گرفتند. مقایسه میانگین عوامل محیطی که بر تیپ های گیاهی تأثیر گذار شدند، به روش Tukeyدر نرم افزار spss نسخه ۱۹ انجام گرفت.

همچنین آنالیز رگرسیون حداقل مربعات جزیی (PLS) انجام شد. PLS نسخه چند متغیره از رگرسیون است که در شرایطی که تعداد متغیرها بیشتر از تعداد مشاهدات میباشد روش های دیگر رگرسیونی و همچنین تحلیل تطبیقی متعارفی (CCA) کارایی خود را ازدست داده و استفاده از PLS توصیه میشود.

فصل چهارم

نتایج

۴-۱ دامنه تغییرات متغیرهای مورد مطالعه در رویشگاه

اشکال ۴-۱ و ۴-۲ به ترتیب درصد ضریب تغییرات متغیرهای خاک را در عمق ۱۵ -۰ و ۳۰ -۱۵ سانتیمتر نشان میدهد.. با توجه به اینکه دامنه و واحد اندازه گیری داده های مختلف، متفاوت میباشد از ضریب تغییرات یا تغییرپذیری متغیرهای مورد بررسی استفاده شد که نشان میدهد پراکندگی چند درصد میانگین میباشد، بطوری که به همه متغیرها ضریب بدون بعد میدهد و میتوان در خصوص متغیر ها با واحد های متفاوت قضاوت نمود. از آنجا که ضریب تغییرات میتواند الگوی گرادیان ایجاد شده را منعکس کند، بنابراین استدلال میشود بیشترین تغییرپذیری مربوط به سنگریزه عمق دوم و کمترین تغییرپذیری مربوط به اسیدیته میباشد. بطوری که میتوان گفت سنگریزه عمق دوم در محدوده مطالعاتی گرادیان ایجاد نموده است. شکل ۴-۳ درصد ضریب تغییرات پارامترهای توپوگرافی را نشان میدهد. بیشترین ضریب تغییرات مربوط به شاخص دریافت گرما در منطقه میباشد.

شکل ۴-۱: درصد ضریب تغییرات متغیرهای خاکی در عمق ۱۵ -۰ سانتی متری خاک

شکل ۴-۲: درصد ضریب تغییرات متغیرهای خاکی در عمق ۳۰ -۱۵ سانتی متری خاک

شکل ۴-۳: درصد ضریب تغییرات ویژگی های توپوگرافی

۴-۲ نتایج آنالیز مؤلفه های اصلی (PCA)

نام تیپ های موجود در منطقه به همراه کد آنها در جدول ۴-۱ آمده است. با توجه به جدول ۴-۲ که نتایج آنالیز مؤلفه های اصلی بر روی ۲۷ متغیر در شش تیپ رویشی را نشان می دهد، مؤلفه های اصلی اول و دوم به ترتیب ۰۱/۲۲ و ۰۴/۱۹ درصد از تغییرات پوشش گیاهی را توجیه می کنند، که جمعاً دو مؤلفه اول و دوم ۰۵/۴۱ درصد از تغییرات را در بر می گیرند. براساس همبستگی متغیرها با مؤلفه ها، مؤلفه اصلی اول شامل متغیرهای سیلت و اسیدیته عمق اول و مؤلفه اصلی دوم شامل خصوصیات درصد آهک عمق اول، درصد سنگریزه عمق اول و دوم و درصد شیب است (جدول ۴-۳).

جدول ۴-۱: تیپ های گیاهی و کد تیپ های گیاهی در منطقه تنگ صیاد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کد تیپ مخفف نام تیپ تیپ گیاهی
Type1 Ast.alb+Ast.myr+Aca.mic+Cou.ten Astragalus albispinus – Astragalus myriacanthus – Acanthophyllum microcephalum – Cousinia tenuiramula
Type2 Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses Astragalus susianus – Astragalus myriacanthus – Astragalus rhodosemius – Astragalus cephalanthus – Astragalus podolobus – Cousinia tenuiramula – Psathyrostachys fragilis – Bromus tomentellus – Agropyrom intermedium
Type3 Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+Sti.hoh Astragalus myriacanthus-Astragalus gossypinus-Astragalus cephalanthus-Astragalus albispinus-Astragalus podolobus-Cousinia tenuiramula-Stipa hohenackeriana-Bromus tomentellus
Type4 Ast.myr+Cou.ten+Cou.cyl+Sti.hoh Astragalus myriacanthus-Cousinia tenuiramula-Cousinia cylindracea-Stipa hohenackeriana
Type5 Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten Astragalus myriacanthus-Astragalus gossypinus-Cousinia tenuiramula
Type6 R+Ast.ech Astragalus echidnaeformis

جدول ۴-۲: مقادیر ویژه و درصد واریانس مؤلفه های تأثیرگذار بر پراکنش پوشش گیاهی براساس تجزیه مؤلفه های اصلی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مؤلفه ها مقدار ویژه درصد واریانس واریانس تجمعی
۱ ۹۴۴/۵ ۰۱۴/۲۲ ۰۱۴/۲۲
۲ ۱۴۲/۵ ۰۴۵/۱۹ ۰۵۹/۴۱
۳ ۷۱۶/۳ ۷۶۴/۱۳ ۸۲۲/۵۴
۴ ۰۰۰/۳ ۱۱۱/۱۱ ۹۳۳/۶۵
۵ ۸۸۲/۱ ۹۷۲/۶ ۹۰۶/۷۲
۶ ۴۷۳/۱ ۴۵۶/۵ ۳۶۱/۷۸

جدول ۴-۳: همبستگی بین ویژگی های محیطی با مؤلفه های اصلی در تجزیه مؤلفه های اصلی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عامل محیطی مؤلفه اول مؤلفه دوم مؤلفه سوم مؤلفه چهارم
ارتفاع ۰۸۹۹/۰ ۱۲۶۳/۰ ۳۰۳/۰- ۰۰۸۱/۰
جهت ۱۰۱۸/۰ ۰۰۰۳/۰- ۳۲۱۳/۰ ۱۱۰۴/۰-
شیب ۰۸۱۲/۰- ۳۱۳۷/۰- ۲۳۸۷/۰- ۰۲۱۳/۰-
رس ۱ ۲۳۹۵/۰- ۱۷۹۶/۰ ۱۷۷۶/۰- ۲۳۵۹/۰-
رس ۲ ۰۴۳۱/۰- ۱۸۶۸/۰ ۱۰۳۷/۰– ۴۴۱۹/۰-
سیلت ۱ ۳۴۹۴/۰ ۰۱۸۵/۰- ۰۵۸۷/۰ ۱۳۷۹/۰-
سیلت ۲ ۲۸۳۴/۰ ۱۲۵۷/۰- ۱۵۷۵/۰ ۲۵۶/۰-
شن ۱ ۲۷۲۵/۰- ۰۰۰۸/۰- ۰۴۳۳/۰ ۳۵۶۶/۰
شن ۲ ۱۸۳/۰- ۰۸۶۳/۰- ۰۳۸۷/۰ ۴۵۷۹/۰
هدایت الکتریکی ۱ ۰۰۱۱/۰- ۲۷۱۶/۰ ۰۰۱۱/۰- ۰۷۷۵/۰
هدایت الکتریکی ۲ ۲۳۳۱/۰- ۱۸۷۵/۰ ۲۳۳۱/۰- ۰۶۰۱/۰-
کربن آلی ۱ ۱۷۲۳/۰- ۲۶۴۱/۰ ۱۷۲۳/۰- ۱۴۳۲/۰
کربن آلی ۲ ۰۲۹/۰ ۲۱۱۷/۰ ۰۲۹/۰ ۱۷۵۸/۰
اسیدیته ۱ ۳۲۳۵/۰- ۰۳۰۱/۰- ۳۲۳۵/۰- ۱۷۳/۰-
اسیدیته ۲ -۲۷۰۷/۰ ۰۰۷۳/۰- -۲۷۰۷/۰ -۱۰۳۳/۰
آهک ۱ -۱۰۳۵/۰ ۳۶۸۴/۰- -۰۴۳۲/۰ -۰۳۲۳/۰
آهک ۲ -۲۶۰۷/۰ ۲۰۰۳/۰- ۱۲۴۵/۰ ۱۱۲۷/۰-
نیتروژن ۱ ۲۵۰۷/۰ ۰۰۹۹/۰ ۱۲۳۳/۰ ۱۷۹۲/۰
نیتروژن ۲ ۰۸۸/۰ ۰۷۱۷/۰ ۳۶۸۳/۰- ۰۸۷۵/۰
پتاسیم ۱ ۲۷۱۸/۰ ۱۳۵۹/۰ ۰۱۰۸/۰- ۱۰۵۶/۰
پتاسیم ۲ ۲۶۴۳/۰ ۰۹۶۵/۰ ۰۵۳۷/۰- ۱۲۳۳/۰
فسفر ۱ ۱۱۳۵/۰ ۲۵۰۱/۰ ۱۰۹۶/۰ ۱۵۱۳/۰-
فسفر ۲ -۰۲۴۴/۰ ۲۷۰۵/۰ ۱۵۵۵/۰ ۲۰۳۱/۰
سنگریزه ۱ ۱۸۲۸/۰ -۲۹۹۳/۰ ۰۷۱۲/۰ ۱۳۲۶/۰
سنگریزه ۲ ۰۵۲۴/۰ ۳۰۴۷/۰- ۰۵۳۶/۰- ۱۵۲۹/۰
جرم مخصوص ظاهری ۱ ۰۰۴۹/۰ ۰۰۲۳/۰ ۳۶۷۱/۰ ۰۷۳۱/۰
جرم مخصوص ظاهری ۲ -۰۰۳۱/۰ ۲۰۸۶/۰ ۳۴۲۲/۰ ۱۵۱۸/۰

