بررسی تأثیر الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی بر بهبود فرایند یاددهی-یادگیری دانش آموزان …
ارزشیابی مستمر و رابطه آن با بهبود فرایند یاددهی یادگیری۳۱
آموزش و یادگیری فرایند مدار۳۱
مزایای آموزش و یادگیری فرایند مدار.۳۲
ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در آموزش و یادگیری فرایند مدار۳۲
ضرورت تغییر تظام ارزشیابی در ایران۳۳
ارزشیابی توصیفی۳۵
تاریخچه الگوی ارزشیابی توصیفی۳۶
اهداف ارزشیابی توصیفی۳۷
۱- ۱- بهبود کیفیت فرایند یاددهی – یادگیری۳۷
۱-۲- فراهم نمودن زمینه مناسب براین حذف فرهنگ بیستگرایی.۳۸
۱-۳ – تاکید بر اهداف آموزش و پرورش از طریق توجه به فرایند یادگیری به جای تاکید بر محتوا۳۹
۱-۴- فراهم نمودن زمینه مناسب برای حذف حاکمیت مطلق امتحانات پایانی در تعیین سرنوشت تحصیلی.۳۹
۱-۵- افزایش بهداشت روانی محیط یاددهی- یادگیری با کاهش اعتبار نمره۴۰
ویژگی های ارزشیابی توصیفی۴۱
۱- پویایی .۴۱
۲- بازخورد۴۱
۳- کیفی ۴۱
۴- فرایندی.۴۲
خلاقیت در بستر ارزشیابی توصیفی۴۲
ابزارهای ارزشیابی توصیفی۴۴
الف- آزمونها ۴۴
ب- بازخورد توصیفی۴۵
ج- کارنامه توصیفی.۴۵
د- پوشه کار۴۵
ه- برگه ثبت مشاهده ۴۶
ی- فهرست وارسی ( چک لیست یا سیاههی رفتار).۴۶
پیشینه پژوهش در ایران۴۷
پیشینه پژوهش در خارج از ایران.۵۱
فصل سوم:روششناسی پژوهش۵۵
مقدمه.۵۶
روش انجام تحقیق.۵۶
جامعه آماری.۵۷
حجم نمونه و روش نمونه گیری.۵۷
ابزار جمعآوری اطلاعات۵۹
روش اجرا.۶۰
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات۶۱ روایی.۶۲
پایایی یا اعتبار پرسشنامه۶۲
فصل چهارم:تجزیه و تحلیل داده ها.۶۴
مقدمه .۶۵
تحلیل توصیفی۶۵
تحلیل استنباطی.۷۴
سؤالهای اصلی پژوهش.۷۴
سؤالات فرعی پژوهش.۸۰
فصل پنجم:بحث و نتیجه گیری۸۳
مقدمه.۸۴
بحث و نتیجه گیری۸۴
کاربردها و رهنمودهای آموزشی.۸۹
پیشنهادهایی برای پژوهشهای آتی۸۹
محدودیتهای تحقیق۸۹
مقدمه
تغییر و پیشرفت در هر جامعهای مستلزم ایجاد تغییر وسیع و جامع نظام آموزشی آن جامعه است.
در توسعه آموزش و پرورش، ملاکها و عوامل متعددی نقش دارند. از مهمترین آنها میتوان به نظامی جامع و هدفمند در آموزش اشاره نمود. آموزش را میتوان به عنوان فرایند کنش متقابل معلم و دانشآموز تعریف نمود که به موجب آن تجارب یادگیری برای نیل دانش آموزان به اهداف کلان آموزش و پرورش فراهم میشود. در آموزش و پرورش سنتی، ارزشیابی به عنوان آخرین حلقههای یاددهی- یادگیری تلقی میشود که در پایان دوره آموزشی برای جدا نمودن دانش آموزان با توانایی یادگیری متفاوت بهکار میرود(جعفری،۱۳۸۴).
امروزه ما نیازمند آن نوع سنجش و ارزشیابی هستیم که به هر دانشآموز به دیده حرمت نظاره نماید، موهبتهای طبیعی و انسانی او را بسیار بیشتر از آزمونهای سنتی نشان داده، بازخوردی مثبت و تکالیفی رشددهنده به او ارائه دهد و باور داشته باشد که هر دانشآموز قابلیت رشد و پیشرفت مداوم را داردر)رستگار،۱۳۸۲). ولیکن آنچه که میتوان از آن به عنوان مهمترین تغییر دنیای امروز در عرصه تعلیم و تربیت قلمداد نمود، تفاوتی است که در نوع نگرش به ارزشیابی تحصیلی رخ داده است.تغییری که در آن، حافظهمداری و حفظ کردن صرف مطالب درسی از سوی دانش آموزان رنگ باخته و جای خود را به سنجش مستمر و گام به گام میدهد. سنجش و ارزشیابی معتبر، دانش آموزان را برمیانگیزد تا بیاموزند که چگونه یاد بگیرند.