شکل۴-۱ توزیع تیپ های رویشی را در ارتباط با عوامل محیطی نشان می دهد. برای تجزیه و تحلیل این نمودار و توجیه علت پراکنش مکانی تیپ های گیاهی افزون بر عوامل محیطی باید به فاصله نقاط معرف تیپ های رویشی از مبدأ مختصات و علامت جبری ضرایب همبستگی بین ویژگی های محیطی معنی دار شده با مؤلفه ها توجه شود (زارع چاهوکی، ۱۳۸۵). با توجه به اینکه در مؤلفه اصلی اول اسیدیته دارای ضریب همبستگی منفی است، و سیلت دارای ضریب همبستگی مثبت است، از چپ به راست مقدار سیلت افزایش و مقدار اسیدیته خاک کاهش می یابد، بنابراین تیپ هایی که درجهت مثبت محور اول قرار دارند، با اسیدیته رابطه معکوس و با سیلت رابطه مستقیم دارند. در مؤلفه دوم که همه ضرایب مربوط به ویژگی های محیطی معنی دار شده منفی است، از پایین به بالا درصد آهک عمق اول، درصد سنگریزه عمق اول و دوم و درصد شیب کاهش می یابد، بنابراین رویشگاه تیپ هایی که در جهت مثبت محور دوم قرار داشته باشد با ویژگی های محور دوم رابطه معکوس دارند و برعکس (جدول ۴-۳).

همانطور که در شکل ۴-۱ ملاحظه می شود، توزیع تیپ های رویشی منطقه تابعی از عوامل محیطی است. این نمودار نشان می دهد که در منطقه تیپ ۶ (R+Ast.ech) کاملاً از بقیه تیپ ها جدا شده است ولی تیپ Ast.alb+Ast.myr+Aca.mic+Cou.ten و تیپ ۳ (Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+Sti.hoh) زیاد جدا نشده اند. این شکل نشان می دهد که تیپ ۲ Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses)) و تیپ ۵ (Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten) از نظر ویژگی های محیطی محور اول (سیلت و اسیدیته) وضعیتشان عکس هم است، به طوری که تیپ ۲ Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses)) استقرار در خاک هایی با میزان سیلت زیاد و اسیدیته کم را ترجیح می دهد، در حالی که تیپ ۵ (Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten) به استقرار در خاک هایی با میزان سیلت کم و اسیدیته زیاد گرایش بیشتری دارد. همچنین تیپ های ۱ (Ast.alb+Ast.myr+Aca.mic+Cou.ten)، ۶R+Ast.ech) ) و تیپ ۳ Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+Sti.hoh)) با تیپ ۵ (Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten) و ۲ Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses)) از نظر ویژگی های معرف محور دوم (شیب، آهک و سنگریزه) وضعیتشان عکس هم است. به طوری که تیپ های ۱ (Ast.alb+Ast.myr+Aca.mic+Cou.ten)، ۶ (R+Ast.ech) و تیپ ۳ ((Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+Sti.hoh به استقرار در شیب های زیاد و خاک هایی با میزان آهک و سنگریزه زیاد گرایش دارند، در حالی که تیپ های ۲ Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses)) و ۵ (Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten) به استقرار در شیب های کم و خاک هایی با میزان آهک و درصد سنگریزه کم گرایش بیشتری نشان می دهند.

تیپ ۲ (Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses) با ویژگی های معرف محورهای اول و دوم همبستگی قوی دارد، یعنی این تیپ در مناطق کم شیب با خاک های با مقدار سیلت زیاد، درصد سنگریزه، آهک و اسیدیته کم استقرار می یابد. تیپ ۴ (Ast.myr+Cou.ten+Cou.cyl+Sti.hoh) با ویژگی های معرف محور اول همبستگی دارد، اما این همبستگی قوی نیست.

تیپ ۵ (Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten) با ویژگی های معرف محورهای اول و دوم همبستگی قوی دارد و از آنجا که نقطه معرف این تیپ در ربع دوم قرار گرفته است، می توان نتیجه گرفت که این تیپ در مناطقی با شیب کم و خاک های اسیدی با میزان آهک و درصد سنگریزه و سیلت کم مستقر می شود.

تیپ ۶ R+Ast.ech)) با ویژگی های معرف محور اول و دوم همبستگی دارد، اما با توجه به فاصله زیاد آن نسبت به محور اول همبستگی آن با محور دوم قوی تر از محور اول است و بیشتر تحت تأثیر ویژگی های معرف محور دوم (درصد شیب، سنگریزه و آهک) است و خیلی کم تحت تأثیر ویژگی های معرف محور اول قرار دارد.

شکل ۴-۴: نمودار رسته بندی رویشگاه های مورد مطالعه با بهره گرفتن از روش تجزیه مؤلفه های اصلی

(Type 1: Ast.alb+Ast.myr+Aca.mic+Cou.ten, Type 2: Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses, Type 3:Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+Sti.hoh, Type 4: Ast.myr+Cou.ten+Cou.cyl+Sti.hoh, Type 5: Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten, Type6: R+Ast.ech)

۴-۲-۱ نتایج مؤلفه های اصلی در عمق ۱۵-۰ سانتیمتری خاک

تجزیه مولفه های اصلی (PCA) برای تعیین مؤثرترین عامل های محیطی در پراکنش ۶ تیپ رویشی منطقه به کار برده شد. عامل های مربوط به محور اول و دوم رسته بندی، به ترتیب ۰۵/۲۶ و ۹۸/۲۱ درصد تغییرات پوشش را توجیه می کنند (جدول ۴-۴). نخستین محور PCA همبستگی قوی با سیلت دارد و محور دوم با سنگریزه و آهک همبستگی زیادی دارد.

جدول ۴-۴: همبستگی بین ویژگی های محیطی با مؤلفه های اصلی در تجزیه مؤلفه های اصلی در عمق۱۵-۰ سانتیمتری خاک

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مؤلفه چهارم مؤلفه سوم مؤلفه دوم مؤلفه اول عامل محیطی
۰۹۲۷/۰- ۴۴۴/۰ ۱۶۶۸/۰ ۰۵۳۲/۰- ارتفاع
۳۱۵۸/۰ ۳۶۳/۰- ۰۳۰۷/۰ ۲۳۰۷/۰- جهت
۰۰۶۴/۰- ۲۵۴۶/۰ ۳۵۹۱/۰- ۲۳۷۶/۰ شیب
۳۲۵۵/۰ ۱۳۷۳/۰ ۳۳۳۷/۰ ۲۷۹۶/۰ رس
۱۱۳۲/۰ ۱۲۸۷/۰ ۱۳۲۶/۰- ۴۱۸۷/۰- سیلت
۴۶۹۱/۰- ۲۹۲۶/۰- ۰۵۸۴/۰ ۲۹۹۶/۰ شن
۴۱۸۸/۰- ۰۵۲۲/۰- ۳۱۴۲/۰ ۱۱۵۸/۰- هدایت الکتریکی
۲۰۰۵/۰- ۰۳۹۵/۰ ۳۹۹۹/۰ ۱۲۹۲/۰ کربن آلی
۰۵۵۸/۰ ۳۴۸۲/۰- ۱۱۵۲/۰ ۳۳/۰ اسیدیته
۰۶۲۳/۰ ۰٫۰۴۰۸- ۴۱۰۸/۰- ۲۲۶۸/۰ آهک
۲۹۹۳/۰- ۱۱۴/۰- ۰۵۷۸/۰- ۳۳۲۷/۰- نیتروژن
۲۴۰۶/۰- ۲۱۰۲/۰ ۱۱۳۶/۰ ۳۴۹۳/۰- پتاسیم
۳۹۳/۰ ۰۵۶۴/۰- ۲۷۲۸/۰ ۲۴۴۲/۰- فسفر
۱۶۴۳/۰- ۱۵۷۴/۰- ۴۱۵۷/۰- ۱۸۰۲/۰- سنگریزه
۰۳۵۱/۰ ۵۲۲۴/۰- ۰۷۶۱/۰ ۱۷۰۲/۰- جرم مخصوص ظاهری
۵۵۷/۱ ۰۱۱/۲ ۲۹۸/۳ ۹۰۹/۳ مقدار ویژه
۳۸۱/۱۰ ۴۰۹/۱۳ ۹۸۷/۲۱ ۰۵۹/۲۶ درصد واریانس
۷۱٫۸۳۶ ۴۵۵/۶۱ ۰۴۶/۴۸ ۰۵۹/۲۶ مقدار کل واریانس

تو زیع تیپ های رویشی در ارتباط با عوامل محیطی مورد مطالعه نشان می دهد که یک تمایز روشنی بین تیپ های ۵ (Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten) ، ۲ (Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses) و ۶ ((R+Ast.ech وجود دارد در حالی که تیپ های ۱ (Ast.alb+Ast.myr+Aca.mic+Cou.ten)، ۳ (Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+Sti.hoh) و ۴ ((Ast.myr+Cou.ten+Cou.cyl+Sti.hoh کمتر از همدیگر جدا شده اند. تیپ ۵ (Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten) با ویژگی های معرف محورهای اول و دوم همبستگی قوی دارد، اما از آنجا که نقطه معرف این تیپ در ربع اول قرار گرفته است، می توان نتیجه گرفت که این تیپ در خاک هایی با میزان آهک، درصد سنگریزه و سیلت کم مستقر می شود. تیپ ۲ ((Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses با ویژگی های معرف محورهای اول و دوم همبستگی قوی دارد، اما از آنجا که نقطه معرف این تیپ در ربع دوم قرار گرفته است، می توان نتیجه گرفت که این تیپ در خاک های سیلتی با میزان آهک و درصد سنگریزه کم مستقر می شود (شکل ۴-۵).

شکل ۴-۵: نمودار رسته بندی رویشگاه های مورد مطالعه با بهره گرفتن از روش تجزیه مؤلفه های اصلی در عمق۱۵-۰ سانتیمتری خاک

(Type 1: Ast.alb+Ast.myr+Aca.mic+Cou.ten, Type 2: Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses, Type 3:Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+Sti.hoh, Type 4: Ast.myr+Cou.ten+Cou.cyl+Sti.hoh, Type 5: Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten, Type6: R+Ast.ech)

۴-۲-۲ نتایج تجزیه مؤلفه های اصلی در عمق ۳۰-۱۵ سانتیمتری خاک

جدول ۴-۵ که نتایج مؤلفه های اصلی را برای ۱۵ خصوصیت محیطی نشان می دهد، در عمق۳۰-۱۵ سانتیمتری، مؤلفه های اصلی اول و دوم (محورهای اول و دوم) به ترتیب ۴۷/۲۱ و ۵۸/۱۹ درصد تغییرات پوشش را توجیه می کنند. محور اول با آهک همبستگی مثبت و محور دوم با شیب همبستگی مثبت دارد. با توجه به همبستگی بالای مقدارآهک با مؤلفه اول و همچنین همبستگی درصد شیب با مؤلفه دوم می توان گفت مهمترین عوامل در تفکیک تیپ های رویشی منطقه در عمق ۳۰-۱۵ سانتیمتری متغیرهای محیطی ذکر شده می باشند.

شکل ۴-۶ توزیع تیپ های رویشی را در ارتباط با عوامل محیطی مورد مطالعه نشان می دهد. تیپ های ۳ (Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+Sti.hoh)، ۴ ( (Ast.myr+Cou.ten+Cou.cyl+Sti.hohو ۵ Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten) به طور واضح تفکیک نشده اند ولی همانطور که شکل نشان می دهد تیپ ۴ Ast.myr+Cou.ten+Cou.cyl+Sti.hoh)) و تیپ ۵ Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten)) بیشتر تحت تأثیر ویژگی محور دوم قرار دارند یعنی در مناطق با شیب کم استقرار می یابند. اما تیپ ۳ (Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+Sti.hoh) با هیچ کدام از محورها همبستگی قوی ندارد.

تیپ ۱ (Ast.alb+Ast.myr+Aca.mic+Cou.ten) و تیپ ۶ (R+Ast.ech) با ویژگی های معرف محور اول و دوم همبستگی دارد، اما همبستگی آن با محور دوم قوی تر از محور اول است و در مناطق با شیب زیاد استقرار می یابد.

تیپ ۲ (Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses) با ویژگی های معرف محورهای اول و دوم همبستگی قوی دارد و از آنجا که نقطه معرف این تیپ در ربع چهارم قرار گرفته است، می توان نتیجه گرفت که این تیپ در مناطق کم شیب با میزان آهک کم مستقر می شود.

جدول ۴-۵: همبستگی بین ویژگی های محیطی با مؤلفه های اصلی در تجزیه مؤلفه های اصلی در عمق ۳۰-۱۵ سانتیمتری خاک

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مؤلفه چهارم مؤلفه سوم مؤلفه دوم مؤلفه اول عامل محیطی
۰۸۳۱/۰ ۰۳۹۱/۰ ۰۵۹۵/۰ ۳۸۴۹/۰- ارتفاع
۱۳۰۴/۰- ۳۸۶۳/۰- ۱۷۹۹/۰- ۱۵۹۹/۰ جهت
۰۶۹۳/۰ ۰۳۷۸/۰ ۵۰۱۳/۰ ۰۴۷۳/۰ شیب
۶۳۱۵/۰ ۰۱۱۱/۰- ۱۵۵۸/۰- ۱۱۰۵/۰- رس
۰۱۷۱/۰- ۵۹۶۹/۰- ۰۲۰۵/۰- ۰۲۲۳/۰- سیلت
۴۴۲۸/۰- ۳۸۹۲/۰ ۱۴۷۲/۰ ۲۰۳۶/۰ شن
۲۹۴۱/۰ ۳۸۳۳/۰ ۱۵۹۱/۰- ۱۴۷۸/۰ هدایت الکتریکی
۰۰۳۸/۰- ۳۱۷۲/۰ ۰۶۸۱/۰- ۳۸۴۷/۰- کربن آلی
۲۲۹۱/۰ ۰۷۲۷/۰ ۰۳۴/۰- ۳۷۶۶/۰ اسیدیته
۱۶۵۶/۰ ۰۵۲/۰ ۲۴۰۶/۰ ۴۳۸۴/۰ آهک
۰۲۷۴/۰ ۱۱۸۳/۰ ۱۴۵۸/۰ ۳۹۳۹/۰- نیتروژن
۲۴۱۲/۰- ۱۱۲۶/۰- ۰۶۳۵/۰- ۲۸۳۸/۰- پتاسیم
۲۰۸۴/۰- ۲۳۸۴/۰ ۴۰۸۹/۰- ۰۲۸/۰ فسفر
۲۳۳/۰- ۰۰۸۲/۰- ۴۱۳۹/۰ ۰۳۳۲/۰ سنگریزه
۲۳۰۳/۰- ۰۲۸۲/۰ ۴۶۲۳/۰- ۱۶۸۴/۰ جرم مخصوص ظاهری
۹۹۲/۱ ۴۵۱/۲ ۹۳۸/۲ ۲۲۱/۳ مقدار ویژه
۲۸/۱۳ ۳۳۷/۱۶ ۵۸۴/۱۹ ۴۷۴/۲۱ درصد واریانس
۶۷۵/۷۰ ۳۹۵/۵۷ ۰۵۸/۴۱ ۴۷۴/۲۱ مقدار کل واریانس

شکل ۴-۶: نمودار رسته بندی رویشگاه های مورد مطالعه با بهره گرفتن از روش تجزیه مؤلفه های اصلی در عمق ۳۰-۱۵ سانتیمتری خاک

(Type 1: Ast.alb+Ast.myr+Aca.mic+Cou.ten, Type 2: Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses, Type 3:Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+Sti.hoh, Type 4: Ast.myr+Cou.ten+Cou.cyl+Sti.hoh, Type 5: Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten, Type6: R+Ast.ech)

۴-۳ نتایج تجزیه و تحلیل مقایسه میانگین

نتایج تجزیه و تحلیل واریانس تیپ های گیاهی بر حسب خصوصیات محیطی نشان داد که این تیپ ها از نظر میزان سیلت، هدایت الکتریکی، نیتروژن، فسفر و جرم مخصوص ظاهری عمق دوم خاک، کربن، اسیدیته و درصد سنگریزه عمق اول خاک و درصد آهک عمق اول و دوم خاک و همچنین از نظر ارتفاع دارای اختلاف معنی دار هستند (جدول ۴-۶). لازم به ذکر است تیپ های Ast.alb+Ast.myr+Aca.mic+Cou.ten و R+Ast.ech به دلیل تعداد کم پروفیل های خاک حفر شده در آنها وارد این آنالیز نشدند و فقط بر روی ۴ تیپ مورد مطالعه آنالیز انجام شد که نام تیپ هایی که روی آنها آنالیز انجام شد در جدول ۴-۷ آورده شده است.