در چنین رویکردی یادگیرنده، تبدیل به فردی فعال، ریسکپذیر و محقق میشود که بهطور دائم از تدریس بهره میگیرد. در این سیستم “توالی، آموزش- ارزشیابی- آموزش” موجب میشود که شایستگی فرد رشد نموده، اعتماد به نفس او افزایش یافته و فراگیر بهخوبی یاد بگیرد که چگونه آموختهها را در وضعیتهای دشوار و ناآشنا بهکار گیرد. این امر توان تصمیم گیری و تشخیص وضعیت را در فرد رشد میدهد و این مهم، غایت آموزش است(رستگار،۱۳۸۲).
در چنین سیستمی، ارزشیابی در خدمت آموزش قرار گرفته و جزء لاینفک آن به شمار میرود و همواره در فرایند آموزش جاری است و این معنای ارزشیابی رشددهنده، پویا و مستمر است که از آن با عنوان ارزشیابی توصیفی یاد میشود. در این طرح، معلم باید ارزشیابی مستمر را جزئی اساسی در فرایند یادگیری بداند که بهطور مداوم از ابتدای سال تحصیلی تا پایان سال ادامه دارد(بنی اسد،۱۳۸۴).
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید. |
بیان مساله
امروزه فرایند جهانیشدن، راه را به سوی جامعه دانشمدار میگشاید که در آن دانش و اطلاعات محور رشد و توسعه هر جامعه خواهد بود. بدیهی است رویارویی با چالشهای جوامع دانشمدار، نیازمند بازنگری و طراحی مجدد نظامهای آموزشی و فرایند آموزش است (بازرگان، ۱۳۸۴).
در سالهای اخیر بحثهای فراوانی درباره اصلاحات آموزشی و بهبود کیفیت آموزش مدارس مطرح شده است. ارزشیابی دانش آموزان در سطح ملی، یک اهرم و عنصر کلیدی برای اصلاح مدارس و بهبود آموزش و یادگیری در نظر گرفته میشود (سیف، ۱۳۸۲). انتظار میرود ارزشیابی درست، مقدمات اصلاحات آموزشی را فراهم کند.
ارزشیابی باید جزئی از فرایند یاددهی ـ یادگیری محسوب شود. زیرا هدف آن صرفاً تعیین میزان موفقیت در پیشرفت تحصیلی نیست. بلکه میتوان اذعان داشت بهبود بخشیدن و اصلاح کردن آموزش هدف ارزشیابی است. ارزشیابی اگر در مسیر فرایند آموزشی انجام گیرد، تعیین می کند که چه چیزی به چه کسی، در چه زمانی، به چه منظوری و چگونه باید آموزش داده شود تا رفتارهای مطلوب و منطبق با اهداف فرا گرفته شوند (رستگار، ۱۳۸۲). بسندهکردن به شیوه ارزشیابی (پایانی) در عصری که یادگیری کلید رویارویی با مسائل فراصنعتی و فراتخصصی است، راه به جایی نبرده و نخواهد برد. عصر کنونی نیازمند بازنگری عمیق در این فرایند است. زیرا دانش آموزان تنها نیازمند این نیستند که بدانند چه نمیدانند، بلکه خواهان این مساله هستند که بدانند چرا نمیتوانند از دانسته های خود عملاً در زندگی واقعی بهره گیرند. آنها دوست دارند موانعی که بر سر راه یادگیری و بهکارگیری دانستههایشان است، شناسایی و از میان برداشته شود. آنها محتاج این هستند که بدانند در کجا قرار گرفته اند و کجا میتوانند بروند. احتیاجی نیست که بگوییم پایان خط رقابت و مسابقه حافظهپروری کجاست و آنها با حفظ و اندوخته کردن دانش چگونه میتوانند بر رقبای خود غلبه نموده یا به کلاس بالاتر ارتقاء یابند. کافی است شیوه یادگرفتن و به کارگیری اندوختههای علمی را فرا گیرند. آنگاه قادر خواهند بود تا به کمک ابزارهای الکترونیکی کلیه ساختار دانش پیچیده را بدون آنکه متحمل حفظ طوطی وار آنها شوند به تصویر کشانند.