جدول ۴-۶: اثر عوامل محیطی بر تیپ های گیاهی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عامل محیطی نام متغیرها مقدار F مقدار P
خاک رس ۱ ۵۸۸/۱ ۲۵۳/۰
رس ۲ ۱۵۰/۰ ۹۲۸/۰
سیلت ۱ ۴۴۰/۳ ۰۶۰/۰
سیلت ۲ ۳۶۷/۴ ۰۳۳/۰
شن ۱ ۷۶۷/۱ ۲۱۷/۰
شن ۲ ۳۰۳/۱ ۳۲۷/۰
هدایت الکتریکی ۱ ۷۵۱/۱ ۲۲۰/۰
هدایت الکتریکی ۲ ۶۵۳/۸ ۰۰۴/۰
کربن آلی ۱ ۸۷۱/۵ ۰۱۴/۰
کربن آلی ۲ ۳۹۰/۳ ۰۶۲/۰
اسیدیته ۱ ۵۹۹/۶ ۰۱۰/۰
اسیدیته ۲ ۳۷۷/۳ ۰۶۳/۰
آهک ۱ ۵۹۳/۵ ۰۱۶/۰
آهک ۲ ۵۱۱/۱۰ ۰۰۲/۰
نیتروژن ۱ ۴۴۱/۱ ۲۸۹/۰
نیتروژن ۲ ۶۱۲/۶ ۰۱۰/۰
پتاسیم ۱ ۳۶۸/۳ ۰۶۳/۰
پتاسیم ۲ ۹۰۲/۱ ۱۹۳/۰
فسفر ۱ ۶۱۵/۱ ۲۴۷/۰
فسفر ۲ ۸۵۴/۳ ۰۴۵/۰
سنگریزه ۱ ۴۸۲/۴ ۰۳۱/۰
سنگریزه ۲ ۷۳۲/۱ ۲۲۳/۰
جرم مخصوص ظاهری ۱ ۰۳۸/۰ ۹۸۹/۰
جرم مخصوص ظاهری ۲ ۸۶۸/۶ ۰۰۹/۰
توپوگرافی ارتفاع ۴۸۴/۳ ۰۵۸/۰
شیب ۲۹۴/۰ ۸۲۹/۰
جهت شیب ۷۹۴/۰ ۰۹۵/۰
اعداد ۱ و ۲ نشان دهنده عمق اول (۱۵-۰ سانتیمتر) و عمق دوم (۳۰-۱۵ سانتیمتر) پروفیل خاک می باشد.

جدول ۴-۷: نام زیراجتماعات گیاهی به همراه مخفف

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شماره مخفف تیپ گیاهی
Type1 Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses Astragalus susianus – Astragalus myriacanthus – Astragalus rhodosemius – Astragalus cephalanthus – Astragalus podolobus – Cousinia tenuiramula – Psathyrostachys fragilis – Bromus tomentellus – Agropyrom intermedium
Type2 Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+Sti.hoh Astragalus myriacanthus-Astragalus gossypinus-Astragalus cephalanthus-Astragalus albispinus-Astragalus podolobus-Cousinia tenuiramula-Stipa hohenackeriana-Bromus tomentellus
Type3 Ast.myr+Cou.ten+Cou.cyl+Sti.hoh Astragalus myriacanthus-Cousinia tenuiramula-Cousinia cylindracea-Stipa hohenackeriana
Type4 Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten Astragalus myriacanthus-Astragalus gossypinus-Cousinia tenuiramula

۴-۳-۱ عوامل خاکی

بیشترین درصد سیلت در تیپ Ast.myr+Cou.ten+Cou.cyl+Sti.hoh دیده شد و این تیپ به جز با تیپ Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten با دو تیپ دیگر اختلاف معنی داری نداشت.

تیپ Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten با اختلاف معنی داری بیش از سایر تیپ ها تحت تأثیر هدایت الکتریکی قرار داشته در صورتی که سایر تیپ های مورد مطالعه، اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند.

بیشترین میزان کربن آلی در تیپ Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten دیده شد و این تیپ با دو تیپ Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+Sti.hoh و Ast.myr+Cou.ten+Cou.cyl+Sti.hoh دارای تفاوت معنی داری بود.

دو تیپ Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten و Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses به ترتیب با اختلاف معنی داری بیش از دو تیپ دیگر تحت تأثیر میزان اسیدیته قرار داشته در صورتی که دو تیپ دیگر، اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند.

کمترین و بیشترین مقدار آهک عمق اول به ترتیب در تیپ Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses و Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+Sti.hoh مشاهده شد. دو تیپ دیگر به طور متوسطی تحت تأثیر این عامل قرار داشتند.

بین دو تیپ Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses و Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten بیشترین اختلاف معنی دار از نظر مقدار آهک عمق دوم مشاهده شد. در صورتی که دو تیپ دیگر، اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند.

بیشترین میزان نیتروژن در تیپ Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses دیده شد و این تیپ با تیپ های Ast.myr+Cou.ten+Cou.cyl+Sti.hoh و Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten دارای تفاوت معنی داری بود.

تیپ Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+Sti.hoh و Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten به ترتیب کمترین و بیشترین مقدار فسفر را داشتند در حالی که دو تیپ دیگر، اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند.

تیپ Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten به طور محسوسی با سایر تیپ از نظر درصد سنگریزه اختلاف معنی دار داشته و کمتر از ِآنها تحت تأثیر این عامل قرار گرفته بود، در حالی که بیشترین درصد سنگریزه در تیپ Ast.myrr+Cou.ten+Sti.hoh دیده شد.

جرم مخصوص ظاهری بیشترین تأثیر را در تیپ Ast.myr+Cou.ten+Cou.cyl+Sti.hoh و کمترین تأثیر را در تیپ Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+Sti.hoh داشت که تیپ Ast.myr+Cou.ten+ Cou.cyl+Sti.hoh با سایر تیپ ها بجز تیپ Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+Sti.hoh اختلاف معنی داری نداشت (جدول ۴-۸)

۴-۳-۲ عوامل توپوگرافی

تیپ Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses بیشترین و تیپ Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten کمترین میزان ارتفاع را داشتند، در حالی که دو تیپ دیگر، اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند (جدول ۴-۸).

جدول ۴-۸: مقایسه میانگین اثر عوامل محیطی در تیپ های رویشی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عوامل محیطی تیپ ها
عوامل خاکی واحد Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+Sti.hoh Ast.myr+Cou.ten+Cou.cyl+Sti.hoh Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten
سیلت ۲ درصد ۹۵/۳۱ab ۲۸/۳۶ab ۷۸/۳۸b ۰۰/۲۶a
هدایت الکتریکی ۲ دسی زیمنس بر متر ۱۴/۰a ۱۴/۰a ۱۴/۰a ۱۹/۰b
کربن آلی ۱ درصد ۷۳/۰ab ۳۵/۰a ۲۴/۰a ۰۷/۱b
اسیدیته ۱ عددی ۰۲/۸a ۲۰/۸ab ۱۸/۸ab ۳۲/۸b
آهک ۱ درصد ۳۳/۲a ۷۵/۱۲b ۷۵/۸ab ۰۰/۷ab
آهک ۲ درصد ۵۰/۲۰a ۸۷/۴۴b ۸۷/۳۷ab ۶۷/۵۴b
نیتروژن ۲ درصد ۶۷/۱۵b ۵۰/۱۰ab ۰۰/۴a ۳۳/۷a
فسفر ۲ قسمت در میلیون ۳۳/۱۳ab ۰۰/۵a ۰۰/۱۱ab ۰۰/۱۵b
سنگریزه ۱ درصد ۶۷/۱۰ab ۶۲/۱۸ab ۰۰/۲۱b ۰a
جرم مخصوص ظاهری ۲ عددی ۳۳/۱۰ab ۵۰/۵a ۵۰/۱۴b ۳۳/۱۴b
عوامل توپوگرافی واحد Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+Sti.hoh Ast.myr+Cou.ten+Cou.cyl+Sti.hoh Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten
ارتفاع متر ۱۷/۲۵۲۴b ۳۳/۲۳۲۸ab ۲۶/۲۳۴۱ab ۲۸/۲۲۹۹a
اعداد ۱ و ۲ نشان دهنده عمق اول (۱۵-۰ سانتیمتر) و عمق دوم (۳۰-۱۵ سانتیمتر) پروفیل خاک می باشد.حروف مشابه بیانگر عدم وجود اختلاف معنی دار بین تیپ ها در سطح ۵ درصد است.

۴-۴ نتایج رگرسیون حداقل مربعات جزیی

با توجه به نتایج آنالیز رگرسیون حداقل مربعات جزئی، مؤلفه های اول و دوم به ترتیب ۳۹/۳۹ و ۵۰/۲۱ درصد از تغییرات پوشش گیاهی را توجیه می کنند (جدول ۴-۹). براساس همبستگی متغیرها با مؤلفه ها، مؤلفه اول شامل متغیرهای آهک عمق اول و اسیدیته عمق اول و دوم و مؤلفه دوم شامل خصوصیات درصد رس عمق اول، سیلت عمق دوم است.

شکل ۴-۷ توزیع تیپ های رویشی را در ارتباط با دو مؤلفه اول و دوم نشان می دهد که می توان با توجه به فواصل واحدهای نمونه برداری شده در امتداد محورها، الگوهای موجود در تیپهای رویشی منطقه را استخراج کرد. با توجه به اینکه در مؤلفه اول اسیدیته و آهک دارای ضریب همبستگی مثبت است، بنابراین تیپ هایی که درجهت مثبت محور اول قرار دارند، با این دو خصوصیت رابطه مستقیم دارند. با توجه به ضرایب ویژگی های محیطی معنی دار شده محور اول هر چه از طرف راست محور اول به سمت چپ حرکت می کنیم، ارزش عددی متغیرهای اسیدیته و آهک کاسته شده و در نتیجه تیپهای رویشی که در طرف راست محور اول هستند، از این نظر با تیپهای گیاهی که در طرف چپ محور هستند، متفاوتند. در رابطه با محور دوم نیز با توجه به اینکه ضرایب درصد رس منفی و ضرایب درصد سیلت و جرم مخصوص ظاهری مثبت است، بنابراین رویشگاه تیپ هایی که در جهت مثبت محور دوم قرار داشته باشد با درصد رس رابطه معکوس و با درصد سیلت رابطه مستقیم دارند (جدول ۴-۹).

جدول ۴-۹: مقادیر بارهای مربوط به متغیرهای محیطی در هر یک از مؤلفه ها در روشPLS

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عامل محیطی مؤلفه اول مؤلفه دوم
ارتفاع ۲۳۲۶/۰- ۱۳۷۷/۰-
جهت ۰۳۵۴/۰ ۲۵۳۷/۰
شیب ۰۰۷۱/۰ ۲۱۳۳/۰-
رس ۱ ۱۱۷۶/۰ ۳۵۶۲/۰-
رس ۲ ۰۰۳۵/۰- ۰۲۶۲/۰-
سیلت ۱ ۲۹۴۴/۰- ۳۱۲۱/۰
سیلت ۲ ۱۶۸۹/۰ ۳۶۹۷/۰
شن ۱ ۲۶۸۸/۰ ۱۷۴۷/۰-
شن ۲ ۱۷۸۵/۰ ۱۷۸۱/۰-
هدایت الکتریکی ۱ ۰۷۵۴/۰ ۲۵۵۸/۰
هدایت الکتریکی ۲ ۲۲۳۹/۰ ۰۸۹۶/۰-
کربن آلی ۱ ۰۵۸۹/۰ ۳۱۳۳/۰-
کربن آلی ۲ ۲۲۱۹/۰- ۳۴۶۷/۰-
اسیدیته ۱ ۳۵۸۴/۰ ۱۵۶۸/۰-
اسیدیته ۲ ۳۵۹۴/۰ ۰۱۸۳/۰-
آهک ۱ ۱۲۵۵/۰ ۰۵۸۶/۰-
آهک ۲ ۳۲۰۴/۰ ۱۱۱۹/۰-
نیتروژن ۱ ۱۸۵۴/۰- ۲۷۴۳/۰
نیتروژن ۲ ۲۷۲۶/۰- ۲۷۴۷/۰-
پتاسیم ۱ ۲۵۹۹/۰- ۲۵۸۶/۰
پتاسیم ۲ ۲۷۲۹/۰- ۱۸۶۱/۰
فسفر ۱ ۰۸۰۰/۰- ۱۷۰۷/۰
فسفر ۲ ۰۶۸۸/۰ ۱۲۸۷/۰
سنگریزه ۱ ۱۰۶۸/۰- ۲۱۰۶/۰
سنگریزه ۲ ۰۳۳۷/۰- ۰۴۹۶/۰
جرم مخصوص ظاهری ۱ ۱۶۵۷/۰ ۳۱۲۱/۰
جرم مخصوص ظاهری ۲ ۱۴۵۶/۰ ۳۰۶۸/۰

شکل ۴-۷ نشان میدهد که تیپهای رویشی منطقه تحت تأثیر عوامل محیطی استقرار یافتهاند. همانطور که در شکل ملاحظه میشود به جز تیپهای ۲ (Ast.sus+Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+grasses) و ۳ (Ast.myr+Ast.spp+Cou.ten+Sti.hoh) تمایز روشنی بین بقیه تیپها وجود دارد و به طور واضح از هم تفکیک شدهاند. این شکل نشان میدهد که تیپ ۴ ((Ast.myr+Cou.ten+Cou.cyl+Sti.hoh با ویژگیهای محور اول همبستگی قوی دارد و به استقرار در خاکهای اسیدی با میزان آهک زیاد گرایش بیشتری دارد.

تیپ ۵ ((Ast.myr+Ast.gos+Cou.ten همبستگی قوی با هر دو محور دارد و خاکهای رسی اسیدی با میزان آهک زیاد را ترجیح میدهد و تیپ ۱ (Ast.abl+Ast.myr+Aca.mci+Cou.ten) نیز تحت تأثیر ویژگی هر دو محور است ولی همبستگی آن با محور دوم زیادتر است یعنی در مناطقی با خاکهایی با درصد رس زیاد با میزان سیلت کمتر، بیشتر رویش پیدا میکند.

  • milad milad
۲-۱-۸- فنون و ابزارهای خلق توانمندی در سازمان ها:

بسترسازی اولیه و مناسب در محیط سازمان، اولین نیاز جهت توانمندسازی کارکنان در سازمان است. در سازمان هایی که عوامل تاثیرگذار در توانمندسازی به طور کامل و صحیح اجرا می شود، می توان اطمینان داشت که بهترین استفاده از نیروی انسانی و درنتیجه بیشترین بهره وری در سازمان صورت گرفته است. ولی برای اجرای این عوامل از چه فنون و ابزاری می توان استفاده کرد؟ در زیر به چند نمونه از فنون خلق توانمندی در سازمان ها اشاره شده است و درصورت لزوم توضیحاتی نیز ارائه شده است:
۱- اجرای نظام پیشنهادها در سازمان
۲- تشکیل دوایر کیفیتی
۳- تشکیل گروه های کاری: از جمله وظایف مدیران تشکیل گروه های کاری توانمند است. برای این منظور ایجاد و رشد عوامل چندی در محیط کار، از الزامات به شمار می رود که مدیران و کارکنان با هم در ایجاد و گسترش آنها سهیم هستند. از جمله این موارد عبارتند از: احترام، اطلاعات، کنترل، تصمیم گیری، مسئولیت و مهارت.
۴- ایجاد و به کارگیری سیستم مناسب ارزیابی عملکرد و معرفی کارمند نمونه در دوره های زمانی مشخص.
۵- ایجاد امکانات انگیزشی
۶- غنی سازی شغلی: به منظور غنی سازی شغلی باید اطلاعات کافی در مورد شغل وجود داشته باشد که از طریق تجزیه و تحلیل شغل می توان به آن دست یافت. تجزیه وتحلیل شغل عبارت است از: «روش هایی برای تعیین و شناسایی وظایف، مسئولیت ها، شرایط کاری و ارتباط بین مشاغل و خصوصیات انسانی کارکنان » در واقع، تجزیه و تحلیل شغل خلاصه ای از وظایف، مسئولیت ها، رابطه آن با مشاغل دیگر، دانش و مهارت های مورد نیاز برای تصدی شغل و شرایط کاری است. تجزیه و تحلیل شغل از اساسی ترین و بهترین کارهایی است که کلیه موسسات برای استفاده، پرورش و حفظ منابع انسانی و غنی سازی شغل آنها انجام می دهند. (قاسمی، ۱۳۸۲، ص ۵۴)