دانشآموز می تواند خود تولید کننده فن و دانش جدید باشد و آمادگی زیستن در عصر دانایی را بیابد. برقراری شیوه ارزشیابی سنتی و نتیجه – مدار، دانش آموزان را به گروههای قوی و ضعیف، تیزهوش و کندذهن، فعال و غیر فعال تقسیم بندی می کند. در حالیکه شیوه ارزشیابی توصیفی و رشددهنده در پی بارزکردن قوت یا ضعف دانش آموزان و در نتیجه ارتقاء یا عدم ارتقای آنان به پایه های بالاتر نیست، بلکه در پی پاسخگویی به این پرسش است که دانشآموز در کجا قرار دارد و من برای پیشرفت او چه میتوانم بکنم؟ (فرج الهی،حقیقی،۸۵).
شیوه های سنتی ارزشیابی که عمدتاً به صورت تراکمی و در غالب آزمونهای کتبی و شفاهی صورت می گیرد، با توجه به دو اصل پاسخگویی و ارتقای تحصیلی ضروری بهنظر میرسد. اما برای هدایت و شکلدهی به آموزش و یادگیری ناکافی و نارساست. میتوان نتیجه گرفت که در فرایند ارزشیابی دو اصل بسیار مهم است:
الف. عملکرد دانش آموزان مستقیماً مورد بررسی قرار گیرد.
ب. در خدمت آموزش باشد و نه بالعکس (خوش خلق، ۱۳۸۳).
این اصول بیانگر همزمانی طول دوره ارزشیابی و فرایند آموزش است. ارزشیابی از عملکرد نیز می تواند انگیزهای مؤثر در بهبود آموزش باشد و ادراک دانش آموزان را از مطالبی که باید بدانند و چیزهایی که باید انجام دهند، افزایش دهد (سلیمی زاده، ۱۳۸۲). بنابراین ارزشیابی، جزئی از آموزش تلقی میشود و جهت آموزش را تعیین می کند؛ به عبارتی دیگر ارزشیابی به عمل می آید تا آموزش بهتر صورت گیرد، نه این که آموزش انجام میگیرد تا ارزشیابی به عمل آید. مقایسه ویژگیهای ارزشیابی نتیجه مدار و فرایند مدار، بازنگری در سیستم ارزشیابی را در سطوح متفاوت اهداف، روشها و ابزارها ضروری و روی آوردن به رویکردهای نوین ارزشیابی را در سطوح متفاوت اهداف، روشها و ابزارها ضروری و مضافاً روی آوردن به رویکردهای نوین ارزشیابی را چه به صورت پایانی و چه به صورت مستمر (کمی ،کیفی و ترکیبی) اجتناب ناپذیر می کند(خوش خلق،۱۳۸۵).
تغییرات نظام ارزشیابی کلاس برای بهبود وضعیت یادگیری دانش آموزان، پدیدهای است که امروزه در اکثر کشورهای جهان مشاهده میشود (سیف، ۱۳۸۲).
در سالهای اخیر در کشور ما نیز همگام با سایر کشورها، اقداماتی در این زمینه صورت گرفته است. برای مثال شورای عالی آموزش و پرورش در ششصد و هفتاد و نهمین جلسه در مورخه ۳۰/۸/۱۳۸۱، به معاونت آموزش عمومی و امور تربیتی وزارت آموزش و پرورش مأموریت داد تا نسبت به تغییر مقیاس کمی (۲۰-۰) به مقیاس کیفی (توصیفی) در ارزشیابی دانش آموزان اقدام نموده و آن را از سال تحصیلی ۸۲-۱۳۸۱ بهصورت آزمایشی در تعدادی از مدارس دوره ابتدایی، که از نظر نیروی انسانی و امکانات، ویژگیهای لازم را دارند اجرا نمایند (رضایی،۱۳۸۶). در دویست و نود و ششمین جلسه کمیسیون معین شورای عالی آموزش و پرورش در مورخه ۱۲/۶/۱۳۸۲ نیز اهدافی در جهت طرح آزمایشی ارزشیابی توصیفی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی تصویب گردید که یکی از آنها اصلاح روند آموزش و یادگیری در کلاس درس بود. افزایش ماندگاری ذهنی (دوام و پایداری یادگیری)، توجه به اهداف سطوح بالاتر حوزه و یا حیط
ه شناختی، تعمیق یادگیری از طریق افزایش درگیری با تکالیف یادگیری، افزایش علاقه به یادگیری، توجه به اهداف حیطههای غیر شناختی از جمله خرده اهداف بوده اند. راهکارهای مورد توجه در طرح ارزشیابی توصیفی برای رسیدن به اهداف فوق، عبارتند از : ارزشیابی تکوینی، ارزشیابی عملکردی، باز خورد و کارنامه توصیفی (حسنی و کاظمی،۱۳۸۳).