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
۲-۱-۹- عوامل موثر در فرایند توانمندسازی کارکنان:

 

می توانیم در یک جمع بندی کلی عوامل موثر بر توانمندسازی کارکنان را به شرح زیر بیان کنیم:

– مشخص بودن اهداف، مسئولیت ها و اختیارات در سازمان
-غنی سازی مشاغل و ارتقای شغلی کارکنان
-روحیات و تعلق سازمانی
-اعتماد، صمیمیت، صداقت
-تشخیص و قدردانی
-مشارکت و کارگروهی
-ارتباطات
-محیط کاری
-بهینه سازی فرایندها و روش های کار
-اطلاعات، دانش و مهارت شغلی.(اسکات، ۱۳۸۳، ص ۳۶)

۲-۱-۱۰- دستاوردهای برنامه های توانمندسازی:

برنامه های تواناسازی این امکان را به سازمان می دهد که به شیوه ای خلاق و نوآور عمل کرده و برنامه های کسب و کارش را به گونه ای عرضه کند که موقعیت خود را همواره در بهترین حالت حفظ کند. برجسته ترین مزیت بکارگیری این گونه برنامه ها آن است که موجبات تفاهم و تعهد هر چه بیشتر کارکنان و سازمان را فراهم می آورد. به اعتقاد مولفان این مقاله، مسأله تفاهم یکی از مهم ترین منافع حاصله است. هنگامی که کارکنان درک متقابلی از سازمان و وظایف محوله داشته باشند، اغلب خود را جزئی از آن به حساب آورده و برای تعالی سازمان، خود را متعهد می دانند؛ به ویژه این وضع هنگامی صادق است که بین عملکرد سازمان و کارکنان، رابطه ای منطقی مشاهده شود و چنین رابطه ای را درک کنند. ایجاد چنین درکی، درنهایت تفاهم و تعهد ایجاد خواهد کرد. (بابایی، ۱۳۸۱، ص۶۲)
در ادامه به برخی از مهم ترین فواید اجرایی برنامه های توان افزایی اشاره می شود:
– تمرکز بر مشتری مداری و رضایت مراجعان، به عنوان محور اصلی تصمیمات مهم سازمانی؛
– اتخاذ تصمیمات مهم سازمانی به صورت تیمی و گروهی؛
– مشارکت و سهیم کردن کارکنان در مسئولیت ها، مهارت ها و اختیارات سازمانی؛
– کنترل و ارزیابی عملکرد فردی و سازمانی توسط گروه های ارزیابی؛
– ایجاد چابکی در سازمان و انطباق سریع با تغییرات و دگرگونی های محیطی؛
– غالب شدن مهارت کلیدی کار کردن در جمع و با جمع، به عنوان محور اصلی تفکرات سازمانی؛
-تغییر مفهوم قدرت از فرمان دادن به توانایی نفوذ بر دیگران؛
– تغییر مسئولیت مدیران از کنترل صرف به آزادسازی توانایی های نهفته کارکنان.(همان منبع)

۲-۱-۱۱-پیش نیازهای توانمندسازی کارکنان:

توانمندسازی کارکنان مستلزم سه پیش نیاز یعنی: ویژگی های حرفه ای، محیط کاری و سبک رهبری است. این پیش نیازها بستر لازم برای موفقیت برنامه های توانمندسازی را فراهم می آورند و می توان گفت که بدون وجود آنها توانمندسازی کارکنان تقریباً غیر ممکن خواهد بود این پیش نیازها عبارتند از:

۲-۱-۱۱-۱- ویژگی های حرفه ای[۳۸]:

ویژگی های حرفه ای کارکنان همانند زمین حاصلخیزی است که آماده کشت می باشد. این ویژگی ها را می توان به شرح زیربرشماری کرد:

۲-۱-۱۱-۱-۱- آموزش[۳۹]:

آموزش بدین جهت ضروری است که افراد را قادر می سازد به نوعی دانش و شناخت کلی دست یافته تا به عنوان عضوی از یک تیم در تغییر سیستم، فعالانه ایفای نقش نمایند. این نوع آموزش شامل فنون رهبری، مهارتهای حل مشکل، ارتباطات و آماده سازی کارکنان برای ایفای نقش های تیمی می باشد.

۲-۱-۱۱-۱-۲-ارشاد[۴۰]:

ارشاد، اشاره به راهنمایی های دارد که افراد با تجربه به افراد کم تجربه انتقال می دهند تا موجبات آموزش ورشد آنان رافراهم نمایند و سودمندترین رفتارهای افرادباتجربه، رفتارهایی هستند که توان بالقوه افراد را شناسایی، به الگو سازی نقش ها و ارتقاء مسئولیت پذیری و فرصت ها کمک وبر احساس عزت نفس و اطمینان آنان بیفزاید.

۲-۱-۱۱-۱-۳-تعلق حرفه ای[۴۱]:

افراد باید به حرفه خود عشق بورزند و وظیفه سازمان است با اجرای برنامه های مناسب در اعضای خود، تعلق حرفه ای ایجاد نماید. تعلق حرفه ای باعث رشد شخصیتی افراد شده و ابزاری را برای شکل دهی به رفتار آنان فراهم می آورد.

۲-۱-۱۱-۱-۴- شبکه سازی[۴۲]:

شبکه ها تجلی ارتباطات درون سازمانی تلقی می گردند نه سلسله مراتب درون سازمانی. شبکه های واقعی شبکه هایی اند که در محیط واقعی سازمان و نه در نمودار سازمانی شکل می گیرند. شبکه های درون سازمانی پنجره هایی را می گشایند بدون آنکه لطمه ای به احساس عضویت افراد وارد شود. بنابراین شبکه ها پیامد ناخواسته اما مفید سازمان های رسمی اند. آنها می توانند باعث تبادل سریع اطلاعات و باز خورد در بین افراد شده و بر عزت نفس آنها بیافزاید. (محمدی، ۱۳۸۱، ص ۱۶۴)
۲-۱-۱۱-۲- محیط کاری[۴۳]:
محیط کاری افراد بر توانمندسازی آنها موثر است. انجام وظیفه کارکنان در خلاء صورت نمی گیرد. کارکنان به محیطی نیاز دارند که توانمندسازی را تشویق کند. آنان به توانمندی نایل نخواهند شد مگر آنکه نیاز های اساسی شان در محیط کار ارضاء شود و فرهنگ حاکم بر سازمان به ارزش هایی چون اعتماد متقابل، مشارکت فراگیر، کارگروهی و ریسک پذیری بها دهد. (همان منبع، ص ۱۶۵)
تحقق سازمان توانمند، نیازمند وجود یک فرهنگ سازمانی حامی توانمندسازی می باشد. در یک فرهنگ سازمانی توانمندساز، برقراری اجماع، سبک های دموکراتیک، ارتباطات باز سازمانی و رسمیت کم در سازمان، مورد ترغیب و تشویق قرار می گیرد و بروی مسائلی چون تیم سازی و جریان آزاد وتبادل اطلاعات به صورت های عمودی، افقی ومورب، تاکید می شود. (فرهنگی، ۱۳۸۲، ص۱۲۰)همچنین دریک محیط کاری پویا، اطلاعات کافی و منابع لازم جهت انجام موفقیت آمیز کارها باید فراهم گردد. (کان[۴۴]، ۲۰۰۶، ص۱)

۲-۱-۱۱-۳- سبک رهبری[۴۵]:

سبک رهبری کارآمد جزء لاینفک ایجاد محیط پرورش کارکنان توانمند است. مدیران مستبد به دلیل نگرش سنتی قدرت، هرگز قادر به توانمندسازی زیر دستان نخواهند بود. به زعم آنها توانمندسازی کارکنان به مثابه قدرت بخشیدن به رقیبی است در بازی با مجموع صفرکه به هیچ وجه منطقی نیست. بر خلاف مدیران خودکامه که در جهت تضعیف هر بیشتر زیر دستان گام برمی دارند، مدیران توانمندسازی به عنوان یک هادی، مباشر، تسهیل کننده ومربی عمل می کنند. (محمدی، ۱۳۸۱، ص ۱۶۵) به عبارت دیگر می توان گفت فردی که مسوول بهبود عملکرد و مهارت های فردی اعضای گروه است، فراهم کننده محیطی برای بهبود عملکرد تیمی (گروهی) است که یک مهارت اساسی به منظور ایجاد توانمندی محسوب می گردد. (اسکات، ۱۳۷۵، ص ۱۰۱)

۲-۱-۱۲- برنامه های توانمندسازی:

برنامه های مختلف، سطوح متفاوتی از توانمندی را برای کارکنان به ارمغان می آورد. به زعم باون ولالر[۴۶] سه سطح مختلف برای برنامه های توانمندسازی وجود دارد:

۲-۱-۱۲-۱- برنامه های توانمندسازی سطح پایین[۴۷]:

این سطح از برنامه های توانمندسازی شامل برنامه های غنی سازی شغلی و سیستم پیشنهادها می گردد. در غنی سازی شغلی به کارکنان فقط در چارچوب وظایف شغلی شان آزادی عمل محدودی داده می شود. در سیستم پیشنهادها، کارکنان اجازه می یابند تا در زمینه های مربوط به تولید و خدمات، پیشنهادهایی ارائه دهند، اما مدیر ملزم به اجرای این پیشنهاد ها نیست.(محمدی، ۱۳۸۰، ص ۲۱۷)

۲-۱-۱۲-۲- برنامه های توانمندسازی سطح متوسط[۴۸]:

در این سطح، کارکنان از درجه متوسط آزادی عمل در قالب برنامه های مشارکت شغلی، دوایر کنترل کیفیت و تیم های چند وظیفه ای برخوردار می گردند. مشارکت شغلی شیوه خاصی است که به موجب آن کارکنان می توانند در مورد برخی از جنبه های شغلی شان آزادی عمل یافته و چگونگی انجام کارشان را خود سازماندهی نمایند. دوایر کنترل کیفیت و تیم های چند وظیفه ای نیز اجازه می یابند تا به حل مشکلات واحد کاری و یا سازمانی شان بپردازند. (همان منبع)

۲-۱-۱۲-۳- برنامه های توانمندسازی سطح بالا:

تشریح وضعیتی است که درآن کارکنان از آزادی عمل زیادی در زمینه شیوه انجام وظایفشان برخوردار می گردند. آنها نه تنها در عملکرد شغلی بلکه در عملکرد سازمان نیز مشارکت داده می شوند. به اعتقاد باون ولالردراین سطح، اطلاعات مربوط به عملکرد شرکت، در اختیار تمامی افراد قرار می گیرد. کارکنان در زمینه کارتیمی وحل مشکلات سازمان مهارت هایشان را به تکامل رسانده، درتصمیمات مدیریتی واحدهای کاری مشارکت نموده، سودسازمان دربین تمامی اعضای تقسیم گردیده و کارکنان در مالکیت شرکت سهیم می گردند. (همان منبع)

  • milad milad

فردی کردن مجازاتها در حقوق ایران- قسمت ۴

milad milad | شنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۹، ۱۱:۴۱ ب.ظ

کیفری است که مقنن برای جرم معینی پیش بینی نموده و مستقیما مورد حکم قرار می گیرد در واقع مجازات اصلی ضمانت اجرای خاص اوامر و نواهی قانونگذار است و اجرای آن مستلزم صدور حکم قطعی دادگاه است که ضمن آن مجازات از نظر نوع و مقدار و مدت تعیین شده باشد.
دو- مجازات تبعی
اثری است ناشی از حکم جزایی ولی در حکم دادگاه مفید نمی شود و آن هم کیفری است که ثانیا و بالعرض از طرف مقنن بر جرمی مترتب می شود در واقع به تبع مجازات اصلی در مورد محکومین اجرا می شود.
ولی این مجازات ها از نظر تکمیل مجازات اصلی جنبه حصری ندارد و قانونگذار در مواردی مجازات های تکمیلی دیگری را نیز پیش بینی کرده است مانند محرومیت از حقوق اجتماعی که بر اثر اجرای حکم اصلی بر مجازات جرمی مترتب میشود.
سه- مجازات تکمیلی
کیفری است مکمل کیفر اصلی که نسبت به آن جنبه فرعی دارد و از طرف قانونگذار ثانیا و بالعرض برای جرمی معین میشود و مانند کیفر اصلی در حکم دادگاه منعکس است خواه دادرس در تعیین چنین کیفری مختار باشد و خواه ملزم .
البته با توجه با مواد قانونی به نظر می رسد که مجازات تکمیلی تنها در مواردی مصداق پیدا می کند که قانون گذار قاضی را در تحمیل مجازات خاص علاوه بر مجازات های اصلی مخیر کرده باشد. مثل منع اقامت در نقطه یانقاطی خاص یا معرفی نوبتی خود به موسسه ای خاص یا موارد دیگر که به دنبال حکم اصلی اجرا می شود.
ب- طبقه بندی مجازات ها بر حسب ماهیت عینی آن ها
یک-مجازات های بدنی
مجازات های بدنی به مجازات هایی گفته می شود که مستقیما بربدن مجرم وارد شده و دارای خصوصیت ترهیبی و ترذیلی است این مجازات ها از قدیم الایام در تمام جوامع اجرا می شد هر چند شکل اجرای آن در جوامع مختلف ، متفاوت بود و این مجازات ها به شیوه های مثل سلب حیات، یا قطع عضو تازیانه رایج بود حافظه تاریخ حقوق کیفری پر است از اعمال چنین مجازات هایی که گاهی با وحشیانانه ترین شکل علیه مجرمین اعمال می شد با پیشرفت جوامع وتکامل حقوق کیفری و تغییر در مبنای اجرای مجازات ها به مروز زمان اعمال این مجازات ها کاهش یافت تا جایی که در قرون اخیراکثر کشورهای جهان اعمال این مجازات ها را از قوانین کیفری کشورشان حذف کردند.
در این میان می توان به لغو مجازات اعدام و مابقی مجازات های بدنی از قوانین کیفری اکثر کشورها نام برد این مجازاتها درمرحله عمل با معایب فراوانی روبرو هستند.
از جمله :

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

  1. قابل جبران نیستند.
  2. ظالمانه هستند.
  3. متضمن هیچ فایده ای برای فرد و جامعه نیستند .
  4. مخالف روح بشر دوستی و تمدن امروزی هستند.
  5. قبح خونریزی واهانت را در اذهان مردم زائل می کنند و موارد دیگر که از ذکر آنها خودداری می کنیم هر چند نمی توان منکر برخی مزایا به صورت خیلی محدود برای این مجازات ها شد ولی در عمل ، اعمال این مجازات اهدافی حقوق کیفری را تامین نمی نماید در مقررات کیفری کشورمان نیز دردوران قبل از انقلاب اقدامات فراوانی برای حذف کیفر اعدام و بقیه مجازات های بدنی صورت گرفته بود و می رفت که برای همیشه این مجازات ها از قوانین کیفری کشورمان نیز در دوران قبل از انقلاب اقدامات فراوانی برای حذف کیفر اعدام و بقیه مجازات های بدنی صورت گرفته بود و می رفت که برای همیشه این مجازاتت ها از قوانین کیفری کشورمان پاک شود.