طرح ارزشیابی کیفی توصیفی علی رغم مشکلات زیاد توانست نتایج قابل قبولی از اهداف آموزش و پرورش و مضافاً کاهش اضطراب امتحان را بهدست آورد. لذا شورای عالی آموزش و پرورش بر اساس رای ۷۶۹ تاریخ ۱۸/۴/۱۳۸۷، اجرای طرح را بهصورت نهایی تصویب نمود (حسنی،۱۳۸۷؛ به نقل از باطبی، ۱۳۸۷). این طرح بر ابعاد شناختی و رفتاری(ویژگیهای شخصیتی) دانش آموزان از جمله: مشارکت و همکاری، رابطه دوستانه با معلمان، توجه به مسائل و مشکلات محیط زیست، اعتماد به نفس، مهارت های اجتماعی، دفاع از حق و نظر خود، روحیه تحمل کردن و پذیرفتن افکار مخالف، برقراری ارتباط میان مسائل گوناگون، انجام دادن تکالیف درسی، علاقه به یادگیری و مدرسه، ایجاد روحیه پرسشگری و مشارکت در فرایند یادگیری تاثیر مطلوب داشته است و میزان تاثیر طرح بر ابعاد رفتاری از میزان تاثیر آن بر ابعاد شناختی و درسی بیشتر است. در مجموع دانش آموزان طرح در زمینه های شهامت، اعتماد به نفس، قدرت دفاع از نظرها و ایدههای خود، مهارتهای اجتماعی، مسئولیت پذیری، نوع دوستی، رعایت نظم، توجه به محیط زیست، بهداشت محیط و مشارکت در فرایند یادگیری با دانش آموزان دیگر تفاوت بارز دارند (حامدی، ۱۳۸۸).
در مدارس شامل برنامه طرح ارزشیابی توصیفی، پیش بینی شده بود بازخوردهای مربوط به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان فقط از طریق کارنامه توصیفی (گزارش عملکرد) به اطلاع آنان برسد. کارنامه توصیفی شامل اهداف کلی درسهای فارسی، ریاضی، علوم ، هنر، تربیت بدنی، هدیههای آسمانی و نیز توصیف کلی ویژگیهای جسمانی، اجتماعی، عاطفی و فعالیت های برجسته دانش آموزان است(سبحانی،۱۳۸۴).طبق دستورالعمل اجرای طرح، اولیای مدارس موظف بودند با کارنامه توصیفی که مقیاس آن بهصورت درجه بندی است، عملکرد دانش آموزان را در درسها با عبارتهای کاملاً تحققیافته، تحققیافته، نسبتاً تحققیافته و نیز تلاش بیشتری باید بنماید، مشخص و توصیف کنند(حسنی،۱۳۸۲).
در ارزشیابی توصیفی همهی داده ها و تواناییهای دانش آموزان در نظر گرفته می شوند. معلمان شناخت بیشتری نسبت به دانش آموزان پیدا نموده، دیدگاهها عمق بیشتری یافته و والدین نیز تواناییها و میزان تلاش دانشآموز را دریافته و بر اساس آن قضاوت می کنند(حبیبی، ۱۳۸۷).
طرح ارزشیابی توصیفی دو هدف عمده داشت که عبارت بودند از:
الف. بهبود کیفیت فرایند یاددهی- یادگیری: با این الگوی ارزشیابی، فرایند یاددهی- یادگیری بهبود می یابد. یعنی ماهیت درمانی دارد و این به واسطه آن است که توجه به فرایند از یک نظر به معنی حذف موانع یادگیری است. به تبع حذف موانع، نتایج مورد انتظار آموزشی بهتر و بیشتر محقق گردیده و مضافاً یادگیری عمیق و پایدار صورت میگیرد(حسنی،احمدی۱۳۸۸).
ب. افزایش بهداشت روانی محیط یاددهی- یادگیری : از آن جایی که در این الگو بازپرسیهای پیوسته، مکرر و استرسزا وجود نداشته وارزشیابی بهصورت امتحان مکرر دیده نمی شود، بهداشت روانی محیط یاددهی-یادگیری بهبود مییابد(حسنی،احمدی۱۳۸۸).