اما پس از انقلاب اسلامی و تغییر قوانین در راستای اسلامی کردن قوانین، دوباره کیفرهای بدنی مانند سلب حیات (اعدام – قصاص – رجم) و مجازات های قطع عضو و مجازات تازیانه در قوانین کیفری کشورمان گنجانده شد و جای این کیفرها حتی در قانون تعزیرات خالی نماند و قانونگذار اسلامی برای جرائم زیادی مجازات تازیانه تعیین کرد.
سوال اینجاست که هدف از این همه افراط گری ها چیست ؟
نگارنده معتقد نیست که با قوانین اسلام وقرآن مخالفت بشود ولی معتقد است که وجود بسیاری از این مجازات ها در قوانین تعزیرات ضروری نیست و باید تا جایی که امکان دارد اعمال این گونه مجازات ها کاسته شود چون تجربه نشان داده است که حذف اینگونه مجازات ها نه تنها افزایش جرایم را به دنبال نداشته بلکه در بسیاری موارد باعث کاهش جرائم شده و اجرای این مجازات ها در بسیاری از موارد مخالف با دیدگاه اصلاح و بازپروری مجرم بوده است و اهداف حقوق کیفری را تامین نمی نماید.
دو-مجازات های سالب و محدود کننده آزادی
محرومیت از آزادی یعنی محرومیت از اقامت در محل معین با محرومیت از داشتن شغل معین یا دیگر محرومیتها که بارزترین ومهم ترین انها نگهداری محکوم علیه در محلی به نام زندان است امروز این مجازات از رایجترین مجازات ها در جهان می باشد هر چند زندان در طول حیات خود تکامل یافته و دچار تغییرات اساسی شده است ؛ ولی در گذشته چنین نبوده در ابتدا زندانیان به غل و زنجیر بسته می شدند و در سیاه چال ها نگهداری می شدند ولی با گذشت زمان وتحول در حقوق کیفری و نوع نگاه به مجرم ، زندانها نیز تغییر یافته اند.
امروزه هدف از زندان اصلاح و بازپروری مجرم است ولی متاسفانه با تغییرات فراوانی که انجام شده است به علت معایب فراوانی که زندان با خود دارد حقوق کیفری هرگز نتوانسته به هدف خود از این طریق برسد و دنبال جایگزین های زندان است .تا بتواند معایب مجازات زندان را کاهش دهد بحث تکمیل در مورد مجازات زندان را در فصل های آینده دنبال می کنیم و در اینجا به شرحی مختصر در مورد مجازات های محدود کننده آزادی می پردازیم .
در مجازات های محدود آزادی که در اکثر مواقع به عنوان مجازات تکمیلی اعمال می شوند محکوم علیه شغل و زندگی خود رااز دست نمی دهد مصداق این گونه مجازات ها ممنوعیت از اقامت در نقطه یا نقاط معین و اجبار به اقامت در محل معین یا محرومیت از داشتن شغل معین یا ممنوعیت خروج از کشور یا اخراج بیگانه از کشور که همگی موجب سلب آزادی واقعی از محکوم علیه می شوند. ( یعنی محرومیت از :بعضی از حقوق اجتماعی) که معمولا به عنوان مجازات تکمیلی اعمال می شوند بحث در موردقانون مجازت های اجتماعی در فصول آینده دنبال می شود.
سه-مجازات های مالی
مجازات های مالی شامل جزای نقدی ، ضبط یا مصادره اموال است جزای نقدی در زمره مجازات های تعزیری اصلی یا تتمیمی است بنا به تعریف عبارت است از :
الزام محکوم علیه به استناد حکم محکومیت به پرداختن وجه نقدی به نفع دولت این مجازات که در واقع نقض اصل شخصی بودن مجازات می باشد با اعمالش آثار مجازات به اطرافیان محکوم علیه نیز تحمیل می شود و بار مالی ناشی از تحمل مجازات بر کل خانواده تحمیل میشود ولی به نفع دولت میباشد و بسیاری از معایب زندان را نیز با خود ندارد ولی رعایت عدالت دراین نوع مجازات ممکن نیست چون یک فرد فقیر با یک ثروتمند به یک شکل آثار آن راتحمل نمی کنند و ایجاد تناسب بین جرم و مجازات از هر مجازات دیگری آسان تر است .
چهار-مجازات های ممنوعیت از اشتغال به کسب یا شغل یا حرفه
هدف از این نوع مجازات جلوگیری از تکرار جرم می باشد به این صورت که محکوم علیه به خاطر داشتن شغل خاص یا کسب خاصی مرتکب جرم شده و در صورت ادامه حرفه ی خود مرتکب جرم می شود و جرم خود را تکرار می کند و لی با این مجازات زمینه های ارتکاب جرم از بین رفته و محکوم علیه خلع سلاح می شود و دیگر مرتکب جرم نمی شود .
پنج-مجازات های سالب حق
هر شخصی به خاطر زندگی در جامعه از حقوقی که قانون اساسی هر ملتی برای آن قائل است برخوردار میشود.
ولی گاهی مواقع اشخاص به خاطر نادیده گرفتن هنجارهای جامعه بر اساس قانون از آن محروم می شوند به این محرومیت ها مجازات های سالب حق گفته می شود که می توان از حقوقی مانند حق انتخاب کردن وانتخاب شدن در مجالس ، شوراها، انجمن ها و … که این محرومیت ها باید متناسب با جرم و خصوصیت مجرم در مدت معین باشد .
شش-مجازات های سالب حیثیت
این مجازات به معنای رسوا کردن محکوم علیه و آبروی او رانزد عام و خاص ریختن است کیفر خاصی است که در تتمیم مجازات اصلی به کار می رود هدف این است که از طریق شناساندن محکوم علیه به مردم، مردم دیگر فریب وی را نخورده و در دام وی نیفتند.
۵- اقدامات تامینی و تربیتی
اقدامات تامینی یکی از اشکال واکنش اجتماعی در برابر جرم است هدف اصلی این اقدامات و تدابیر پیشگیری از ارتکاب اعمال بزهکارانه ، بازسازی و بازپذیری اجتماعی بزهکار است (انسل،ترجمه اشوری و ابرند آبادی۱۳۷۰، ۲۶ ) یا به بیان دیگری اقدامات تامینی و تربیتی عبارت است از یک سلسله تدابیر پیشگیرانه ناشی از واکنش جامعه ، برای جلوگیری از تکرار جرم از سوی مجرمین خطرناک که بنا به حکم قانون از جانب دادگاه اتخاذ و درباره آن ها اعمال می گردد .
همچنین اقدامات تامینی به وسایلی و تدابیری اطلاق می شود که در مورد افراد خطرناک مورد استفاده قرار می گیرد(ماده یک قانون اقدامات
تامین و تربیتی ، مصوب ۱۲ اردیبهشت ماه ۱۳۳۹) اقدامات تامینی درجرم شناسی ازجایگاه مخصوصی برخوردار است صرفنظر از توجه عمیقی که نسبت به فرد بزهکاران و حالات روانی او وعلل و انگیزه هائی که به سبب آنها جرم صورت گرفته است مبذول می دارد.
هنگامی که قصد دارد از جرم تعریفی ارائه کند نیز به بروز حالت خطرناک در مجرم استناد جسته و شالوده تعریف خود را بر آن اساس پی ریزی کرده است و سپس اجرای اقدامات تامینی و تربیتی را درباره این بزهکاران خطرناک توصیه می کند.
هدف از اقدام تامینی پیشگیری است که برحسب وضع و حالت خطرناک بزهکار تدابیر خاصی را اتخاذ می کند این تدابیر در نظام کیفری کشور ما جایگاه مشخصی ندارد زیرا به عنوان اقدام تامینی در فقه ناشناخته است و به این دلیل قانون گذار اسلامی همواره در پذیرفتن آن تردید داشته است .
ولی اصل تدابیر پیشگیرانه در اسلام مقبول وعموما از باب حکومت است در قانون مجازات اسلامی نیز بخشی از این تدابیر با عنوان مجازات بازدارنده پیش بینی شده لیکن پاره ای دیگر در ضمن احکام خاص پراکنده است .
اقدامات تامینی بر حسب مصداق به دو دسته تقسیم می شوند :

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

  1. اقدامات تامینی شخصی که شامل بزهکاران به عادت، نارسیدگان روانی و بزهکاران خردسال و نوجوانان و بزهکار گوناگون دیگر می شود.
  2. اقدامات تامینی عینی که دفاع جامعه را در برابر بعضی از اشیا که ممکن است خطرهایی برای او پدید آورند ، تامین می کند مانند: سکه قلب ، اسلحه، اسناد، مواد مخدر و غیره

همچنین اقدامات تامینی برحسب طبع شیوه های به کار رفته به اقدامات حمایتی،تربیتی،درمانی ،مراقبتی و بازدارنده تقسیم می شوندویابرحسب موضوع نیز به اقدامات تامینی بدنی،سالب و محدود کننده آزادی،مالی،منع از اشتغال به کسب یا شغل یا حرفه،سالب حق،انتشار حکم تقسیم می شوندوهمچنین شامل درمان اجباری بیماری های آمیزشی ، منع خروج از کشور ، اقامت اجباری ، توقف و منع فعالیت ، تعطیل موسسه وانتشار حکم می شوند و با دو هدف تامین دفاع جامعه در مقابل مجرم خطرناک و یا موقعیت خطرناک وهمچنین اصلاح و درمان مجرم، اعمال می شوند .
قانون گذار ما نیز در سال ۱۳۳۹ با تصویب قوانین مربوطه آن را مورد توجه قرار داده و هر چند بعد از انقلاب این قانون به صورت متروکه در آمده است .
گفتار سوم : تعریف فردی کردن مجازات ها و مفاهیم مرتبط با آن

  • milad milad