فرایند یاددهی- یادگیری ابعاد گوناگونی را در بر میگیرد که شامل فرایند ناظر به عمل دانشآموز(تلاش و کوشش برای یادگیری، علاقهمندی به فعالیت و درس،کمک گرفتن از همکلاسیها و .)، فرایند ناظر به اعمال یاددهی معلم(ارائه بازخوردهای مناسب، اصلاح روشهای تدریس در جریان یاددهی- یادگیری بر اساس نتایج ارزشیابیها و.) میشود.
در این پژوهش سعی برآن است که تاثیر الگوی ارزشیابی توصیفی در بهبود فرایند یاددهی-یادگیری(فرایند ناظر به عمل دانشآموز، فرایند ناظر به عمل یاددهی معلم) دانش آموزان کلاس سوم ابتدایی مورد مطالعه قرار گیرد.
هدف کلی
بررسی تأثیر الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی در بهبود فرایند یاددهی- یادگیری دانش آموزان کلاس سوم ابتدایی استان هرمزگان از دیدگاه معلمان.
اهداف جزئی
۱- بررسی میزان تأثیر الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی بر بهبود فرایند یاددهی- یادگیری ناظر به عمل یاددهی معلم.
۲- بررسی میزان تأثیر الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی بر بهبود فرایند یاددهی- یادگیری ناظر به عمل یادگیری دانشآموز.
سوالهای پژوهش
۱- بهکارگیری الگوی ارزشیابی توصیفی به چه میزان بر بهبود فرایند یاددهی- یادگیری ناظر به عمل یاددهی معلم تأثیر داشته است؟
۲- بهکارگیری الگوی ارزشیابی توصیفی به چه میزان بر بهبود فرایند یاددهی- یادگیری ناظر به عمل یادگیری دانشآموز تأثیر داشته است؟
۳- آیا بین فرایندهای ناظر به عمل یاددهی معلم از دیدگاه معلمان مجری الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی و معلمان مجری ارزشیابی کمی تفاوت معناداری وجود دارد؟
۴- آیا بین فرایندهای ناظر به عمل یادگیری دانشآموز از دیدگاه معلمان مجری الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی و معلمان مجری ارزشیابی کمی تفاوت معناداری وجود دارد؟
۵-آیا بین فرایندهای یاددهی ناظر به عمل معلم از دیدگاه معلمان مجری الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی بر اساس جنسیت، میزان تحصیلات، رشته تحصیلی و سابقه خدمت، تفاوت معناداری وجود دارد؟
استفاده کنندگان از نتیجه پایان نامه
سیاستگذاران آموزش و پرورش، متخصصان تعلیم و تربیت، مدیران، معلمان، مربیان و کلیه کسانی که به نحوی در امر آموزش و پرورش دخیل میباشند، میتوانند از نتایج این تحقیق استفاده نمایند.
اهمیت و ضرورت پژوهش
ارزشیابی بهطور غیر قابل تردیدی بیشترین نظمآفرینی بنیادی را در جامعه دارد و جهتگیری آن برای سنجیدن و کمککردن به بهبود همهی جنبه های اجتماع است و یکی از عناصر مورد نیاز برای تضمین کیفیت و بهبود خدمات را فراهم میآورد (استافل بیم[۱] ، به نقل از محقق معین، ۱۳۸۸). بازرگان (۱۳۸۰) بیان میدارد که ارزشیابی آموزشی آیینهای فراهم میآورد تا تصمیمگیران و دستاندرکاران فعالیتهای آموزشی، تصویری از چگونگی فعالیتها به دست آورده و بدون استفاده از آن، فعالیتهای آموزشی صرفاً رها نمودن تیر در تاریکی خواهد بود!
از آنجایی که الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی در کشور ما سابقه چندانی ندارد و به تمامی ابعاد آن تا به حال پرداخته نشده است، نیاز است که تحقیقات گستردهای در این راستا صورت گیرد. یکی از مهمترین اهداف این الگو، تأثیر آن در بهبود فرایند یاددهی- یادگیری دانش آموزان است که تا به حال در این زمینه تحقیقات کافی انجام نشده است.
این پژوهش درصدد فراهم آوردن اطلاعاتی در زمینه تأثیر الگوی ارزشیابی توصیفی در بهبود فرایند یاددهی-یادگیری دانش آموزان پایه سوم ابتدایی و شناخت میزان دستیابی به اهداف این الگو است.
- ۹۹/۰۸/۲۹